کلمه جو
صفحه اصلی

outstand


معنی : بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن
معانی دیگر : برجسته بودن، بیرون زدن

انگلیسی به فارسی

بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، بیشتر ایستادن،عازم دریا شدن


بی نظیر، بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن


انگلیسی به انگلیسی

• stand out, be noticeable; remain beyond; withstand, bear, endure

مترادف و متضاد

بیشتر ایستادن (فعل)
outstand

بیشتر تحمل کردن (فعل)
outstand

برجستگی داشتن (فعل)
outstand, stick up

عازم دریا شدن (فعل)
outstand


کلمات دیگر: