کلمه جو
صفحه اصلی

surplice


معنی : ردای کتانی سفید و گشاد کشیشان
معانی دیگر : ردای سفید (که کشیشان در مراسم رسمی می پوشند)

انگلیسی به فارسی

ردای کتانی سفید وگشاد کشیشان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a white gown with full sleeves and a loose fit that is worn over a cassock by the clergy in some religious services.

• loose-fitting white garment worn over a cassock by certain members of the clergy
a surplice is a loose white knee-length garment which is worn over a long robe by priests and members of the choir in some churches.

مترادف و متضاد

ردای کتانی سفید و گشاد کشیشان (اسم)
surplice

جملات نمونه

1. In his billowing white surplice he looked like a dishevelled old bird struggling to take off in a high wind.
[ترجمه ترگمان]با جبه سفید و سفیدش شبیه یک پرنده ژولیده شده بود که تقلا می کرد در یک باد بلند پرواز کند
[ترجمه گوگل]او در چشمان سفید خود را مانند یک پرنده سرسبز قدیمی که در حال وزش باد بود، شبیه بود

2. Mr Copley, robed in cassock and billowing surplice, was impatiently pacing the back lawn seeming oblivious to their presence.
[ترجمه ترگمان]آقای کاپلی جامه ای از جبه بلند و جبه بلندی به تن داشت و با بی صبری در حیاط پشتی قدم می زد و توجهی به حضور آن ها نداشت
[ترجمه گوگل]آقای کاپلی، که در کمربند و دراز کشیده بود، بی صبرانه به دنبال چمن عقب به نظر می رسید که حضورشان را فراموش کرده بودند

3. Chapter Three Miss Dunstable decided to say nothing about the Rector's imperfectly ironed surplice.
[ترجمه ترگمان]فصل سوم، دوشیزه Dunstable تصمیم گرفت چیزی درباره لباس رسمی کشیش کشیش به زبان نیاورد
[ترجمه گوگل]فصل سوم خانم Dunstable تصمیم گرفت چیزی در مورد retor's imperfly ironed surplice بگوید

4. The elderly cleric was standing in the doorway in his surplice to welcome them.
[ترجمه ترگمان]راهب پیر در آستانه در ایستاده بود و به آن ها خوش آمد می گفت
[ترجمه گوگل]روحانی سالخورده در کنار دروازه خود ایستاده بود تا از آنها خوشش بیاید

5. The vicar insisted that it would mean wearing the uniform his people would recognise, and that included the surplice.
[ترجمه ترگمان]کشیش اصرار داشت که این لباس به معنی پوشیدن لباس رسمی است که مردم آن را به رسمیت می شناسند و آن هم شامل the است
[ترجمه گوگل]ویکتور اصرار داشت که این امر به معنای پوشیدن لباسهایی است که مردم می توانند آن را تشخیص دهند و شامل موارد زیر باشد

6. Even more successful in this purpose is the white surplice which happily hangs from Anglican shoulders.
[ترجمه ترگمان]حتی در این هدف، جبه سفیدی است که با خوشحالی از روی شانه های Anglican آویزان است
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر برای این هدف موفقیت آمیز است، که از خوشحالی از شانه های انگلیکان آویزان است

7. Our table is graced by a single chorister - salt in a fluted surplice.
[ترجمه ترگمان]میز ما با یک ردای fluted پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]میز ما توسط یک chorister - نمک در یک کاسه روبروی تزئین شده است

8. THE NEEDLE The long thread draws its breath as she sews him a shirt more like a surplice.
[ترجمه ترگمان]رشته های دراز نفس خود را در سینه حبس می کند، همچنان که پیراهنی به تن دارد
[ترجمه گوگل]NEEDLE موضوع طولانی نفس خود را تسری می دهد، زیرا او پیراهن خود را به عنوان یک جوراب شلواری می دهد

9. Cope: a long ecclesiastical vestment worn over an alb or surplice.
[ترجمه ترگمان]کوپ: یک ردای بلند کلیسایی پوشیده از ردا یا surplice
[ترجمه گوگل]یک صندوق بلند و بلند برای پوشیدن یک آلبوم یا یک پیراهن روبرو شوید


کلمات دیگر: