کلمه جو
صفحه اصلی

slipping


معنی : لیز

انگلیسی به فارسی

لغزش، لیز


دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] لغزش

مترادف و متضاد

لیز (اسم)
slab, slipping

جملات نمونه

1. a slipping market
بازار در حال نزول

2. the patient is slipping fast
حال بیمار به سرعت بدتر می شود.

3. they sand the frozen steps to prevent slipping
برای جلوگیری از لیز خوردن،پله های یخ زده را شن پاشی می کنند.

پیشنهاد کاربران

تنزل

داخل کردن

در حال سر خوردن

لغزیدن

مخالف پیشرفت
نزول کردن سقوط کردن
لغزیدن

تلو تلو خوردن، سکندری زدن


کلمات دیگر: