کلمه جو
صفحه اصلی

refutable


معنی : تکذیب پذیر، رد کردنی
معانی دیگر : رد کردنی، تکذیب پذیر

انگلیسی به فارسی

رد کردنی، تکذیب پذیر


قابل انکار است، رد کردنی، تکذیب پذیر


انگلیسی به انگلیسی

• can be refuted, can be proven false, can be disproved

مترادف و متضاد

تکذیب پذیر (صفت)
deniable, refutable

رد کردنی (صفت)
refutable

جملات نمونه

1. This argument also is refutable, even if the statement about the fast breathing be true, since a man may breathe hard without having a fever.
[ترجمه ترگمان]این بحث همچنین refutable است، حتی اگر جمله در مورد تنفس سریع درست باشد چون ممکن است فرد بدون داشتن تب به سختی نفس بکشد
[ترجمه گوگل]این استدلال نیز قابل انکار است، حتی اگر بیانیه در مورد تنفس سریع درست باشد، زیرا یک مرد ممکن است بدون داشتن تب نفس کند

2. These hypotheses, I contend, must be refutable in principle.
[ترجمه ترگمان]من ادعا می کنم که این فرضیه ها باید در اصل مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]این فرضیه ها، من ادعا می کنم، باید در اصل تقلید کنند

3. Based on the dilemma in judicatory practice, the refutable criminal presumption can be applied to the demarcation of the constitutive conditions of dangerous driving criminal behavior.
[ترجمه ترگمان]براساس این معضل در عمل judicatory، می توان از پیش فرض کیفری refutable در تعیین شرایط اساسی رفتار مجرمانه رانندگی خطرناک استفاده کرد
[ترجمه گوگل]بر اساس معضل در عمل قضایی، فرضیه جنایی قابل انکار برای تخفیف شرایط قانونی رفتار خطرناک رانندگی جنایی اعمال می شود

4. Otherwise, these statements are not refutable by facts.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، این گفته ها از طریق واقعیات صریح نیستند
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، این اظهارات حقایق را انکار نکرد

5. A theory which is not refutable by any conceivable event is non - scientific.
[ترجمه ترگمان]نظریه ای که به هیچ وجه قابل قیاس نیست، غیر علمی است
[ترجمه گوگل]نظریه ای که در هیچ رویداد قابل تصور قابل انکار نیست، غیر علمی است

6. Scientific theory BY DEFINITION must be duplicable, testable and refutable.
[ترجمه ترگمان]تیوری علمی با تعریف باید duplicable، testable و refutable باشد
[ترجمه گوگل]نظریه علمی از طریق تعریف باید یکپارچه، قابل آزمون و قابل انکار باشد

7. This article annotates the general contents about the audit of the project cost, also emphatically analyzes the refutable measures against the confirmation and counterclaim of a project.
[ترجمه ترگمان]این مقاله حاوی محتوای کلی در مورد حسابرسی هزینه پروژه است، همچنین با تاکید بر اقدامات refutable در برابر تایید و تایید یک پروژه، تاکید می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله مطالب عمومی را درباره ممیزی هزینه پروژه، و همچنین تحسین برانگیز اقدامات قابل انکار در برابر تأیید و تقاضای تقاضای یک پروژه را مورد بررسی قرار می دهد

8. Historically, they fail to see that private land ownership is refutable and that collective land ownership can work well.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، آن ها نمی توانند ببینند که مالکیت زمین خصوصی refutable است و مالکیت زمین جمعی می تواند خوب کار کند
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، آنها متوجه نیستند که مالکیت خصوصی زمین غیر قابل انکار است و مالکیت جمعی زمین می تواند به خوبی کار کند

9. According to different kinds of criteria, the presumption can be classified into legislative presumption and judicatory presumption, refutable presumption and irrefutable presumption, etc.
[ترجمه ترگمان]با توجه به انواع مختلفی از معیارها، این فرض را می توان به پیش فرض قانونگذاری و پیش فرض judicatory، پیش فرض refutable، و غیره طبقه بندی کرد
[ترجمه گوگل]طبق معیارهای مختلف، فرض می تواند به پیش فرض قانونگذاری و پیش فرض قضاوت، فرضیه قابل قبول و پیش فرض غیر قابل انکار، و غیره طبقه بندی شود

پیشنهاد کاربران

قابل انکار


کلمات دیگر: