کلمه جو
صفحه اصلی

skimmer


معنی : کفگیر، مطالعه کننده سطحی، الت سرشیرگیری
معانی دیگر : (شخص یا چیز) رویه گیر، سرشیرگیر، چربی گیر، (جانورشناسی) مرغ ماهیخوار (تیره ی rynchopidae)، آبدزدک (تیره ی libellulidae)

انگلیسی به فارسی

اسکیمر، کفگیر، مطالعه کننده سطحی، الت سرشیرگیری


کفگیر، الت سرشیرگیری، مطالعه کننده سطحی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a flat utensil with holes, used to skim liquids.

(2) تعریف: any of several shorebirds with long beaks with which they skim the water's surface for food.

(3) تعریف: any of various dragonflies that hover close to the water of ponds and the like.

(4) تعریف: a straw hat with a wide brim and a flat crown.

• utensil used to remove matter floating on the surface of a liquid; any of several species of sea bird which captures food by skimming the surface of the water with its long beak, scissorsbill

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] کفابرو - اسکیمر

مترادف و متضاد

کفگیر (اسم)
colander, spatula, skimmer, splatter

مطالعه کننده سطحی (اسم)
skimmer

الت سرشیرگیری (اسم)
skimmer

جملات نمونه

1. Make sure the protein skimmer is working properly and renew the activated carbon.
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که پروتیین skimmer درست کار می کند و کربن فعال شده را تجدید می کند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که پروتئین خنک کننده به درستی کار می کند و کربن فعال را تجدید می کند

2. The tank has a protein skimmer.
[ترجمه ترگمان]مخزن پروتیین skimmer دارد
[ترجمه گوگل]مخزن دارای پروتئین پروتئین است

3. How do I determine the size of protein skimmer I need.
[ترجمه ترگمان]چگونه اندازه پروتئین protein که نیاز دارم را تعیین کنم
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم اندازه پروتئین نابینا را که نیاز دارم تعیین کنم

4. Odd skimmer and some roach fron Warrington water to ice breakers before the deep freeze.
[ترجمه ترگمان]skimmer فرد و برخی از مسافرین، قبل از یخ بندان شدید، آب را به موج شکن های یخ زدند
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب اسکیمر و برخی از قارچ Warrington آب به یخ شکن قبل از منجمد عمیق

5. Use a Rena 301 to run the protein skimmer.
[ترجمه ترگمان]از رنا ۳۰۱ برای اداره پروتیین protein استفاده کرد
[ترجمه گوگل]از پروتئین پروتئین استفاده کنید

6. A little skimmer bream is my fourth fish of the day and the first I have had to net.
[ترجمه ترگمان]ماهی سیم کوچولوی من چهارمین ماهی من است و اولین ماهی که باید تور کنم
[ترجمه گوگل]یک قاشق شلغم ماهی چهار ماهی ماهی روزم است و اولین بار من به خالص بودم

7. Renewing the airstone Q. Adjusting my protein skimmer is causing me problems.
[ترجمه ترگمان]Renewing the Q تنظیم پروتئین my باعث مشکلات من می شود
[ترجمه گوگل]Q منحصر به فرد ترمیم پروتئین من تنظیم کننده مشکلات من است

8. This kind of movable water - cooled skimmer has following features : economical, convenient, safe, reliable and so on.
[ترجمه ترگمان]این نوع انتقال آب متحرک دارای ویژگی های زیر است: اقتصادی، راحت، ایمن، قابل اعتماد و غیره
[ترجمه گوگل]این نوع از آب متحرک - خنک کننده خنک دارای ویژگی های زیر اقتصادی، راحت، ایمن، قابل اعتماد و غیره

9. The movable water - cooled skimmer was designed according to the work principle of BF cooling stave.
[ترجمه ترگمان]skimmer خنک کردن آب با توجه به اصل کار حامل خنک سازی BF طراحی شد
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل کار BF خنک کننده، شستشوی آب قابل شستشو متحرک طراحی شده است

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. Hence the containment booms, the skimmer boats - and the volleys of dispersants.
[ترجمه ترگمان]از این رو، مهار مهار، قایق های نجات - و رگبار of
[ترجمه گوگل]از این رو روندهای مهاربندی، قایقهای قایقرانی - و غلافهای پراکنده

12. Reasons of the skimmer damage when smelting V - bearing titanomagnetite atIron and Steel Group are studied.
[ترجمه ترگمان]دلایل آسیب skimmer زمانی که یک V - حامل فولاد smelting atIron و گروه فولاد مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]علل آسیب ناپیوسته در هنگام ذوب فلزات تیتانیوم آگاتیت در ورق و فولاد مورد مطالعه قرار گرفته است

13. The safest way to introduce it is in the skimmer, where it can sterilize the water as it passes through.
[ترجمه ترگمان]مطمئن ترین روش برای معرفی آن، در the است که در آن می تواند آب را به هنگام عبور از آن باز کند
[ترجمه گوگل]امن ترین راه برای معرفی آن در آبگرمکن است، جایی که می توان آب را از طریق عبور از آن استریل نمود

14. Leeds were given the fish by a benefactor, their task was to remove the many small roach and skimmer bream.
[ترجمه ترگمان]لیدز توسط یک بانی به ماهی داده شد، وظیفه آن ها حذف بسیاری از ماهی کوچک و ماهی گیری بدون ماهی بود
[ترجمه گوگل]لیدز توسط یک خیرخواه به ماهی داده شد، وظیفه آنها این بود که بسیاری از ماهیهای کوچک و پرتقال را از بین ببرند

15. Is this adequate, or should I add a protein skimmer and/or external canister filter?
[ترجمه ترگمان]آیا این کافی است، یا باید یک فیلتر protein و یا یک فیلتر مخزن خارجی اضافه کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا این کافی است، یا باید یک اسکیمر پروتئین و / یا فیلتر کانتور خارجی اضافه کنم؟

پیشنهاد کاربران

خواننده سطحی نگر

کفگیر

نوعی قایق

۱. خوانش سطحی
۲. رویه گیری

skimmer ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: رویه‏گیر
تعریف: دستگاهی برای جمع‏آوری روماندها


کلمات دیگر: