کلمه جو
صفحه اصلی

liberia


معنی : کشور لیبریا
معانی دیگر : کشور لیبریا (در افریقا- پایتخت: منرویا- 111370 کیلومتر مربع)

انگلیسی به فارسی

کشور لیبریا


لیبریا، کشور لیبریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Liberian (adj.), Liberian (n.)
• : تعریف: a West African country on the Atlantic coast between Sierra Leone and the Ivory Coast.

• country on the western coast of africa
the republic of liberia is a country in western africa. the country was partly settled by freed american slaves and a republic was declared in 1847. samuel doe came to power in a coup in 1980 and was killed in 1990, following the outbreak of civil war. dr amos sawyer, of the liberian people's party (lpp), became interim president. fighting continued involving charles taylor's national patriotic front of liberia (npfl) and other forces, including the african multi-national force ecomog. an estimated 150,000 people were killed and one-third of the population was displaced. in 1993 a ceasefire was negotiated and in 1994 a transitional council of state, with david kpormakor as chairman, formally assumed power. however fighting between various liberian factions continued. liberia is a member of the organization of african unity. it exports iron ore, rubber, and coffee. shipping is an important industry. the civil war has severely disrupted the economy.

مترادف و متضاد

کشور لیبریا (اسم)
liberia

جملات نمونه

1. The state of Liberia was formed a century and a half ago by freed slaves from the United States.
[ترجمه ترگمان]دولت لیبریا یک قرن و نیم پیش توسط بردگان آزاد شده از آمریکا تشکیل شد
[ترجمه گوگل]دولت لیبریا یک قرن و نیم پیش توسط بردگان آزاد از ایالات متحده تشکیل شد

2. The fact Liberia has no oil seems to explain foreign disinterest in its internal affairs.
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که لیبریا هیچ نفت ندارد به نظر می رسد بی علاقگی بیگانگان در امور داخلی خود را توضیح دهد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد لیبریا بدون نفت، بی نظمی های خارجی را در امور داخلی اش توضیح دهد

3. At the time, Liberia was still in the throes of a civil war.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، لیبریا هنوز درگیر جنگ داخلی بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، لیبریا هنوز در جریان جنگ داخلی بود

4. Understanding of the history of Liberia is vital to understanding why Chid and his partner, Adam Butlein—his best friend from growing up in Milwaukee—started the company in the first place.
[ترجمه ترگمان]درک تاریخچه لیبریا برای درک اینکه چرا chid و شریک او، آدام Butlein - بهترین دوستش از رشد در میلواکی، شرکت را در وهله اول آغاز کرد، حیاتی است
[ترجمه گوگل]درک تاریخ لیبریا برای درک اینکه چرا چید و شریک زندگی او، آدم باتلین، بهترین دوستش از رشد در میلواکی، ابتدا این شرکت را آغاز کردند، حیاتی است

5. She has helped Liberia emerge from years of civil war and make great strides toward reconstruction and a democracy that values the contributions of all Liberians, including its women.
[ترجمه ترگمان]او به لیبریا کمک کرده است تا از سال ها جنگ داخلی سربلند بیرون بیاید و گام های عالی برای بازسازی و دموکراسی بردارد که سهم همه Liberians از جمله زنان آن را ارزش ها قرار می دهد
[ترجمه گوگل]او از سال های جنگ داخلی به لیبریا کمک کرده است و گام های بزرگی در راستای بازسازی و دموکراسی ایفا می کند که مشارکت همه لیبریان ها، از جمله زنان آن است

6. Liberia was never colonised by the European powers.
[ترجمه ترگمان]لیبریا هرگز تحت تاثیر قدرت های اروپایی قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]لیبریا هرگز توسط قدرت های اروپایی مستعمره نبود

7. In Africa, the group is active in Liberia, Senegal, Mali and Malawi.
[ترجمه ترگمان]در آفریقا، این گروه در لیبریا، سنگال، مالی و مالاوی فعال است
[ترجمه گوگل]در آفریقا این گروه در لیبریا، سنگال، مالزی و مالاوی فعالیت می کند

8. She suggested Liberia Liberian lawmakers establish establish a code of conduct to hold each other accountable.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که قانونگذاران لیبریا یک قانون رفتاری ایجاد کنند تا یکدیگر را پاسخگو نگه دارند
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد قانون گذاران لیبریا لیبریا ایجاد یک قانون رفتار برای پاسخگویی به یکدیگر

9. Rebels in Liberia have released four foreigners after holding them captive for a week.
[ترجمه ترگمان]شورشیان لیبریا بعد از زندانی کردن آن ها برای یک هفته چهار خارجی را آزاد کرده اند
[ترجمه گوگل]شورشیان در لیبریا پس از گذراندن یک ماه از زندان، چهار نفر خارجی را آزاد کردند

10. Born in Monrovia, Chid and his family fled Liberia for the United States when he was 18 months old, ultimately settling in Milwaukee, to escape the country's deteriorating political situation.
[ترجمه ترگمان]وی که در مونروویا، chid و خانواده اش به دنیا آمده بود، زمانی که ۱۸ ماهه بود از لیبریا فرار کرده و در نهایت در میلواکی نشسته بود تا وضعیت سیاسی رو به وخامت کشور را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]وقتی در مونروویا متولد شد، چید و خانواده وی از ایالت متحده پس از 18 ماهگی از لیبریا فرار کردند و در نهایت در میلواکی مستقر شدند تا از وضعیت سیاسی بدتر کشور فرار کنند

11. As the 3rd poorest country in the world, Liberia has an unemployment rate of 85%.
[ترجمه ترگمان]به عنوان سومین کشور فقیر در دنیا، لیبریا دارای نرخ بیکاری ۸۵ درصد است
[ترجمه گوگل]لیبریا، سومین فقیرترین کشور در جهان، نرخ بیکاری 85٪ را دارد

12. EmbassadorAmbassador Rice set cited Liberia as an example of the importance of U.
[ترجمه ترگمان]EmbassadorAmbassador رایس به عنوان نمونه از اهمیت U به لیبریا اشاره کرد
[ترجمه گوگل]سفیر آمبرادرس رایس به عنوان نمونه ای از اهمیت U به لیبریا اشاره کرد

13. The U. S. Institute of Peace is currently working on conflict and post-conflict analysis in Afghanistan, Nigeria, Lebanon, Iraq, Iran, and Liberia.
[ترجمه ترگمان]U اس در حال حاضر موسسه صلح در حال کار بر روی مناقشه و تحلیل پس از درگیری در افغانستان، نیجریه، لبنان، عراق، ایران و لیبریا است
[ترجمه گوگل]موسسه صلح U S در حال حاضر در زمینه درگیری و تجزیه و تحلیل پس از جنگ در افغانستان، نیجریه، لبنان، عراق، ایران و لیبریا کار می کند

14. The president and Mrs. Bush visited Benin, Tanzania, Rwanda, Ghana and Liberia last week.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور و خانم بوش هفته گذشته از بنین، تانزانیا، رواندا، غنا و لیبریا بازدید کردند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور و خانم بوش هفته گذشته از بنین، تانزانیا، رواندا، غنا و لیبریا بازدید کردند

15. In 199 the Revolutionary United Front (RUF), backed by Liberia, launched a conflict in Sierra Leone, chiefly to gain control of the diamond mines.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ جبهه متحد انقلابی (RUF)، که توسط لیبریا حمایت می شد، یک درگیری در سیرالئون راه اندازی کرد که عمدتا برای بدست آوردن کنترل معادن الماس بود
[ترجمه گوگل]در سال 199، جبهه متحد انقلابی (RUF)، که توسط لیبریا حمایت شد، در سیرالئون، عمدتا برای کنترل معادن الماس، درگیری را آغاز کرد


کلمات دیگر: