1. gourmet cook
آشپز غذاهای ویژه (برای اشخاص خوراک شناس و خوراک دوست)
2. gourmet restaurant
رستوران غذاهای عالی (مورد پسند خوراک شناسان)
3. the gourmet shop
دکه ی خوراک های لذیذ
4. uncle ahmadkhan was a gourmet
عمو احمد خان در خوراک خوش سلیقه بود.
5. Flavored coffee is sold at gourmet food stores and coffee shops.
[ترجمه ترگمان]قهوه flavored هم در فروشگاه های مواد غذایی و کافی شاپ به فروش می رسد
[ترجمه گوگل]قهوه با طعم در فروشگاه های غذای لذیذ و کافی شاپ فروخته می شود
6. A gourmet like him always eats in expensive restaurants.
[ترجمه نجوا] یک خوش خوراک مثل او همیشه در رستوران های گران قیمت غذا میخورد
[ترجمه ترگمان]یک gourmet مثل او همیشه در رستوران های گران قیمت غذا می خورد
[ترجمه گوگل]لذیذ مانند او همیشه در رستوران های گرانقیمت می خورد
7. The cafe serves an assortment of gourmet treats.
[ترجمه ترگمان]این کافه، یک مجموعه از treats را سرو می کند
[ترجمه گوگل]کافی نت یک دسته از غذاهای لذیذ را در اختیار شما قرار می دهد
8. A food maven could also be called a gourmet.
[ترجمه ترگمان]یک maven غذایی نیز می تواند یک gourmet باشد
[ترجمه گوگل]یک غذای غذایی نیز می تواند یک غذای پرطرفدار نامیده شود
9. There are endless possibilities for good gourmet wining and dining with style, tasting the superb local delights.
[ترجمه ترگمان]امکانات بی پایان برای gourmet خوب و صرف غذا با سبک، چشیدن مزه خوب محلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]امکانات بی حد و حصر برای برنده شدن و لذت بردن از لذت بردن با سبک، لذت بردن از مکان های عالی وجود دارد
10. The shop only sells gourmet food, at astronomical prices.
[ترجمه ترگمان]این مغازه فقط غذا را به قیمت نجومی می فروشد
[ترجمه گوگل]فروشگاه تنها غذای لذیذ را در قیمت نجومی فروخته است
11. "Gourmet Food without Salt" is aimed at people with high-blood pressure.
[ترجمه ترگمان]\"غذا بدون نمک\" افراد با فشار خون بالا را هدف قرار می دهد
[ترجمه گوگل]غذای لذیذ بدون نمک در افراد مبتلا به فشار خون بالا هدف قرار می گیرد
12. Guiltless Gourmet Baked Not Fried tortilla chips.
[ترجمه ترگمان]guiltless Gourmet Baked chips Fried tortilla نیست
[ترجمه گوگل]چیپس چغندر قهوه ای پخته شده بدون ذوق خورده
13. Darwin was himself something of a gourmet, also punctilious in his insistence that ties were obligatory.
[ترجمه ترگمان]داروین نیز در پافشاری خود که پیوند اجباری بود، با دقت بسیار عمل می کرد
[ترجمه گوگل]داروین خودش چیزی است که در مورد غذای پرطرفدار است، و همچنین اصرار دارد که روابط واجب است
14. A gourmet meal does await the adventurous at nearby Keystone Resort.
[ترجمه ترگمان]یک وعده غذایی به انتظار ماجراجو در هتل Keystone نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]یک وعده غذای لذیذ، در معرض پرماجرا در نزدیکی کیش استون توچال قرار دارد