کلمه جو
صفحه اصلی

roundness


گردى، رک گوئى، بى پردگى علوم مهندسى : گردى عمران : نسبت گردى علوم نظامى : از بین بردن موانع جاده

انگلیسی به فارسی

گرد و خاک


انگلیسی به انگلیسی

• circularity, quality of being circular, quality of having a round shape

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گرد گوشگی
[زمین شناسی] گردشدگی - شدت سایش یک ذره آواری که توسط تیزی و گوشه هایش نشان داده می شود و توسط وادل (1932) به عنوان نسبت شعاع میانگین انحنای چندین گوشه ذره به شعاع انحنای بزرگترین کره محاطی (یا 2/1 قطر اسمی ذره) بیان می گردد. این مقدار بطور مناسب تر، از یک شکل مسطح (تصویر یا مقطع عرضی) اندازه گیری می شود، در نتیجه، گردشدگی را می توان به عنوان نسبت شعاع میانگین انحنای گوشه های تصویر ذره به شعاع دایره محاطی شده، تعیین نمود. یک ذره کاملاً گرد شده، (مانند یک کره) دارای مقدار گردشدگی 1 است. ذرات کمتر گرد شده دارای مقادیر کمتر از یک هستند. این اصطلاح بدون دقت استفاده می شود و نباید با کرویت اشتباه گرفته شود: یک ذره تقریباً کروی ممکن است دارای گوشه های تیز باشد و خود زاویه دار باشد، در صورتیکه یک ریگ مسطح، که هنوز کروی نشده است، ممکن است گردشدگی خوبی داشته باشد. مقایسه شود با: مسطح بودن، صافی. - نیز ببینید: زاویه داری. -

جملات نمونه

1. His face had lost its boyish roundness.
[ترجمه ترگمان]چهره اش گونه کودکانه اش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]چهره او دوران کودکی خود را از دست داده بود

2. The roundness of the pleat is improved by filling it with a little wadding or a tube of curtain buckram.
[ترجمه ترگمان]گردی of با پر کردن آن با کمی wadding یا لوله از کرباس آهاردار بهبود می یابد
[ترجمه گوگل]گرد و غبار آن را با پر کردن آن با یک وات یا لوله ای از پرده بکام بهبود می دهد

3. Richard moved his tongue on the roundness and the ragged break and the folds of foreskin wrinkled and pulled tight.
[ترجمه ترگمان]ریچارد در حالی که لب هایش را به گونه گرد خود پیچیده بود، لب هایش را به هم فشرد و چین های پوست ختنه گاه را به هم فشرد
[ترجمه گوگل]ریچارد زبان خود را بر روی گرد و غبار و انقباض زخم گذاشت و چهره های چین و چروک و تنگ گردید

4. Determine out - of - roundness by comparing the difference between each measurement.
[ترجمه ترگمان]یک نوع گردی را با مقایسه تفاوت بین هر اندازه گیری تعیین کنید
[ترجمه گوگل]با مقایسه تفاوت بین هر اندازه گیری، بیرونی را تعیین کنید

5. Palatal sensations of fullness and roundness, with a pleasant taste of chocolate.
[ترجمه ترگمان]در این میان، تاثرات palatal و roundness، با طعم شیرین شکلات
[ترجمه گوگل]احساسات پالاتال از پریشانی و گرد بودن، با طعم دلپذیر شکلات

6. Using the wavelet analysis method, the roundness is extracted from measurement signal after errors separation process.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش تحلیل موجک، نوع گردی از سیگنال اندازه گیری پس از فرآیند جداسازی خطا استخراج می شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش تجزیه و تحلیل ویولت، گردشی از سیگنال اندازه گیری پس از جداسازی اشتباه استخراج می شود

7. Out of Roundness is the variation of the spline from a true circular configuration.
[ترجمه ترگمان]خارج از roundness تغییر نوار نوار از یک پیکربندی مدور واقعی است
[ترجمه گوگل]خارج از دوریت تنوع spline از یک پیکربندی دایره درست است

8. Bending and cutting automatically avoid the connection, the roundness, automatically cut after bending.
[ترجمه ترگمان]خم کردن و برش به طور اتوماتیک از اتصال جلوگیری می کند، گردی که به طور خودکار بعد از خمش برش دارد
[ترجمه گوگل]خم شدن و برش به طور خودکار از اتصال جلوگیری می کند، گردن، به طور خودکار بعد از خم شدن قطع می شود

9. All sand grains are quartz sands. Sorting and roundness and sphericity of particles are in good grade-level. Quartz sands are scattered in microcrystalline dolomitic sands in "floating" state.
[ترجمه ترگمان]همه دانه های شن از ماسه های کوارتز هستند Sorting و گردی و sphericity ذرات در سطح مطلوبی قرار دارند ماسه های Quartz در شن های microcrystalline dolomitic در \"شناور\" پخش شده اند
[ترجمه گوگل]تمام دانه های شن و ماسه، ماسه های کوارتز هستند مرتب سازی و گرد بودن و کروی بودن ذرات در سطح خوب هستند ماسه های کوارتز در ماسه های دولومیتی میکرو کریستالین در حالت شناور پراکنده می شوند

10. A generalized method for roundness error separation under noise environment was presented.
[ترجمه ترگمان]یک روش تعمیم یافته برای جداسازی خطای گردی تحت محیط نویز ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک روش کلی برای جدایی خطای گرد بودن در محیط نویز ارائه شد

11. Pinot Blanc develops a characteristic roundness and opulence. Rich, full-bodied and with a long finish, its complex aroma is reminiscent of woodland and is sometimes slightly smoky.
[ترجمه ترگمان]pinot بلان یک گونه گردی خاص و opulence را توسعه می دهد این عطر پیچیده غنی، سالم و با دوام طولانی، یادآور جنگلی است و گاهی کمی دود آلود است
[ترجمه گوگل]پینو بلان دارای یک گرد وخاک مشخصی است Rich، full-bodied و با پایان طولانی، عطر پیچیده آن یادآور جنگل و گاهی کمی دود است

12. The roundness of grit's projection was assessed by minimum circumcircle method.
[ترجمه ترگمان]نوع گردی نیز توسط روش حداقل circumcircle مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]محدوده طرح ریزی شن و ماسه با استفاده از روش حداقل حلقه محاسبه شد

13. The mouth has a roundness and a good flexibility.
[ترجمه ترگمان]دهان گردی دارد و انعطاف پذیری خوبی دارد
[ترجمه گوگل]دهان دارای گرد و غبار و انعطاف پذیری خوب است

14. Straightness, roundness and finish of stem and packing wall are essential.
[ترجمه ترگمان]straightness، گردی و اتمام ساقه و دیوار بسته بندی ضروری هستند
[ترجمه گوگل]راستی، گرد شدن و پایان دادن به دیوار ساقه و بسته بندی ضروری است

15. Tokay Pinot Gris develops a characteristic roundness and opulence. Rich, full-bodied and with a long finish, its complex aroma is reminiscent of woodland and is sometimes slightly smoky.
[ترجمه ترگمان]Tokay pinot Gris یک گونه گردی خاص و opulence را پرورش می دهد این عطر پیچیده غنی، سالم و با دوام طولانی، یادآور جنگلی است و گاهی کمی دود آلود است
[ترجمه گوگل]توکیو پینو گریس یک گرد وخاک مشخصی دارد Rich، full-bodied و با پایان طولانی، عطر پیچیده آن یادآور جنگل و گاهی کمی دود است

پیشنهاد کاربران

roundness ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: گردشدگی
تعریف: درجۀ سایش ذرات آواری که با میزان تیزی لبه های آن مشخص می شود


کلمات دیگر: