1. receive nourishment
تغذیه کردن
2. Breast/Mother's milk is the best nourishment for a baby.
[ترجمه ترگمان]شیر مادر بهترین تغذیه برای یک کودک است
[ترجمه گوگل]شیر / شیر مادر بهترین تغذیه برای یک کودک است
3. He was unable to take nourishment for several days.
[ترجمه ترگمان]چند روز نمی توانست غذا بخورد
[ترجمه گوگل]او قادر به تغذیه برای چند روز نبود
4. Can plants obtain adequate nourishment from such poor soil?
[ترجمه ترگمان]آیا گیاهان می توانند تغذیه کافی از چنین خاکی را به دست آورند؟
[ترجمه گوگل]گیاهان می توانند از چنین خاکی فقیر غذایی مناسب دریافت کنند؟
5. Lack of proper nourishment reduces their power to resist disease.
[ترجمه ترگمان]فقدان تغذیه مناسب توان آن ها را برای مقاومت در برابر بیماری کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]فقدان تغذیه مناسب، قدرت خود را برای مقاومت در برابر بیماری کاهش می دهد
6. These seeds can be a great source of nourishment to birds in winter.
[ترجمه ترگمان]این دانه ها می توانند منبع بزرگ تغذیه برای پرندگان در زمستان باشند
[ترجمه گوگل]این دانه ها می توانند منبع خوبی برای پرورش در زمستان باشند
7. Plants imbibe nourishment usually through their leaves and roots.
[ترجمه ترگمان]گیاهان معمولا از طریق برگ ها و ریشه های خود غذا می خورند
[ترجمه گوگل]گیاهان معمولا از طریق برگ و ریشه های خود تغذیه می کنند
8. Every animal in the food chain draws nourishment from other animals or plants.
[ترجمه ترگمان]هر حیوانی در زنجیره غذایی تغذیه از حیوانات یا گیاهان دیگر را به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]هر حیوانی در زنجیره غذا از حیوانات یا گیاهان دیگر تغذیه می کند
9. The soil provides nourishment for plant roots.
[ترجمه ترگمان]خاک، تغذیه را برای ریشه های گیاه فراهم می کند
[ترجمه گوگل]خاک فراهم می کند تغذیه برای ریشه های گیاه
10. Plants draw nourishment from the soil.
[ترجمه ترگمان]گیاهان از خاک تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]گیاهان از خاک تغذیه می کنند
11. He ventured that plants draw part of their nourishment from the air.
[ترجمه ترگمان]به خود جرات داد که گیاهان یکی از nourishment را از هوا بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]او تصریح کرد که گیاهان بخشی از تغذیه خود را از هوا بخورند
12. The Lord supplied nourishment at the hands of an angel.
[ترجمه ترگمان]خداوند به دست یک فرشته خوراک می دهد
[ترجمه گوگل]خداوند تغذیه را به دست یک فرشته عرضه کرد
13. A growing child needs proper nourishment.
[ترجمه ترگمان] یه بچه بزرگ به تغذیه مناسب احتیاج داره
[ترجمه گوگل]یک کودک رو به رشد نیاز به تغذیه مناسب دارد
14. Calves rely on their mother's milk to provide nourishment.
[ترجمه ترگمان]Calves به شیر مادر خود تکیه می کنند تا تغذیه را تامین کنند
[ترجمه گوگل]گوساله ها به شیر مادر خود برای تامین تغذیه تکیه می کنند