کلمه جو
صفحه اصلی

trolly


معنی : واگن برقی، چرخ دستی مامور تنظیف، گاری بارکش، اتومبیل بارکش کوتاه، با واگن برقی حمل کردن
معانی دیگر : رجوع شود به: trolley، trolley چر  دستی مامورتنظیف

انگلیسی به فارسی

( trolley ) چرخ دستی مامورتنظیف، گاری بارکش،اتومبیل بارکش کوتاه، واگن برقی، باواگن برقی حمل کردن


دستگیره، چرخ دستی مامور تنظیف، گاری بارکش، اتومبیل بارکش کوتاه، واگن برقی، با واگن برقی حمل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• streetcar propelled by electric current; device by which electric streetcar draws its current from a wire conducting electricity; overhead pulley on a track used for moving objects; hand cart, wheeled stand; serving cart for food (trolley)

اسم و ( noun, verb )
• : تعریف: variant of trolley.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ارابه - بارکش - چهارچرخه - واگونت
[زمین شناسی] ارابه، بارکش، چهار چرخه، واگونت

مترادف و متضاد

واگن برقی (اسم)
trolley, tram, trolly

چرخ دستی مامور تنظیف (اسم)
trolley, trolly

گاری بارکش (اسم)
trolley, trolly

اتومبیل بارکش کوتاه (اسم)
trolley, trolly

با واگن برقی حمل کردن (فعل)
trolley, trolly

پیشنهاد کاربران

چرخ دستی فروشگاه


سبد های چرخ دارد در فروشگاه های بزرگ

چرخ دستی های فروشگاه
اتومبیلهای باربر کوچک


کلمات دیگر: