کلمه جو
صفحه اصلی

biodiversity


(تنوع گیاهان و جانداران ناحیه یا محیط بخصوصی) زیست چند گونی، گوناگونی زیستی

انگلیسی به فارسی

(تنوع گیاهان و جانداران ناحیه یا محیط بخصوصی) زیست چند گونی، گوناگونی زیستی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the diversity of life forms on earth or part of the earth, including diversity of species, genes, and ecosystems, esp. when regarded as providing the optimal conditions for evolution.

• variation in life forms, diversity in ecosystems species or genetic make-up

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] تنوع زیستی

جملات نمونه

1. Biodiversity was the buzzword of the Rio Earth Summit.
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی منطقه buzzword در طول اجلاس سران بود
[ترجمه گوگل]تنوع زیستی سخنرانی در نشست سران کشورهای منطقه ریو بود

2. The newcomers can pose a threat to biodiversity by altering ecosystems.
[ترجمه ترگمان]تازه واردها می توانند با تغییر اکوسیستم ها تهدیدی برای تنوع زیستی باشند
[ترجمه گوگل]تازه واردان با تغییر اکوسیستم ها می توانند به تنوع زیستی تهدید کنند

3. There is a vast untapped genetic and metabolic biodiversity in nature that can also be harnessed.
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی و تنوع زیستی زیادی در طبیعت وجود دارد که می تواند مهار شود
[ترجمه گوگل]در طبیعت تنوع زیستی ژنتیکی و متابولیکی زیادی وجود دارد که می تواند مورد استفاده قرار گیرد

4. Both scientific and commercial biodiversity prospectors should pay fees, as mineral prospectors do.
[ترجمه ترگمان]هم جویندگان علمی و هم جویندگان تنوع زیستی باید کارمزد بپردازند، چرا که جویندگان الماس معدنی این کار را می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو بازرگانان تنوع زیستی علمی و تجاری باید هزینه های خود را پرداخت کنند، به عنوان بازرسان مواد معدنی

5. They are part of the biodiversity of which we, as human bipeds, are also part.
[ترجمه ترگمان]آن ها بخشی از تنوع زیستی هستند که ما به عنوان bipeds انسان نیز جزیی از آن هستیم
[ترجمه گوگل]آنها بخشی از تنوع زیستی هستند که ما به عنوان دوچرخه سواری انسان نیز بخشی از آن است

6. The trends of monoculture forests leads to biodiversity loss and ecosystem service decrease.
[ترجمه ترگمان]گرایش های جنگل های تک کشتی منجر به از دست رفتن تنوع زیستی و کاهش خدمات اکوسیستم می شود
[ترجمه گوگل]روندهای جنگلهای تک کشت باعث کاهش میزان تنوع زیستی و کاهش خدمات اکوسیستم می شود

7. If important areas of biodiversity are protected sufficiently, then sustainable tourist development and the natural beauty of Tenerife can exist side by side.
[ترجمه ترگمان]اگر مناطق مهم تنوع زیستی به اندازه کافی محافظت شوند، توسعه گردشگری پایدار و زیبایی طبیعی جزیره تنریف می تواند در کنار هم وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]اگر مناطق مهم تنوع زیستی به اندازه کافی محافظت می شود، توسعه گردشگری پایدار و زیبایی طبیعی تنریف ممکن است در کنار هم قرار گیرد

8. Biodiversity is the diversity of genes, species and eco-systems that occupy the earth.
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی تنوع ژن ها، گونه ها و نظام های زیستی است که زمین را اشغال می کنند
[ترجمه گوگل]تنوع زیستی تنوع ژن ها، گونه ها و سیستم های زیست محیطی است که زمین را اشغال می کنند

9. The possibilities and risks by using biodiversity (particularly vegetational diversity) as a long term strategy to control pest insects were proposed.
[ترجمه ترگمان]احتمالات و خطرات با استفاده از تنوع زیستی (به ویژه تنوع زیستی)به عنوان یک استراتژی بلند مدت برای کنترل حشرات آفت ها پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]فرصت ها و خطرات با استفاده از تنوع زیستی (به ویژه تنوع گیاهی) به عنوان یک استراتژی بلند مدت برای کنترل حشرات حشرات پیشنهاد شده است

10. The mining project threatens one of the world's richest areas of biodiversity.
[ترجمه ترگمان]پروژه معدن کاری یکی از غنی ترین مناطق زیستی جهان را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]پروژه معدن تهدید یکی از ثروتمندترین مناطق جهان از تنوع زیستی است

11. Their commitment was only to maintain the extent of forests, not their biodiversity.
[ترجمه ترگمان]تعهد آن ها تنها حفظ وسعت جنگل ها بود، نه تنوع زیستی آن ها
[ترجمه گوگل]تعهد آنها فقط برای حفظ میزان جنگل ها، نه تنوع زیستی آنهاست

12. The scientists reassigned to the survey possess expertise in areas such as population dynamics, physiology, animal behavior, habitats and biodiversity.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در این نظرسنجی تخصص دارند و در حوزه هایی مانند دینامیک جمعیت، فیزیولوژی، رفتار حیوانات، زیستگاه های طبیعی و تنوع زیستی تخصص دارند
[ترجمه گوگل]دانشمندان مجددا به این تحقیق دارای تخصص در زمینه هایی مانند دینامیک جمعیت، فیزیولوژی، رفتار حیوانات، زیستگاه ها و تنوع زیستی می پردازند

13. The main aim of the meeting was to discuss how to persuade countries to create their own national strategies for biodiversity protection.
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی این نشست بحث در مورد نحوه متقاعد کردن کشورها برای ایجاد استراتژی های ملی برای حفاظت از تنوع زیستی بود
[ترجمه گوگل]هدف اصلی این نشست بحث در مورد چگونگی متقاعد کردن کشورها برای ایجاد استراتژی ملی خود برای حفاظت از تنوع زیستی است

14. New ways of working will take taxonomy into the fast lane, providing information on species, the components of biodiversity.
[ترجمه ترگمان]راه های جدید کار طبقه بندی در مسیر سریع، ارائه اطلاعات درباره گونه ها، اجزای تنوع زیستی، طبقه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]روش های جدید کار، طبقه بندی را به خط سریع می رسانند، اطلاعات را در مورد گونه ها، اجزای تنوع زیستی ارائه می دهند

15. This is essential if the scientific quality of studies of biodiversity at the ecosystem and genetic level is not to be compromised.
[ترجمه ترگمان]این امر ضروری است که کیفیت علمی مطالعات تنوع زیستی در اکوسیستم و سطح ژنتیکی به خطر نیافتد
[ترجمه گوگل]این امر ضروری است اگر کیفیت علمی مطالعات تنوع زیستی در اکوسیستم و سطح ژنتیکی به خطر نیافتد

پیشنهاد کاربران

تنوع زیستی

گونه

تنوع زیست گیاهی

تنوع زیستی. زیست بوم

تنوع زیست محیطی

biodiversity ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: تنوع زیستی
تعریف: گوناگونی و فراوانی شکل ها و فرایندها و عملکردها و ساختارهای حیاتی گیاهان و جانوران و سایر اندامگان های زنده، شامل ترکیب نسبی گونه ها و جوامع و ذخیره های ژنی و بوم سازگان ها در مقیاس مکانی


کلمات دیگر: