کلمه جو
صفحه اصلی

worshiper


معنی : ستایشگر، ستایش کننده

انگلیسی به انگلیسی

• one who bows to; one who prays; admirer; one who believes (religion)

مترادف و متضاد

ستایشگر (اسم)
adorer, eulogist, adulator, worshipper, worshiper

ستایش کننده (اسم)
worshipper, endorser, venerator, worshiper

جملات نمونه

1. The worshiper thinks that the worst is the insufficient horsepower.
[ترجمه ترگمان]بت معتقد است که بدتر از همه قدرت و قدرت کافی است
[ترجمه گوگل]عبادت می کند که بدترین اسب بخار کافی است

2. After years of persecution by colonial rulers, Orisha worshipers only recently had their religion officially recognized by the government.
[ترجمه ترگمان]پس از سال ها آزار و اذیت حاکمان استعمار، پرستش کنندگان Orisha به تازگی مذهب خود را رسما توسط دولت به رسمیت می شناختند
[ترجمه گوگل]پس از سال ها آزار و اذیت توسط حاکمان استعمار، پرستاران اوریشا اخیرا دین خود را به رسمیت شناخته شده توسط دولت

3. Baruch Goldstein shot dead 29 worshipers and wounded dozens more before he was killed by others at the shrine.
[ترجمه ترگمان]باروخ Goldstein ۲۹ نمازگزار را به ضرب گلوله کشت و ده ها تن دیگر را قبل از اینکه توسط دیگران در مقبره کشته شد، زخمی کرد
[ترجمه گوگل]باروخ گلدشتاین 29 تن از عبادت کنندگان را کشت و ده ها تن دیگر را زخمی کرد تا دیگران در حرم کشته شوند

4. Some worshipers wear designer jeans and expensive, crocodile-skin boots, the uniform of many traffickers.
[ترجمه ترگمان]برخی از عبادت کنندگان شلوار جین طراح و گران قیمت، کفش های crocodile پوست، لباس بسیاری از قاچاقچیان را می پوشند
[ترجمه گوگل]برخی از عبادت کنندگان پوشیدن جین طراح و گرانبها، چکمه های تمساح پوستی، لباس های بسیاری از قاچاقچیان را می پوشانند

5. One by one, worshipers walked to the front of the church.
[ترجمه ترگمان]یکی پس از دیگری پیوسته به سوی کلیسا می رفت
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، عبادت کنندگان به جلو کلیسا رفتند

6. I am not a worshiper of that film star.
[ترجمه ترگمان]من یکی از worshiper این فیلم نیستم
[ترجمه گوگل]من عاشق این ستاره فیلم نیستم

7. I'm tired of people calling me a devil worshiper.
[ترجمه ترگمان]خسته شدم از بس که مردم مرا شیطان خطاب می کنند
[ترجمه گوگل]من از کسانی هستم که به من یک شیطان عبادت میگویند

8. He refused to admit he was a devil worshiper and professed the strength of his faith.
[ترجمه ترگمان]از قبول این اعتراف امتناع ورزید و گفت که او یک شیطان است و قدرت ایمانش را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او از پذیرفتن پذیرفت که او شیطان پرستنده است و قدرت ایمان او را ثابت می کند

9. God seeks true worshiper who will worship Him manner which is acceptable to Him.
[ترجمه ترگمان]خداوند به دنبال worshiper حقیقی است که او را مورد پرستش قرار دهد که برای او قابل قبول است
[ترجمه گوگل]خداوند پرستنده واقعی است که او را عبادت می کند که برای او قابل قبول است

10. A worshiper prays as she walks on her knees before Pope Benedict XVI's visit to Fatima's Sanctuary in Portugal.
[ترجمه ترگمان]A در حالی که قبل از دیدار پاپ بندیکت شانزدهم از پناه گاه فاطمه در پرتغال زانو می زند، prays می کند
[ترجمه گوگل]یک عبادت کننده به هنگام عبور از پاپ بندیکت شانزدهم از پناهگاه فاطمه در پرتغال دعا می کند

11. Nimrod a sun worshiper and hunter, see Genesis 11:1- built a tower to worship the sun and also worshiped the zodiac in a totally different way from the Hebrew system.
[ترجمه ترگمان]Nimrod (worshiper)و شکارچی، سفر پیدایش ۱۱: ۱ - را برای پرستش خورشید و همچنین پرستش زودیاک در یک روش کاملا متفاوت از سیستم عبری دیدن
[ترجمه گوگل]Nimrod یک نمازگزار و شکارچی خورشید است، نگاه کنید به پیدایش 11- 1- یک برج برای عبادت خورشید ساخته شده و همچنین زودیاک را به شیوه ای کاملا متفاوت از سیستم عبری پرستش کنید

12. Bes is a petitioner, a worshiper of one of the powers of the planes.
[ترجمه ترگمان]Bes Bes a یکی از قدرت های هواپیماها است
[ترجمه گوگل]بیس یک متقاضی است، عبادت کننده یکی از قدرتهای این هواپیما

13. A Catholic worshiper from Zhujiajiao Catholic Church prays during a Christmas eve mass on the outskirts of Shanghai, China on December 2 200
[ترجمه ترگمان]یک worshiper کاتولیک از کلیسای کاتولیک Zhujiajiao در مراسم کریسمس کریسمس در حومه شانگهای چین، در ۲ دسامبر ۲۰۰ دعا می کند
[ترجمه گوگل]یک عبادت کاتولیک از کلیسای کاتولیک Zhujiajiao دعا در طول کریسمس غار در حومه شانگهای، چین در 2 دسامبر 200

14. Then the Jesuit volunteers pushed open the shelter doors and the worshipers followed the cross into a misty rain.
[ترجمه ترگمان]سپس داوطلبان یسوعی در پناه گاه را باز کردند و نمازگزاران به دنبال صلیب در زیر باران مه آلود به راه افتادند
[ترجمه گوگل]سپس داوطلبان یسوعیون مجبور شدند دربهای پناهگاه را باز کنند و عبادت کنندگان به دنبال صلیب به باران غبارآلود رفتند

پیشنهاد کاربران

پرستیدنی

پرستش کننده
پرستشگر

someone who goes to a religious ceremony to worship God

کسی که برای پرستش خدا به یک مراسم مذهبی می رود


کلمات دیگر: