کلمه جو
صفحه اصلی

meerschaum


معنی : کف دریا، هیدروسیلیکات منیزیم
معانی دیگر : کف دریا (هیدروسیلیکات منیزیم h4mg2si3o10 که سفید و نرم است و از آن پیپ و غیره می سازند)، سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود

انگلیسی به فارسی

(معدن) هیدروسیلیکات منیزیم، سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته می‌شود، کف دریا


مروهی، کف دریا، هیدروسیلیکات منیزیم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hard, dense mineral found in white, claylike beds in the Mediterranean region, and carved into decorative objects.

(2) تعریف: a tobacco pipe with a bowl made of this material.

• sepiolite, hydrous magnesium silicate (geology); tobacco pipe made from meerschaum

مترادف و متضاد

کف دریا (اسم)
ground, seabed, meerschaum

هیدروسیلیکات منیزیم (اسم)
meerschaum

جملات نمونه

1. Therefore meerschaum can be regarded as soil conditioners in Cd contaminated soil.
[ترجمه ترگمان]بنابراین meerschaum را می توان به عنوان conditioners خاک در خاک آلوده در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]بنابراین ملاسما را می توان به عنوان تهیه کننده های خاک در خاک آلوده Cd در نظر گرفت

2. The modified meerschaum was first used to recover gallium from acid lixivium of zinc residues and the experimental results were satisfactory.
[ترجمه ترگمان]The اصلاح شده ابتدا برای بازیابی گالیوم از lixivium اسید مانده روی باقی مانده روی استفاده قرار گرفت و نتایج تجربی رضایت بخش بود
[ترجمه گوگل]ملاس اصلاح شده در ابتدا برای بازیابی گالیم از اسید لیسیوییم باقی مانده روی استفاده شد و نتایج تجربی رضایت بخش بودند

3. The conditions and mechanism of removing fluoride ions from water by activated meerschaum have been investigated in this paper.
[ترجمه ترگمان]شرایط و مکانیزم حذف یون های فلورید از آب با استفاده از meerschaum فعال در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله شرایط و مکانیزم حذف یون های فلوراید از آب توسط ملاس های فعال شده مورد بررسی قرار گرفته است

4. "My lady's airs and graces shan't keep us out of Essex for all that, " said Robert, as he twisted the letter into a pipe-light for his big meerschaum.
[ترجمه ترگمان]رابرت در حالی که نامه را در یک چراغ گازی به خاطر meerschaum بزرگش می پیچید گفت: بانوی من، شکوه و جلال بانوی من ما را از اسکس منع نمی کند
[ترجمه گوگل]رابرت گفت: 'هوا و آرامش خانم من ما را از اسکس نگذاشت، چون نامه را به یک لوله نور برای پیچش بزرگش پیچید

5. In addition, the preliminary discussion has been made for the mechanism of both the function-changing-in-acid and absorption of the meerschaum.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بحث اولیه برای مکانیسم هر دو تابع - تغییر در - اسید و جذب of انجام شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بحث های اولیه برای مکانیسم هر دو تغییر اسید تابع و جذب مرسوم ساخته شده است


کلمات دیگر: