کلمه جو
صفحه اصلی

کارد کشیدن

فرهنگ فارسی

بر آوردن کارد از غلاف یا جیب و بکار بردن آن برای ضربت زدن بکسی یا بریدن و تراشیدن : [ کارد بکشیدم و الف را از ( قرابت ) حک کردم ( قربت ) شد ] .

لغت نامه دهخدا

کارد کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) به کار بردن کارد برای ضرب به کسی.


کلمات دیگر: