کلمه جو
صفحه اصلی

rotating


معنی : چرخشی، دورگرد
معانی دیگر : دوار

انگلیسی به فارسی

چرخشی، دوار


چرخش، چرخشی، دورگرد


انگلیسی به انگلیسی

• spinning or revolving around a central axis; taking place in rotation

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] دوار

مترادف و متضاد

چرخشی (صفت)
rotary, rotatory, rotational, gyrating, rotating, revolutionary

دورگرد (صفت)
rotating

جملات نمونه

1. The European Union's rotating presidency passed from Sweden to Belgium.
[ترجمه ترگمان]دوره ریاست دوره ای اتحادیه اروپا از سوئد به بلژیک رسید
[ترجمه گوگل]دوران ریاست اتحادیه اروپا از سوئد به بلژیک گذشت

2. Rotating the tyres every few months helps them last longer.
[ترجمه ترگمان]چرخش لاستیک ها هر چند ماه یک بار به آن ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]چرخش لاستیک هر چند ماه به آنها کمک می کند طولانی تر

3. Rotating the tires every few months helps them last longer.
[ترجمه ترگمان]چرخ لاستیکی هر چند ماه یک بار دیگر به آن ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]چرخش لاستیک هر چند ماه به آنها کمک می کند طولانی تر

4. The pair of rotating arms can be easily lifted off, when the unit becomes a standard fountain.
[ترجمه ترگمان]جفت بازوهای چرخان را می توان به راحتی از بین برد، وقتی که واحد تبدیل به یک فواره استاندارد می شود
[ترجمه گوگل]جفت بازوی دوار می تواند به راحتی برداشته شود، زمانی که دستگاه به یک چشمه استاندارد تبدیل شود

5. The profession should draw up guidelines on rotating audit partners.
[ترجمه ترگمان]این حرفه باید دستورالعمل های مربوط به شرکای حسابرسی چرخشی را تدوین کند
[ترجمه گوگل]این حرفه باید دستورالعمل های مربوط به شرکای حسابرسی دوار را تدوین کند

6. Its rotating arms pumped fiery orange clouds of ignited kerosene fuel over a wide circle.
[ترجمه ترگمان]بازوهای چرخان آن باعث شعله ور شدن ابره ای نارنجی شعله ور شده بر روی یک دایره بزرگ شد
[ترجمه گوگل]سلاح های چرخشی خود را پر از ابرهای پرتقال آتشین سوخت نفتی سوخته بر روی یک دایره گسترده ای

7. Rotating writers offering their personal views include Jay Harlow on fish and seafood.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان دوار که دیدگاه های شخصی خود را ارائه می دهند شامل جی هارلو روی ماهی و غذاهای دریایی است
[ترجمه گوگل]نویسندگان متواضع ارائه دهنده دیدگاه های شخصی خود شامل جی هارلو در مورد ماهی و غذاهای دریایی است

8. Now reverse the position by rotating the hands but keeping them touching.
[ترجمه ترگمان]حال موقعیت را با چرخاندن دست ها معکوس کنید، اما آن ها را لمس کنید
[ترجمه گوگل]اکنون موقعیت را با چرخاندن دست ها، اما نگه داشتن آنها را لمس کنید

9. Rotating law enforcement officers is a textbook concept straight out of police administration 10
[ترجمه ترگمان]افسران مجری قانون گردان یک مفهوم کتاب درسی است که مستقیما از اداره پلیس خارج می شود
[ترجمه گوگل]مأموریت های اجرایی قانون دو جانبه از مأموریت پلیس، یک مفهوم کتاب درسی است 10

10. It was a continual clanking, rotating sound, a whirring rhythmic, steel-against-steel sound that made your teeth wince.
[ترجمه ترگمان]صدایی مداوم و چرخان و یک صدا موزون و یکنواخت و فولادی که دندان های شما را از هم جدا می کرد
[ترجمه گوگل]این صدای چرخاننده، صدای چرخشی و صدای فولادی ضد فولاد بود که دندان های شما را از بین می برد

11. Time passed and we played musical chairs, rotating as the numbers called out got closer to the ones we were assigned.
[ترجمه ترگمان]زمان سپری شد و ما صندلی های موزیکال بازی می کردیم، به طوری که اعداد از نزدیک تر به آن هایی که به ما سپرده شده بودند نزدیک تر شدیم
[ترجمه گوگل]زمان گذشت و ما صندلی های موسیقی را بازی کردیم، چرخش زمانی که تعداد اعداد به آنها نزدیکتر بودیم

12. A huge fluorescent butterfly-shaped tube of rotating yellow and orange lights beams from an adjacent wall.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ fluorescent بزرگ - شکل پروانه چرخان زرد و نارنجی از یک دیوار مجاور
[ترجمه گوگل]یک لوله پروانه ی فلورسنت بزرگ از دوار زرد و پرتقال از یک دیوار مجاور عبور می کند

13. But a rotating craft exerts Coriolis forces, which work in a different direction from a centripetal force.
[ترجمه ترگمان]اما یک کشتی چرخان نیروی کریولیس را وارد می کند که در جهت متفاوتی از نیروی centripetal کار می کند
[ترجمه گوگل]اما یک هنرپیشه چرخشی نیروهای کریوئلیس را اعزام می کند، که از جهت نیروی محوری به جهت دیگری کار می کند

14. Rotating ceiling fans with palm-leaf propellers complete the slightly corny tropical effect.
[ترجمه ترگمان]پروانه های سقف گردان با پروانه های برگ نخل که این اثر گرمسیری را کامل می کنند
[ترجمه گوگل]طرفداران روکش سقفی با پروانه های نخل لبه ای جلوه گران کوچکی را ایجاد می کنند

15. Rotating local authors include designer / writer Lynette Evans on how people respond to the built environment.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان محلی گردان عبارتند از طراح \/ نویسنده، Lynette اوانز در مورد نحوه واکنش مردم به محیط ساخته شده
[ترجمه گوگل]نویسندگان محلی متواضع شامل طراح / نویسنده لینت ایوانز در مورد نحوه پاسخگویی به محیط زیست ساخته شده است

پیشنهاد کاربران

( شیمی ) با سرعت

گردنده

چرخش، چرخاندن


کلمات دیگر: