کلمه جو
صفحه اصلی

maze


معنی : پیچ و خم، پلکان مارپیچ، هذیان، جای پرپیچ وخم
معانی دیگر : هر چیز گیج کننده، گمراهه، سردرگمی، گیجی، سرگشتگی، پیچ راه، ماز (labybrinth هم می گویند)، سرسام

انگلیسی به فارسی

جای پرپیچ وخم، پیچ وخم، پلکان مارپیچ، سرسام، هذیان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a complicated and usu. intentionally confusing network of pathways between high walls or dense hedges; labyrinth.
مترادف: labyrinth
مشابه: convolution, jungle

- They got lost for a while in the maze, but eventually they found their way out.
[ترجمه ترگمان] آن ها مدتی در هزارتو گم شدند، اما سرانجام راه خود را پیدا کردند
[ترجمه گوگل] آنها برای مدت کوتاهی در پیچ و خم گم شد، اما در نهایت آنها راه خود را پیدا کردند

(2) تعریف: a similar network used for laboratory experiments on learning in small animals, esp. rodents.
مشابه: labyrinth

- The experimenter timed the rat's performance in the maze.
[ترجمه ترگمان] آزمونگر عملکرد موش را در هزارتو می داند
[ترجمه گوگل] این آزمایشگاه عملکرد موش را در پیچ و خم انجام داد

(3) تعریف: any problem that confuses like a labyrinth, with too many alternative choices or other conflicting elements.
مترادف: labyrinth
مشابه: Chinese puzzle, convolution, enigma, knot, mess, snafu, snarl, tangle

- The report was a maze of contradictions.
[ترجمه ترگمان] این گزارش پر از تناقض بود
[ترجمه گوگل] این گزارش پیچیدگی تناقض بود

(4) تعریف: a drawing or small model made to resemble a network of confusing pathways, such as may be used as a game or toy.

- The child amused herself with a maze in a magazine while waiting for the dentist.
[ترجمه ترگمان] کودک در حالی که منتظر دندان پزشک بود خود را با یک معما در مجله سرگرم کرد
[ترجمه گوگل] کودک در حالی که منتظر دندانپزشک است، خود را با یک پیچ و خم در مجله سرگرم کرد

• labyrinth, confusing network of passages; complex arrangement of paths designed as a puzzle for those who try to penetrate, similar type of puzzle on paper; confusion, bewilderment
baffle, amaze, strike with wonder
a maze is a system of complicated passages which it is difficult to find your way through.
you can refer to a large number of ideas or subjects which are all connected to each other in a complicated way as a particular kind of maze.

مترادف و متضاد

پیچ و خم (اسم)
turn, bight, maze, cochlea, crankle, tortuosity, ruga

پلکان مارپیچ (اسم)
maze, caracole, labyrinth

هذیان (اسم)
maze, delirium

جای پرپیچ وخم (اسم)
maze

labyrinth; confusion


Synonyms: bewilderment, convolution, entanglement, hodgepodge, imbroglio, intricacy, jungle, knot, meander, meandering, mesh, miscellany, morass, muddle, network, perplexity, puzzle, quandary, skein, snarl, tangle, torsion, twist, uncertainty, web, winding


جملات نمونه

1. a maze of rivers and canals
شبکه ی گیج کننده ای از رودها و آبراه ها

2. his mind was in a maze
مغزش مغشوش بود.

3. the tourists were disoriented by the maze of the bazaar
توریست ها در پیچ و خم بازار گم شده بودند.

4. There's slim hope that in the maze of dark and disordered tuins a luxury haunting love will be discovered.
[ترجمه ترگمان]امیدی نیست که در هزارتو تاریک و آشفته، یک عشق فراموش نشدنی به وجود آید
[ترجمه گوگل]امید باریک است که در پیچ و خم های سرسبز تاریک و ناسازگار، عشق عجیب و غریب لوکس کشف خواهد شد

5. We got lost in Hampton Court maze.
[ترجمه ترگمان]ما در همپتون کورت از دست رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در پیچ و خم دادگاه Hampton گم شدیم

6. Marriage is like a maze, build a marriage on the people themselves have been lost before.
[ترجمه ترگمان]ازدواج مانند یک ماز است، یک ازدواج را بر روی افرادی که خود قبلا از دست داده اند، می سازد
[ترجمه گوگل]ازدواج مثل یک پیچ و خم است، ایجاد یک ازدواج در خود مردم قبل از دست داده اند

7. The old city is a delightful maze for the modern tourist.
[ترجمه ترگمان]شهر قدیمی برای یک توریست مدرن چیز جالبی است
[ترجمه گوگل]شهر قدیمی یک پیچ و خم لذت بخش برای توریستی مدرن است

8. The building is a maze of corridors.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان پر از راهروها و راهروها است
[ترجمه گوگل]این ساختمان پیچ و خم راهرو است

9. We got lost in the maze.
[ترجمه ترگمان]توی هزارتو گم شدیم
[ترجمه گوگل]ما در پیچ و خم از دست دادیم

10. We were quite disorientated by the maze of streets.
[ترجمه ترگمان]ما در مسیر پر پیچ وخم کوچه های پر پیچ وخم دیده بودیم
[ترجمه گوگل]ما از پیچ و خم خیابان ها کاملا متاثر بودیم

11. The old part of the town was a maze of narrow passages.
[ترجمه ترگمان]قسمت قدیمی شهر پر از راهروهای باریکی بود
[ترجمه گوگل]بخش قدیم شهر، پیچ و خم های عبور از باریک بود

12. You came into my mind that a maze with no exit.
[ترجمه ترگمان]تو به ذهنم اومدی که یه هزارتوی بدون خروجی باشه
[ترجمه گوگل]تو به ذهنم آمدی که یک پیچ و خم بدون خروج

13. A maze of narrow alleys leads down to the sea.
[ترجمه ترگمان]پیچ وخم کوچه های باریکی به سمت دریا ختم می شود
[ترجمه گوگل]پیچ و خم کوچه های باریک به سمت دریا می رود

14. He knows his way around the intricate maze of European law.
[ترجمه ترگمان]او راه خود را در میان هزارتوی پیچیده قانون اروپا می داند
[ترجمه گوگل]او راه خود را در پیچ و خم پیچیده قانون اروپا می داند

a maze of rivers and canals

شبکه‌ی گیج‌کننده‌ای از رودها و آبراه‌ها


His mind was in a maze.

مغزش مغشوش بود.


Bureaucratic mazes that waste people's time.

پیچ‌وخم‌های اداری که وقت مردم را هدر می‌دهد.


پیشنهاد کاربران

هزارتو ، پیچال

هزارتو، مارپیچ

به معنای پر پیچ و خم، پیچیده.
برای مثال"love maze"
به معنای عشق پیچیده.
توجه داشته باشید که در متن های مختلف معنی متفاوت داره. . . مثل هزارتو.

《 پارسی را پاس بِداریم 》
maze
هَم ریشه با واژه یِ ایرانیِ :
ماز ، مازه = پیچ وُ خَم ، پیچ وُ شِکَن
هَم چِنین دَر واژه یِ : مازَندَران
مازَندَران : ماز - اَندَر - آن
ماز = پیچ ، خَم
اَندَر = یِکی اَز ایزَدانِ آیینِ مِهرپَرَستی هَم ریشه با واژه یِ سانسکریت : ایندِرا وَ واژه یِ اُروپاییِ : andro دَر
andromeda , andriod
- آن = پَس وَندِ جا وَ مَکان وَ اِستان
مازَندَران = جایِ ایزَدِ ماز


کلمات دیگر: