بند، بست، همبستگی، پیوند، (کالبد شناسی) همبند، همپیوند، بست همبستگی
vinculum
بند، بست، همبستگی، پیوند، (کالبد شناسی) همبند، همپیوند، بست همبستگی
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی) همبند، همپیوند
(ریاضی) خط
vinculum
بند، بست
همبستگی، پیوند
انگلیسی به انگلیسی
• tie, bond; line appearing above two terms showing that they should be considered as one entity (mathematics); ligaments which limit the movement of an organ (anatomy)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] هم پیوند، هم بند - بخش آهکی حلقه متصل کننده بخش سیفون متصل به سطح به سوی رأسی دیواره در پیچ ها یا صدفهای دیسکوسورید و به ندرت اونگوسرید، که در آنها، این بخش ممکن است همچنین بر روی طرف پشتی دیواره نیز موجود باشد.
[ریاضیات] خط
[ریاضیات] خط
جملات نمونه
1. Fitzormonde gazed up at the cruel gargoyle faces on the Chapel of St Peter ad Vincula.
[ترجمه ترگمان]Fitzormonde به چهره های عبوس کلیسای سنت پیتر خیره شد
[ترجمه گوگل]Fitzormonde در چهره های بی رحمانه گربه در Chapel of St Peter ad Vincula تماشا کرد
[ترجمه گوگل]Fitzormonde در چهره های بی رحمانه گربه در Chapel of St Peter ad Vincula تماشا کرد
2. Military logistics as a vinculum between military material supply and demand, the efficiency of it affect military material support capability heavily.
[ترجمه ترگمان]لجستیک نظامی به عنوان یک میانجی بین عرضه و عرضه مواد نظامی، کارایی آن بر قابلیت پشتیبانی مواد نظامی به شدت تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]تدارکات نظامی به عنوان بیننده بین عرضه و تقاضای مواد نظامی، کارآیی آن به شدت تحت تأثیر قابلیت پشتیبانی از مواد نظامی قرار دارد
[ترجمه گوگل]تدارکات نظامی به عنوان بیننده بین عرضه و تقاضای مواد نظامی، کارآیی آن به شدت تحت تأثیر قابلیت پشتیبانی از مواد نظامی قرار دارد
3. The teacher in charge of class is a collective organizer and manager who plays the role of the vinculum with the teachers of all branches.
[ترجمه ترگمان]معلم در کلاس سازمان دهنده و مدیر گروه است که نقش of را با معلمان تمام شاخه ها بازی می کند
[ترجمه گوگل]معلم مسئول کلاس است یک برگزار کننده و مدیر کل است که نقش vinculum را با معلمان تمام شاخه ها بازی می کند
[ترجمه گوگل]معلم مسئول کلاس است یک برگزار کننده و مدیر کل است که نقش vinculum را با معلمان تمام شاخه ها بازی می کند
4. In this paper, a system for metering and controlling water temperature that contains PN vinculum and adopts three segments mode is designed successfully.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، سیستمی برای اندازه گیری دمای آب و کنترل دمای آب که شامل PN vinculum و بکارگیری سه بخش می باشد، با موفقیت طراحی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم برای اندازه گیری و کنترل دمای آب که شامل PN vinculum و تصویب حالت سه بخش است، با موفقیت طراحی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم برای اندازه گیری و کنترل دمای آب که شامل PN vinculum و تصویب حالت سه بخش است، با موفقیت طراحی شده است
5. Moon Rabbit Group Ieads a sustainable developing road insisting on taking market as guidance, taking progress of science and technology as center, taking brand as vinculum .
[ترجمه ترگمان]گروه خرگوش در حال توسعه یک راه توسعه پایدار است که بر گرفتن بازار به عنوان راهنما تاکید می کند و پیشرفت علم و فن آوری را به عنوان مرکز هدایت می کند و آن را vinculum تلقی می کند
[ترجمه گوگل]گروه خرگوش ماه می گوید که یک جاده پایدار در حال توسعه است که اصرار دارد تا بازار را به عنوان راهنمایی در نظر بگیرد، پیشرفت علم و فن آوری را به عنوان مرکز اصلی و با نام تجاری به عنوان نامزد دریافت می کند
[ترجمه گوگل]گروه خرگوش ماه می گوید که یک جاده پایدار در حال توسعه است که اصرار دارد تا بازار را به عنوان راهنمایی در نظر بگیرد، پیشرفت علم و فن آوری را به عنوان مرکز اصلی و با نام تجاری به عنوان نامزد دریافت می کند
کلمات دیگر: