کلمه جو
صفحه اصلی

nuts


معنی : اجیل، آجیل، خل، مجنون، دیوانه
معانی دیگر : بی خرد، کم عقل، نامعقول، (خودمانی)، (ندا، حاکی از ناخشنودی یا تحقیر یا سرخوردگی و غیره) ای بابا!، وای، نه !، اه !، مفتون

انگلیسی به فارسی

اجیل، دیوانه، مفتون


آجیل، اجیل، دیوانه، خل، مجنون


انگلیسی به انگلیسی

• testicles, gonads (slang)
shucks!, drat! (expression of dismay or disappointment)
crazy, insane; excited, enthusiastic (slang)

مترادف و متضاد

اجیل (اسم)
nuts, nut

آجیل (اسم)
nuts

خل (صفت)
light, abnormal, crackpot, mad, nuts, dotty, flighty, strange, queer, half-baked, light-minded, off-beat, off-color, off-colour, queerish, screwy

مجنون (صفت)
mad, nuts, amok, insane, demented, lunatic, loco, crazy, maniac

دیوانه (صفت)
mad, nuts, moony, insane, demented, lunatic, crazy, gaga, natural, batty, nut, frenetic, phrenetic, fanatic, fanatical, cuckoo, fey, hare-brained, loony, luny, mad-brained, manic, mooney, moonstruck, nutty

mentally deranged


Synonyms: absurd, batty, bedlamite, cracked, crazy, daffy, daft, demented, eccentric, enthusiastic, foolish, gung ho, harebrained, insane, irrational, keen, kooky, loony, lunatic, mad, out of one’s mind, ridiculous, touched, unusual, wacky, warm, zealous


Antonyms: balanced, calm, sane, well


جملات نمونه

1. be nuts about (something)
(خودمانی) دیوانه ی چیزی بودن،شیدا بودن،عاشق (کسی یا چیزی) بودن

2. the nuts and bolts (of something)
کارها یا اصول اولیه ی چیزی

3. he is nuts
او خل وضع است.

4. i am nuts about her!
من دیوانه ی او هستم !

5. to go nuts
دیوانه شدن

6. to loosen rusty nuts by wrenching
با پیچاندن شدید مهره های زنگ زده را شل کردن

7. from soup to nuts
(آمریکا - عامیانه) از اول تا آخر،سر تا سر،کاملا

8. a box chockfull of nuts
جعبه ای مملو از آجر

9. a box of mixed nuts
یک جعبه آجیل مخلوط

10. he is driving me nuts
او دارد مرا دیوانه می کند!

11. we ate cookies and nuts
شیرینی و آجیل خوردیم.

12. This animal makes a store of nuts for the winter.
[ترجمه ترگمان]این حیوان برای زمستان یک انبار میوه می سازد
[ترجمه گوگل]این حیوان یک فروشگاه آجیل برای زمستان است

13. We were sitting round the fire cracking nuts .
[ترجمه Yasy] ما در کنار آتش نشسته بودیم و آجیل میشکوندیم.
[ترجمه ترگمان]دور آتش نشسته بودیم و فندق می شکند
[ترجمه گوگل]ما در کنار آجیل کوره آتش بودیم

14. The monkey was up the tree, flinging nuts to the ground.
[ترجمه ترگمان]میمون از درخت بلند شد و به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]میمون درخت را برداشت، آجیل را به زمین انداخت

15. Nuts and seeds are good sources of vitamin E.
[ترجمه ترگمان]آجیل و دانه ها منابع خوبی از ویتامین E هستند
[ترجمه گوگل]آجیل و دانه ها منبع خوبی از ویتامین E هستند

16. He lives off fruit and nuts.
[ترجمه ترگمان]او میوه و آجیل را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]او میوه و آجیل را می خورد

17. The children enjoy mixing up the fruit and nuts in the cake.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از ترکیب میوه ها و میوه ها در کیک لذت می برند
[ترجمه گوگل]کودکان لذت بردن از مخلوط کردن میوه و آجیل در کیک

to go nuts

دیوانه شدن


He is nuts.

او خل وضع است.


اصطلاحات

be nuts about (something)

(عامیانه) دیوانه‌ی چیزی بودن، شیدا بودن، عاشق (کسی یا چیزی) بودن


پیشنهاد کاربران

در صورت adj بودن به معنى دیوانه ى چیزی بودن و به چیزى علاقه داشتن هست

اگه noun باشه میشه آجیل یا گردو
ولی اگه adj. باشه میشه دیوانه چیزی بودن ( شدن ) یا عاشق کشی یا چیزی شدن

معنای غیر مصطلح پیچ هم میدهد که عموما با کلمه مهره همراه است

آجیل

در زبان عامیانه به معنی مزخرفات هم هست.

هم به معنی گردو است هم به معنی آجیل است

اجیل

در صورت adj بودن به معنی علاقه مند بودن یا دیوانه چیزی بودن

خل
Have you gone nuts? خل شده ای؟

Be nutsدیوانه بودن

سرپیچ

?Are you nuts
دیوانه شده ای؟ عقلت را از دست داده ای؟

احمقانه

آجیل، تنقلات

بیضه ( slang )

nuts, nut
مینه : میوه ای با پوست سِفت و سخت مثل : گِردو ، فندق
هم ریشه با :
آلمانی : nuss
پارسی : نود ، مانند : خوشنود، فَرنود، بِهنود. . .
مینه : نود= تُخم ، هسته، دانه
نُخود ( نود ) = دانه ای سِفت
نوک = به شکل دانه ای گِرد مانند نوک پستان
نُخُست : نُخ - اُست = آغاز : همه چیز از هسته آغاز می شود
نُقل: نُق - ل= شیرینی و آبنباتی گِرد و سِفت و دانه شکل
nuclear: nuc - le - ar :
nuc =نوک ، نُق، نُخ ، نود = هسته ای ، اتمی
nature: nat - ure
nat = نود : طبیعت مادر همه چیز است و تخم و بذر و هسته ای است که زندگی با آن آغاز می شود.
nation : nat - tion
nat = ناس ( اربی ) = مَردُم یا مردمان هسته ها ی بیشمار

در پاسخ به اون کسی که که گفته تخمه هم میشه یانه
وقتی گفته آجیل یعنی هنی چیز شاملش میشه ok

اجیل=Nuts

Valnut گردو میشه nute بیشتر آجیل


کلمات دیگر: