کلمه جو
صفحه اصلی

showstopper

انگلیسی به فارسی

متوقف کننده ی نمایش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: show-stopping (adj.)
• : تعریف: a performer or part of a performance that stops, or is expected to stop, the progress of a show because of prolonged applause.

• performer or scene in a performance that attracts prolonged applause; extremely attractive or arresting person or thing

جملات نمونه

1. Neither of these seems to be a show-stopper, but both factors must be taken into account in a detailed economic analysis.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هیچ یک از این دو یک نمایش در نظر گرفته نشده است، اما هر دوی این عوامل باید در یک تحلیل دقیق اقتصادی در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از اینها به نظر میرسد یک نمایشگر است، اما هر یک از عوامل باید در یک تحلیل اقتصادی دقیق مورد توجه قرار گیرد

2. A showstopper would require a major redesign of the airplane.
[ترجمه ترگمان]یک showstopper نیاز به طراحی مجدد عمده هواپیما دارد
[ترجمه گوگل]یک showstopper نیاز به طراحی مجدد هواپیمای بزرگ دارد

3. This lack of formality is a showstopper when the business system must quickly react to new or updated requirements.
[ترجمه ترگمان]این فقدان تشریفات مربوط به زمانی است که سیستم تجاری باید به سرعت به الزامات جدید و یا به روز واکنش نشان دهد
[ترجمه گوگل]این فقدان رسالت زمانی است که سیستم کسب و کار باید به سرعت واکنش نشان می دهد به الزامات جدید و یا به روز شده

4. It would be a showstopper if Obama made China his first presidential trip abroad and brought top officials.
[ترجمه ترگمان]اگر اوباما اولین سفر ریاست جمهوری خود را به خارج از کشور انجام دهد و مقامات ارشد را به آنجا بکشاند، این یک showstopper خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر اوباما سفر نخستین ریاست جمهوری خود را در خارج از چین و مقامات بلندپایه را به اوج برساند، این نشان می دهد که اوباما اولین سفر خود را به ریاست جمهوری چین انجام می دهد

5. China's notoriously foul air isn't just a potential showstopper for next summer's Olympic Games in Beijing.
[ترجمه ترگمان]هوای بد و زننده چین تنها یک پتانسیل برای بازی های المپیک تابستانی بعدی در پکن نیست
[ترجمه گوگل]هوا فاقد چین است نه تنها یک نمایش بالقوه برای بازی های المپیک تابستانی بعدی در پکن

6. Her natural creativity and artistic talent make her home a real showstopper.
[ترجمه ترگمان]خلاقیت ذاتی او و استعداد هنری او را به خانه تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]خلاقیت طبیعی و استعداد هنری او را به یک نمایشگاه واقعی تبدیل می کند

7. We are particularly awed by two of the orcas' showstopper stunts - when they spy hop(lift their heads out of water to look) and lob tail( hit the surface with the underside of the fluke ).
[ترجمه ترگمان]ما به طور خاص از دو of stunts (orcas showstopper)شگفت زده می شویم - وقتی که آن ها از آب به بیرون شیرجه می زنند (سرشان را از آب بیرون می کنند)و دم را پرتاب می کنند (به سطح زیر لبه بدن ضربه می زنند)
[ترجمه گوگل]ما به ویژه از دو ترسناک نمایشگاه های وحشی Orcas خوشحال می شویم - زمانی که آنها را به جست و خیز (سر خود را بلند از آب به نظر می رسد نگاه کنید) و دم دم (سطح را با قسمت پایین fluke ضربه)

8. I just got from Anson the original version of Showstopper which I intend to go through intensively.
[ترجمه ترگمان]من همین الان از \"انسون\" نسخه اصلی \"showstopper\" گرفتم که قصد دارم از \"intensively\" رد بشم
[ترجمه گوگل]من از آنسون نسخه اصلی Showstopper که قصد دارم به شدت از آن عبور کنم استفاده کردم

9. The brilliant orange flowers against the green foliage were a showstopper.
[ترجمه ترگمان]گل های نارنجی درخشان در برابر شاخ و برگ های سبز یک showstopper بودند
[ترجمه گوگل]گل های نارنجی درخشان در برابر سبز سبز، یک نمایش بزرگ بودند

10. While gasping for air he informs you that he has found a potential showstopper bug in the 0 release candidate.
[ترجمه ترگمان]او در حالی که برای هوا به نفس نفس افتاده بود، به شما اطلاع می دهد که یک ویروس showstopper بالقوه در کاندید آزادی خواه پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]در حالی که از هوا میپرسد، او به شما اطلاع میدهد که او در یک کاندیدای آزادی 0 نشانهای از احتمال بالقوه را نشان میدهد

11. But we're taking that to mean (we hope) that the entire Fennec team is working on addressing this showstopper of an issue.
[ترجمه ترگمان]اما ما این را به معنای (امیدواریم)که کل تیم Fennec در حال کار بر روی پرداختن به این مساله است
[ترجمه گوگل]اما ما این را به معنای (ما امیدواریم) که کل تیم فنک در حال کار بر روی این نمایش showstopper یک مسئله است

12. I also have no doubt that this amp will be a showstopper.
[ترجمه ترگمان]من هم شک ندارم که این یک showstopper باشد
[ترجمه گوگل]من همچنین شکی ندارم که این تقویت کننده نمایشگر است

پیشنهاد کاربران

نشانگر یا آگاه کننده

مانع - بازدارنده

1 - قطعه ای از اجرای یک نمایش که مورد توجه و تشویق طولانی مخاطبان قرار میگیرد 2 - چیزی که بسیار برجسته و دارای جذابیت عمومی است 3 - یک مانع برای پیشرفت بیشتر

عامل بازدارنده

برگ برنده

متوقف کننده


کلمات دیگر: