کلمه جو
صفحه اصلی

surfboard


معنی : تخته مخصوص اسکی روی آب
معانی دیگر : تخته ی موج سواری، اسکی غلتاب سواری، تخته مخصوص اسکی روی اب، اسکی ابی بازی کردن

انگلیسی به فارسی

تخته مخصوص اسکی روی اب، اسکی ابی بازی کردن


تخته موج سواری، تخته مخصوص اسکی روی آب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a long, narrow board on which a person kneels, stands, or lies while surfing.

• narrow lightweight board used for riding ocean waves
a surfboard is a long narrow board that is used in surfing.
long board used for gliding on water

مترادف و متضاد

تخته مخصوص اسکی روی آب (اسم)
surfboard

جملات نمونه

1. I'mgoing to buy a surfboard and learn to surf.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد یک surfboard بخرم و یاد بگیرم که به گشت و گذار بپردازم
[ترجمه گوگل]من برای خرید یک تخته موج سواری و یادگیری گشت و گذار

2. We strapped the surfboard to the car roof.
[ترجمه ترگمان]تخته موج سواری را به سقف ماشین بستیم
[ترجمه گوگل]ما تخته موج سواری را به سقف خودرو متصل کردیم

3. By demonstrating his floating contraption - part surfboard, part kayak and part sailboard - Halfon hopes to create a tide of attention.
[ترجمه ترگمان]کایاک بخش \"surfboard\" و \"sailboard\" (Halfon،)، با نشان دادن بازی شناور \"surfboard\" (part part)، امیدوار است که موجی از توجه را به وجود آورد
[ترجمه گوگل]هالفون امیدوار است با توجه به انعطاف پذیری شناور خود - بخشی از تخته موج سواری، بخار کایاک و بخشی از سقف چوب - نشان دهد

4. You breathe a burning surfboard and you die.
[ترجمه ترگمان]تو تخته موج سواری را می کشی و می میری
[ترجمه گوگل]یک تخته سوار سوخته نفس می کشید و می میرید

5. Stories that she lightheartedly tipped him off his surfboard do not ring true of Diana who was totally in awe of him.
[ترجمه ترگمان]Stories که او او را از روی تخته موج سواری آگاه ساخته بود، درست مثل دیانا بود که از او می ترسید
[ترجمه گوگل]داستان هایی که او به راحتی او را از تخته راهپیمایی خود بریده بود، به دیانا نگفت که کاملا در معرض او بود

6. That's a really boss surfboard.
[ترجمه ترگمان]این واقعا تخته موج سواری هست
[ترجمه گوگل]این یک تخته موج سواری واقعی است

7. Sports equipment: multi - color rope skipping, surfboard safety rope.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات ورزشی: طناب multi skipping، طناب ایمنی surfboard
[ترجمه گوگل]تجهیزات ورزشی تنفس طناب چند رنگی، طناب ایمنی راه راه

8. A used surfboard costs about $ 200, much too high a price to pay for most Senegalese.
[ترجمه ترگمان]هزینه surfboard استفاده شده در حدود ۲۰۰ دلار، بسیار بالا است و قیمت آن بیشتر از این است که برای اکثر مردم سنگال هزینه شود
[ترجمه گوگل]هزینه سحر و جادو مورد استفاده در حدود 200 دلار هزینه دارد که برای اکثر سنگالها هزینه بسیار بالایی دارد

9. Grab 6 your surfboard, sunscreen, and swimsuit, then head to the Gold Coast for a great time.
[ترجمه ترگمان]۶، کرم ضد آفتاب، کرم ضد آفتاب و لباس شنا را بردارید، سپس به مدت بسیار زیادی به سمت ساحل طلایی بروید
[ترجمه گوگل]چنگ زدن به 6 تخته موج سواری، کرم های ضد آفتاب و لباس های شنا، سپس برای زمان عالی به سمت ساحل طلا بروید

10. Three side surfboard, Carpet, Board with your Co. nhame, Two lhamplifierlifiers, Recta singlegular desk, Two chairs, one 220V/15A socket.
[ترجمه ترگمان]سه طبقه، فرش، تخته با شرکت شما nhame، دو صندلی، میز تحریرش، دو صندلی، یک ۲۲۰ V \/ ۱۵ A سوکت
[ترجمه گوگل]سه تخته تخته موج سواری، فرش، هیئت مدیره با شرکت شما nhame، دو lhamplifierlifiers، میز Recta singlegular، دو صندلی، یک سوکت 220V / 15A

11. She grabbed a surfboard and rushed into the ocean.
[ترجمه ترگمان]تخته موج سواری را برداشت و به سمت اقیانوس دوید
[ترجمه گوگل]او یک تخته موج سواری را گرفت و به اقیانوس عجله کرد

12. Nancy : You a board, likes surfboard, but you go down hills on snow, like skiing.
[ترجمه ترگمان]تو تخته موج سواری دوست داری، اما تو هم مثل اسکی روی برف راه میری
[ترجمه گوگل]نانسی شما هیئت مدیره، دوست دارید تخته موج سواری، اما شما بر روی تپه ها برف برف مانند اسکی

13. Where can I rent a surfboard?
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم تخته موج سواری اجاره کنم؟
[ترجمه گوگل]کجا می توانم یک تخته موج سواری را اجاره کنم؟

14. In the beginning, she put Faith a surfboard to let him feel the movement.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا او ایمان را بر آن داشت که به او اجازه دهد که جنبش را احساس کند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، وی را به یک تخته موج سواری بسپارید تا بتواند حرکت را احساس کند

15. I've actually never tired. Do you a surfboard?
[ترجمه ترگمان]راستش هیچ وقت خسته نشدم تخته موج سواری داری؟
[ترجمه گوگل]من واقعا خسته نشده ام آیا شما یک تخته موج سواری هستید؟

پیشنهاد کاربران

تخته اسکی روی آب

تخته موج سواری

تخته ای که با آن موج سواری می کنند.
surf به معنای گلم گشت، تفریح، سفر درون شهری کوتاه
و
board هم به معنای تکه ای تخت
است.

تخته موج سوارز

surfboard ( ورزش )
واژه مصوب: تخته موج
تعریف: تختۀ بلند و باریک و سبکی که از آن برای موج سواری استفاده می شود


کلمات دیگر: