کلمه جو
صفحه اصلی

skirting


پارچه دامنی

انگلیسی به فارسی

(پارچه)دامنی


جفت کردن، دور زدن، دامن دوختن، دامن دار کردن، حاشیه گذاشتن به، احاطه کردن، از کنار چیزی رد شدن


انگلیسی به انگلیسی

• act of going around, act of bypassing; avoidance, evasion
a skirting or a skirting board is a narrow length of wood which goes along the bottom of a wall in a room.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ازاره - قرنیز پای دیوار

جملات نمونه

1. We shall be skirting the island on our way.
[ترجمه ترگمان]در راه ما از جزیره دور خواهیم شد
[ترجمه گوگل]ما باید جزیره را در مسیر ما قرار دهیم

2. Skirting boards bloomed with sockets as deadly as they were dated.
[ترجمه ترگمان]با دور زدن تخته های آن به همان اندازه که با هم قرار داشتند در حدقه شکفته بودند
[ترجمه گوگل]تابلوهای بینظیر با سوکتهایشان به اندازه مرگبار از لحاظ تاریخی شکوفا شدند

3. Other factors considered were how close to the skirting board and how far under beds the cleaners would go.
[ترجمه ترگمان]عوامل دیگری که در نظر گرفته شدند این بود که تا چه حد به عقب اتومبیل نزدیک شده و تا چه حد ممکن است تمیز کنندگان بروند
[ترجمه گوگل]عوامل دیگر در نظر گرفته شده بود که چگونه نزدیک به تخته خرده چوب و تا چه حد در زیر تخت پاک کننده ها بروید

4. Keep a simple, light background and paint skirting or baseboards and mouldings in a contrasting shade.
[ترجمه ترگمان]یک پس زمینه ساده، روشن و رنگ را در یک سایه متضاد نگه دارید
[ترجمه گوگل]یک پس زمینه ساده و روشن را نگه دارید و نقاشی های دیواری یا پایه ها و ملاط ​​ها را در یک سایه متضاد نگه دارید

5. The howlers were skirting the scary precipice of extinction.
[ترجمه ترگمان]The از فراز پرتگاهی ترسناک دور می زدند
[ترجمه گوگل]شبیه سازها از بین رفته اند

6. Embarrassed, I waited. People milled past, skirting me as though I were bad luck.
[ترجمه ترگمان]خجالت زده، منتظر ماندم مردم از کنار من گذشتند، طوری که انگار من بدشانسی آوردم
[ترجمه گوگل]خجالت کشیدم، منتظر بودم مردم از گذشته گذشته اند، من را مانند من گم کرده ام

7. Nairn recommends coving up to skirting board height to make maintenance even easier.
[ترجمه ترگمان]Nairn توصیه می کند تا ارتفاع عرشه را کاهش دهد تا تعمیر را آسان تر کند
[ترجمه گوگل]Nairn توصیه می کند تا ارتفاع هیئت مدیره را افزایش دهد تا تعمیر و نگهداری حتی ساده تر شود

8. Woodlice nested in the skirting boards.
[ترجمه ترگمان]woodlice در the nested لانه کرده بود
[ترجمه گوگل]Woodlice در تابلوهای انحصاری قرار گرفت

9. Cut lengths off at ceiling and skirting with a sharp craft knife, angled into corners, for an exact fit.
[ترجمه ترگمان]آن ها را از سقف جدا کرده و با یک چاقوی تیز و محکم، در گوشه و کنار، برای تناسب دقیق، دور می زنند
[ترجمه گوگل]طول را بر روی سقف بریزید و با یک چاقوی تیز دست و پا، به سمت گوشه ها زاویه دار کنید

10. The window boxes were home-made, from pieces of skirting board begged from the builders.
[ترجمه ترگمان]جعبه های پنجره خانه ساخته شده بودند و قطعات آن از قطعات کوچکی که از سازندگان سفارش کرده بودند ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]جعبه های پنجره ساخته شده از منزل بود، از تکه های تخته خرده چوب از سازندگان خواستند

11. Skirting the lakeside, she took a route which led her in the opposite direction from him.
[ترجمه ترگمان]در کنار دریاچه، مسیری را گرفت که او را در جهت مخالف حرکت می داد
[ترجمه گوگل]از میان دریاچه ها، او مسیری را طی کرد که او را در جهت مخالف از او رهبری می کرد

12. Some Sailor, skirting foreign shores -- Some pale Reporter, from the awful doors Before the Seal!
[ترجمه ترگمان]یک ملوان که از سواحل خارجی دور شده است، یک گزارشگر کم رنگ، از دره ای مخوف پیش از انفجار!
[ترجمه گوگل]برخی از دریانورد، سواحل خارج از کشور - بعضی گزارشگران خفیف، از درب های افتضاح قبل از مهر و موم!

13. Though the government has promised to deal with drug abuse, it has been accused of skirting round the issue.
[ترجمه ترگمان]اگرچه دولت وعده رسیدگی به مصرف مواد مخدر را داده است، اما متهم به دور زدن این موضوع شده است
[ترجمه گوگل]اگرچه دولت وعده داده است که با سوء استفاده از مواد مخدر مقابله کند، متهم شده است که این مسئله را کنار بگذارد

14. The Friar made for the further side of the water, skirting it to the north.
[ترجمه ترگمان]راهب برای قسمت بعدی آب ساخته شد و آن را به سمت شمال کشید
[ترجمه گوگل]فریاد برای طرف دیگر آب ساخته شده است، آن را به شمال متصل می کند

پیشنهاد کاربران

فر زدن
پیچوندن
دزدین


کلمات دیگر: