1. peck (something) out
(با نوک یا منقار) درآوردن
2. peck at
1- نوک زدن به،نوک نوک کردن 2- (عامیانه) با بی میلی خوردن،از سر سیری خوردن،کم خوردن
3. Eat a peck of salt with a man before you trust him.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بهش اعتماد کنی یه پیک نمک با یه مرد بخور
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به او اعتماد کنید، یک نمک را با یک مرد بخورید
4. A man must eat a peck of salt with his friend before he knows him.
[ترجمه ترگمان]یک نفر باید قبل از اینکه او را بشناسد، یک نوک نمک بخورد
[ترجمه گوگل]یک مرد باید قبل از اینکه او را بداند، یک نمک را با دوستش بخورد
5. That bird tried to peck the baby.
[ترجمه ترگمان]آن پرنده کوشید تا بچه را نوک بزند
[ترجمه گوگل]این پرنده سعی کرد کودک را ببلعد
6. The birds learn to peck holes in the foil milk bottle tops.
[ترجمه ترگمان]پرندگان نوک بطری شیر را نوک می زنند
[ترجمه گوگل]پرندگان یاد می گیرند حفره هایی را در بطری های فویل شیر بپاشند
7. Pick up line one. It's Mr. Peck.
[ترجمه ترگمان] خط اول رو بردار آقای \"پک\" هستم
[ترجمه گوگل]بلند کردن یک خط این آقای پک است
8. He gave her a friendly peck on the cheek.
[ترجمه ترگمان]او بوسه ای دوستانه بر گونه او زد
[ترجمه گوگل]او او را به گونه ای دوست داشت که روی گونه باشد
9. The chicken will peck up all the grain that you throw on the ground.
[ترجمه ترگمان]مرغ تمام دانه ها را که شما بر روی زمین پرت می کنید، نوک می زند
[ترجمه گوگل]مرغ تمام دانه ای که بر روی زمین پرتاب می کنی را می شکند
10. She gave him a peck on the cheek and said goodbye.
[ترجمه ترگمان]گونه اش را به گونه اش چسباند و خداحافظی کرد
[ترجمه گوگل]او او را به شکمش داد و گفت: خداحافظ
11. She gave her aunt a quick peck on the cheek.
[ترجمه ترگمان]به عمه اش یک نوک نوک تیزی داد
[ترجمه گوگل]او عمیق خود را به شکم سریع بر روی گونه نگاه کرد
12. She gave him a light peck of farewell.
[ترجمه ترگمان]یک پیک خداحافظی به او داد
[ترجمه گوگل]او به او یک نکته خفیفی را به او داد
13. These birds peck off all the red flowers.
[ترجمه ترگمان]این پرندگان از همه گل های قرمز نوک می زنند
[ترجمه گوگل]این پرندگان تمام گل های قرمز را خرد می کنند
14. They turn on their own kind and peck each other to death.
[ترجمه ترگمان]آن ها به نوع خودشان تبدیل می شوند و یکدیگر را به مرگ نوک می زنند
[ترجمه گوگل]آنها نوع خود را خاموش می کنند و یکدیگر را به مرگ می کشند