کلمه جو
صفحه اصلی

bihar


ایالت بیهار (در هندوستان - مرکز آن شهر پاتنا)

انگلیسی به فارسی

ایالت بیهار (در هندوستان - مرکز آن شهر پاتنا)


بیهار


انگلیسی به انگلیسی

• state in northeast india; city in the central area of this state; county in hungary

جملات نمونه

1. En route, the bloodshed in Bihar stopped him.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، خونریزی داخلی اون رو متوقف کرد
[ترجمه گوگل]در مسیر، خونریزی در بیهار متوقف شد

2. Advani was released from the custody of the Bihar state government on Nov.
[ترجمه ترگمان]Advani در ماه نوامبر از زندان دولت دولتی \"Bihar\" آزاد شد
[ترجمه گوگل]Advani از زندان دولت دولت بحیث در ماه نوامبر آزاد شد

3. En route, the bloodshed in Bihar stopped him. Without respite, he toured the province.
[ترجمه ترگمان]در راه، خونریزی در \"بهار\" او را متوقف کرد او بدون وقفه به این استان سفر کرد
[ترجمه گوگل]در مسیر، خونریزی در بیهار متوقف شد بدون مهلت، او به استان سفر کرد

4. In Uttar Pradesh and Bihar, the two states where transmission has been most tenacious, the most dangerous serotype has not been detected at all during the first seven months of this year.
[ترجمه ترگمان]در اوتار پرادش و Bihar، دو ایالت که در آن انتقال most بوده، خطرناک ترین serotype در طی هفت ماه اول سال جاری تشخیص داده نشده است
[ترجمه گوگل]در اوتار پرادش و بیحر، دو کشور که در آن انتقال بسیار سخت است، خطرناکترین سروتایپ در هفت ماه اول سال جاری به طور کامل شناسایی نشده است

5. Patna, capital of northern Indian Bihar.
[ترجمه ترگمان]Patna، مرکز بهار هند شمالی
[ترجمه گوگل]پاتنا، پایتخت شمال بیچار هندی

6. Beginning in 200 IBRD supported Bihar's 2-year-old reform program through the Bihar Development Policy Loan/Credit.
[ترجمه ترگمان]از ۲۰۰ IBRD حمایت از برنامه اصلاحات ۲ ساله بهار را از طریق وام \/ اعتبار توسعه \"Bihar توسعه\" پشتیبانی کردند
[ترجمه گوگل]از 200 صندوق بازنشستگی اداره مهاجرت از برنامه اصلاحی دو ساله بیهار از طریق وام / اعتبارنامه سیاست توسعه بیهار حمایت کرد

7. Bihar had a population roughly the same as that of England.
[ترجمه ترگمان]\"Bihar\"، تقریبا مانند انگلستان، جمعیت داشت
[ترجمه گوگل]بیحر جمعیتی تقریبا مشابه انگلستان داشت

8. As an effective leader, Bihar has provided us with a set of simple and concrete.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک رهبر موثر، \"Bihar\" یک مجموعه ساده و صریح را برای ما فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]بیهار به عنوان یک رهبر موثر، مجموعه ای از ساده و بتنی را به ما ارائه داد

9. The situation was particularly disturbing in the state of Bihar, which alone accounted for three-quarters of the latter group.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت بویژه در وضعیت \"Bihar\" که به تنهایی سه چهارم گروه دوم را تشکیل می داد، نگران کننده بود
[ترجمه گوگل]این وضعیت به ویژه در دولت بیهار نگران کننده بود که به تنهایی سه چهارم گروه دوم را تشکیل می داد

10. I put that question to Mannan, the official responsible for TB control in the Bihar region.
[ترجمه ترگمان]من این سوال را به Mannan، مسئول کنترل سل در منطقه \"Bihar\" گذاشتم
[ترجمه گوگل]من این سوال را به منن، مسئول رسان مسئول کنترل سل در منطقه بیهار، گذاشتم

11. Only parts of two states in India, namely Uttar Pradesh and Bihar, remain endemic.
[ترجمه ترگمان]تنها بخش هایی از دو ایالت در هند، یعنی اوتار پرادش و Bihar، همچنان همه گیر باقی می مانند
[ترجمه گوگل]فقط بخش هایی از دو ایالت در هند، یعنی اوتار پرادش و بیهار، باقی مانده اند

12. Most of the cases are in two states. There were nearly 300 cases traced to the P3 virus in Uttar Pradesh and about 140 in neighboring Bihar last year.
[ترجمه ترگمان]اکثر موارد در دو حالت هستند در سال گذشته حدود ۳۰۰ مورد به ویروس پی ۳ در اوتار پرادش و حدود ۱۴۰ مورد رسید
[ترجمه گوگل]اکثر موارد در دو حالت است نزدیک به 300 مورد در سال 2001 به ویروس P3 در اوتار پرادش و حدود 140 نفر در بقییر همسایه بیهار کشف شد

13. Their major centers are in Rajasthan in Western India and near Gaya in Bihar.
[ترجمه ترگمان]مراکز اصلی آن ها در \"راجستان هند غربی\" و \"gaya\" در \"Bihar\" قرار دارند
[ترجمه گوگل]مراکز عمده آنها در راجستان در غرب هندوستان و نزدیکی گایا در بیهار است

14. BIHAR'S SORROW - An abandoned suitcase laying near submerged villages during floods Bihar.
[ترجمه ترگمان]BIHAR S SORROW - یک چمدان رها شده نزدیک روستاهای زیر آب در طی بهار جاری شد
[ترجمه گوگل]زباله BIHAR - یک چمدان رها شده در نزدیکی روستاهای زیرخاک در طی سیل بیهار


کلمات دیگر: