کلمه جو
صفحه اصلی

surcingle


معنی : تنگ اسب، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، کمر بند اسقفان و کشیشان
معانی دیگر : تنگ اسب، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، کمر بند اسقفان وکشیشان

انگلیسی به فارسی

سرگردان، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، تنگ اسب، کمر بند اسقفان و کشیشان


تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، تنگ اسب، کمر بند اسقفان وکشیشان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a girth or belt that wraps around the body of a horse to secure a saddle, pack, or the like to its back.
مشابه: girth

- The trainer recommends putting a surcingle on the horse as a transition to saddling him for the first time.
[ترجمه ترگمان] مربی توصیه می کند که سوار بر اسب برای اولین بار مسئولیت زین اسب را به عهده بگیرد
[ترجمه گوگل] مربی توصیه می کند که یک اسب سوارکار به عنوان یک گذار به او برای اولین بار او را غرق کند

• belt or band that passes around the stomach of a horse to hold a saddle or pack in place

مترادف و متضاد

تنگ اسب (اسم)
bellyband, girth, surcingle

تنگ ورشو (اسم)
surcingle

چرم زیر تنگ (اسم)
surcingle

کمربند اسقفان و کشیشان (اسم)
surcingle


کلمات دیگر: