وابسته به یا متشکل از دو فرهنگ، دو فرهنگی، دو فرهنگی frontier areas are usually bicultural نواحی مرزی معمولا دو فرهنگی هستند
bicultural
وابسته به یا متشکل از دو فرهنگ، دو فرهنگی، دو فرهنگی frontier areas are usually bicultural نواحی مرزی معمولا دو فرهنگی هستند
انگلیسی به فارسی
وابسته به یا متشکل از دو فرهنگ، دو فرهنگی
دوقطبی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: biculturalism (n.)
مشتقات: biculturalism (n.)
• : تعریف: of or displaying a blend of two different cultures in a single area.
• having two cultures
جملات نمونه
Frontier areas are usually bicultural.
نواحی مرزی معمولاً دو فرهنگی هستند.
دانشنامه عمومی
دو فرهنگی چند فرهنگی
پیشنهاد کاربران
کسی که برزیلی_کانادایی و. . . . باشد. بعبارتی از دوفرهنگ کاملا متمایز
Remember when she was born, we promised to rise her biculturally.
Remember when she was born, we promised to rise her biculturally.
کلمات دیگر: