کلمه جو
صفحه اصلی

the


حرف معرفه، حرف تعریف (با a و an فرق دارد)، تا اینکه، مگر اینکه، برای اینکه، هر چه، حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی

انگلیسی به فارسی

حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی


این


انگلیسی به انگلیسی

( definite article )
(1) تعریف: used before nouns or noun phrases in order to specify something already understood.

- The book (that I just mentioned) is a classic.
[ترجمه H] کتابی که گفتم یه کتاب کلاسیک است
[ترجمه آرسین] کتابی که بهش اشاره کردم یک کتاب کلاسیک است
[ترجمه mahy] کتابی گه بهت گفتم کتاب کلاسیکیه
[ترجمه Shiva] آن کتاب یک کتاب کلاسیک است
[ترجمه ترگمان] کتاب (که ذکر کردم)یک کتاب کلاسیک است
[ترجمه گوگل] کتاب (که من فقط آن را ذکر کردم) یک کلاسیک است

(2) تعریف: used before titles.

- the Prime Minister
[ترجمه سجاد مصلحی] نخست وزیر - صدر اعظم
[ترجمه ترگمان] نخست وزیر
[ترجمه گوگل] نخست وزیر

(3) تعریف: used to indicate something fashionable or distinctive.

- the restaurant in town
[ترجمه زهرا] رستوران در شهر است
[ترجمه ترگمان] رستورانی در شهر
[ترجمه گوگل] رستوران در شهر

(4) تعریف: used before nouns of climate or natural forces.

- the weather
[ترجمه محمد] شرایط جوی
[ترجمه ترگمان] آب و هوا …
[ترجمه گوگل] آب و هوا
- the sun
[ترجمه ترگمان] خورشید
[ترجمه گوگل] خورشید

(5) تعریف: used before the proper name of a group.

- the English
[ترجمه ترگمان] انگلیسی
[ترجمه گوگل] انگلیسی

(6) تعریف: used before a proper geographic name.

- the Mississippi River
[ترجمه ترگمان] رودخانه میسیسیپی
[ترجمه گوگل] رودخانه می سی سی پی

(7) تعریف: used to indicate a decade.

- the sixties
[ترجمه ترگمان] دهه شصت،
[ترجمه گوگل] دهه شصت

(8) تعریف: used before an adjective to convert it into a noun.

- Should I wear the red or the green (dress)?
[ترجمه ترگمان] آیا من باید قرمز یا سبز (لباس)بپوشم؟
[ترجمه گوگل] آیا باید قرمز یا سبز (لباس) را بپوشم؟

(9) تعریف: used to indicate a generic group.

- the animals
[ترجمه ترگمان] حیوانات
[ترجمه گوگل] حیوانات
- the plants
[ترجمه ترگمان] گیاهان
[ترجمه گوگل] گیاهان

(10) تعریف: enough.

- He didn't have the stamina to finish.
[ترجمه erfan] او قدرتی نداشت تا کارش را پایان دهد
[ترجمه ترگمان] اون بنیه کافی برای تموم کردن نداشت
[ترجمه گوگل] او قدرت خستگی نداشت تا پایان یابد

(11) تعریف: per; each.

- It sells for sixty cents the bushel.
[ترجمه ترگمان] شصت و هشت سنت می فروشد
[ترجمه گوگل] آن را برای شصت سنت بوشل فروخته است
- They are paid by the hour.
[ترجمه ترگمان] تا یک ساعت دیگر پول می دهند
[ترجمه گوگل] آنها ساعت را پرداخت می کنند
قید ( adverb )
(1) تعریف: used in comparisons to show that two things happen simultaneously.

- The older I get the more forgetful I become.
[ترجمه ترگمان] هرچه بزرگ تر می شوم، forgetful می شوم
[ترجمه گوگل] هرچه قدیمی تر فراموش می کنم، تبدیل می شوم

(2) تعریف: used in comparative statements to show relative degree.

- He went on a diet and looks the better for it.
[ترجمه سودا] او رژیم گرفت و بنظر میرسد بهتر است
[ترجمه ترگمان] رژیم گرفت و بهتر به نظر می رسید
[ترجمه گوگل] او رفت و در رژیم غذایی به نظر می رسد بهتر است برای آن

(3) تعریف: used before a superlative to indicate the thing or object so described.

- She is the smartest child in the class.
[ترجمه ترگمان] او باهوش ترین کودک در کلاس است
[ترجمه گوگل] او باهوش ترین کودک در کلاس است

• definite article used to specify one person or item in particular (grammar)
(grammar) word used to modify adjectives and adverbs and show relation between two conditions (i.e. the more i study, the more i learn)

جملات نمونه

1. the "i" in "bride" has greater length than the "i" in "bright"
"i" در واژه ی "bride" دیرش بیشتری دارد تا "i" در "bright".

2. the "t" in "cattail" is geminated
حرف "t" در واژه ی "cattail" مضاعف شده است.

3. the "we" is more important than the "i"
((ما)) از ((من)) مهمتر است.

4. the (beating of the) pulse
(تپش) نبض

5. the (british) royal society
فرهنگستان سلطنتی (بریتانیا)

6. the (tree) branch broke
شاخه ی درخت شکست.

7. the 14 million tabbed for school districts
14 میلیونی که برای حوزه های آموزشی کنار گذاشته شده است

8. the 1st battalion of the infantry regiment
گردان اول هنگ پیاده

9. the 20th of mordad
بیستم مرداد

10. the 49th parallel
مدار جغرافیایی چهل و نهم

11. the abandoned child was found in a state of undress
کودک رها شده را لخت و پتی پیدا کردند.

12. the abased tips of some birds' wings
نوک خمیده ی بال برخی از پرندگان

13. the abatement of mutual hatred
کاهش انزجار متقابل

14. the abbreviation of christmas into xmas
مخفف سازی "christmas" به صورت "xmas"

15. the abdominal region
ناحیه ی شکم

16. the abduction of a limb
ورابری یک اندام

17. the ability to read and do simple figuring
قدرت خواندن و محاسبه ی ساده کردن

18. the abnormality of his behavior
نابهنجاری رفتار او

19. the abode of the immortals
جایگاه خدایان

20. the abolition of slavery in america
الغای بردگی در امریکا

21. the abortion of a cold
برطرف شدن سرماخوردگی در مراحل اولیه

22. the above is the owner of the horse
شخص نامبرده مالک آن اسب است.

23. the abragation of the peace treaty
لغو قرارداد صلح

24. the abstraction of money from the company's account
دزدیدن پول از حساب شرکت

25. the academic interests of a scholar
علایق علمی یک دانشمند

26. the academic world
دانشگاه ها،عالم دانشگاهی

27. the academic year commences in september
سال تحصیلی در سپتامبر آغاز می شود.

28. the academy of persian language
فرهنگستان زبان فارسی

29. the acccession of nader
به سلطنت رسیدن نادر

30. the accent falls on the third syllable
فشار (یا تاکید) روی هجای سوم است.

31. the accessory functions of the tongue
کنش های ثانوی زبان

32. the accident happened in this place
تصادف در اینجا اتفاق افتاد.

33. the accident reduced the car to squash
تصادف ماشین را خرد و خمیر کرد.

34. the accident was caused by the driver's negligence
تصادف به خاطر بی دقتی راننده بود.

35. the accidental firing of a gun
شلیک تصادفی اسلحه

36. the accommodations on this train were very inadequate
وسائل رفاهی این ترن اصلا کافی نبود.

37. the accordance of privilege
اعطای امتیاز

38. the accountant embezzled the bank's money
حسابدار پول های بانک را به جیب زد.

39. the accountant has salted the books
حسابدار توی دفاتر دست برده است.

40. the accountants stewed in a windowless room eight hours a day
حسابدارها در یک اتاق بی پنجره روزی هشت ساعت از گرما کلافه می شدند.

41. the accounting department
بخش حسابداری،اداره ی امور مالی

42. the accounts check
حساب ها با هم می خوانند.

43. the accounts do not agree
حساب ها با هم نمی خواند.

44. the accouterments of war
تجهیزات جنگی

45. the accretion of sand on the shore
انباشتگی شن روی ساحل

46. the accumulation of wealth, property, and privilege
گردآوری ثروت و ملک و امتیاز

47. the accuracy of this calculating machine
دقت این ماشین حساب

48. the accuracy of this predictions
صحت پیش بینی های او

49. the accusations brought against him were not answerable
اتهامات وارد بر او قابل دفاع نبود.

50. the accusative case
حالت مفعولی،حالت رایی

51. the accused is missing and presumed dead
متهم مفقود شده است و احتمال می رود که مرده باشد.

52. the accused man was summoned to the bar
(مرد) متهم به دادگاه احضار شد.

53. the accused man's contradictory statements
اظهارات ضد و نقیض متهم

54. the accused man's inconsistent statements
اظهارات ضد و نقیض متهم

55. the accused paused but the judge ordered her to proceed
متهم مکث کرد ولی قاضی به او دستور داد که ادامه دهد.

56. the accused retracted his confession and claimed that he had been tortured
متهم اعتراف خود را پس گرفت و ادعا کرد که او را شکنجه کرده بودند.

57. the accused spoke in a faltering voice
متهم با صدایی لرزان سخن می گفت.

58. the accused will be tried tomorrow
متهم فردا محاکمه خواهد شد.

59. the ace of hearts
آس دل

60. the acerbity of his words
تندی حرف های او

61. the achievement of goals
دستیابی به هدف ها

62. the achievements that illuminated that period
دستاوردهایی که آن دوره را منور نمود.

63. the acid juice of unripe grapes
آب ترش مزه ی غوره

64. the acidity of lime juice
ترشی آب لیمو

65. the acquisition of learning
کسب دانش

66. the act received royal assent on the fifth of october
لایحه در تاریخ پنج اکتبر به صحه ی ملوکانه رسید.

67. the acting president of the society
رئیس موقت انجمن،کفیل ریاست انجمن

68. the acting version of the story
متن نمایش نامه ای داستان

69. the action of a drug
اثر دارو

70. the action of water on rocks
اثر آب بر سنگ

where did you put the book?

کتاب رو کجا گذاشتی؟


The man who is standing under the tree is my brother.

مردی که زیر درخت ایستاده است برادر من است.


I bought the book.

کتاب را خریدم.


She took the money.

پولها را ورداشت.


The story ended.

داستان پایان یافت.


the Prime Minister of Ireland

نخست‌وزیر ایرلند


the Mississippi (river)

(رود) می‌سی‌سی‌پی


She took me by the hand.

دستم را گرفت.


the Middle Ages

قرون وسطی


the front door

درب جلو


the man who knew too much

مردی که زیاد می‌دانست


the right of free speech

حق آزادی سخن


The cow is a domestic animal.

گاو حیوانی اهلی است.


the ugly and the beautiful

زشت و زیبا


The better to see you with.

برای اینکه با آن تو را بهتر ببینم.


The later you do it, the more you'll regret it.

هر چه دیرتر آن کار را بکنی بیشتر پشیمان خواهی شد.


اصطلاحات

the seventies

سال‌های هفتاد


the sooner the better

هرچه زودتر بهتر


پیشنهاد کاربران

the حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی
برای همه


پشت بعضی از کلمات به کار برده می شود. مانند :the taxi=تاکسی

the' or 'theo' as a Greec's root in meaning of God or gods'

The خودش به تنهایی هیچ معنی نمی ده فقط وقتی معنی میده که قبل کلمه ای بیاد مثل The car

The حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی
برای همه

چند نمونه جمله با the
The men are watching TV
The squirrel has a cell phone
The man in the meadow
اگه دوست داشتید لایک فراموش نشه

برای چیزی یا شخص معینی

سوال: الان the comet معنی ستاره دنباله دار رو میده؟

نگاه کردن به چیزی یا شخصی

The به معنی =این یابه معنی= آن میشود

the برای صفات عالی هم استفاده میشه
مثلا :
ثروتمندترین، بلندترین، باهوش ترین و. .
the richest
the tallest
the smartest

برای معرفی گروهی از افراد هم از the استفاده میشه
مثل :
the American امریکایی ها
the rich ثروتمندان

یا برای معرفی کشور های ایالتی مثل
the USA
the UAE


1 همین، همان
2 گاهی لازم است "آن" ترجمه شود و بعد از کلمه قرار گیرد
Economists appreciate cities as a locus for understanding economic growth. The result was the new economic geography :
اقتصاددانان شهر را مکانی برای شناخت رشد اقتصادی ارزیابی کردند. نتیجه ی آن جغرافیای اقتصادی جدید بود.
I have only told part of the globalization story, the western version :
من فقط بخشی از روایت جهانی شدن، نسخه غربی آن را گفته ام.
Why not? The answer is to be found in the nature of Normal History :
چرا نه؟ پاسخ آن باید در ماهیت تاریخ طبیعی یافت شود.

حرف تعریف برای جیز بالشخص معین

ساده ترین تعریف اینکه که برای شناساندن به کار میره

هوالعلیم

The: حرف معرفه است وبرای تعریف شخصی ، مکانی ، چیزی ، یا. . . . . بکار میرود.
بعضیاً بعنوان حروف استثناء بکار میرود: مانند الا ، مگر

اگر با صفت یا adjective بیاید به معنا {ها} جمع است همانند the rich ثروتمندها

فقط برای مشخص شدن اسم است
یعنی آن اسم معرفه است
و برای مخاطب شناخته شده است
برای مثال a man یک مرد، برای مخاطب شناخته شده نیست
ولی the man یعنی مخاطب میشناسد آن مرد را
و اینکه تاثیری در ترجمه ندارد

معنی خاصی ندارد در هر کجا که می خواهید میتوانید استفاده کنید

حرف برای چیز یا شخص معینی

A. An, . The
شمارش گر هستند . و قبل اسم هایه مفرد میایند.
you are *a boy
it is *an apple
اما رمانی از theاستفاده میکنیم که در باره یه یک چیز مشخص صحبت میکنیم که شنونده در جریان هست مثلا در it is a panدر اینجا شنونده فهمید که در باره یه یک خود کار حرف میزنیم پس باقیه جمله را از the استفاده میکنیم
it is a pen. *the pen is amazing .
Aوanنیز شمارش گر هستند اما زمانی از anاستفاده میکنیم که کلمه قبل ان حرف اولش حروف صدا دار باشد

موفق باشید.


the درفارسی هیچ معنی ندارد ولی در عربی اگر می
گویم ال کتاب=الکتاب . . . ال همان the

یک حرف اضافه که برای این هتل ها و کشور ها و ساختمان ها و ابزار های موسیقی و اگر چیزی که قبلا گفته ایم رو بخواهیم دو باره بگوئیم می آید. برای چیزی که تک است مثل ماه ، زمین، و چیز هایی که تک هستند.
برای صفت ها هم هست.
و برای چیزی که از آن مطلع هستیم. مثال👇
من به هتل لیزون رفتم
I, went to the hotel luzon
اگر دوست داشتید لایک کنید 🌺🇬🇧

the را میتوان از همچون �ال� عهد ذهنی در ادبیات عرب دانست که اگر بر سر اسم بیاید مراد آن وصف یا اسمی است که پیشتر خوانده شده و در ذهن خواننده است.

اگه بعد از the کلمه با حرف صدا دار شروع شد di خونده میشه در غیر اینصورت De

Book
کتاب
The book
کتابه

the زمانی به کار میبریم که فرد شنونده میفهمه یا میتونه بفهمه ما داریم درمورد چه چیزی صحبت میکنیم ،
یک حرف برای ارتباط اسم ها ( nouns )

همیشه اول اون اسمی که به اسم دیگر ربط پیدا میکنه باید بیاد
قبل جنگل ، کوه، کتاب های اسمانی، دریا ، مناطق جغرافیایی ، کتابخانه، هتل و. . .
نکته:
حرف the تنها قبل زمان هایی مثل afternoon, mornig . . . . . . بکار میره و نباید قبل زمان های اصلی مثل noon, night از at استفاده میکنیم

The به تنهایی خودش معنایی نداره . ولی اگه قبل فعلمون اومد معنی میده
مثلا flower ( گل ) وقتی بهش The اضافه میشه معنی
گلِ . . . . رو میده

توجه داشتن

The زیبا سازی و جلوه به کلمه

به تنهایی معنی نداره
ولی مثلا وقتی میگیم At school یعنی در مدرسه، مدرسه ای که شنونده نمیدونه چیه کجاس و. . .
ولی At the school یعنی در مدرسه ای که هم گوینده هم شنونده میدونن کجاست، چیه، مال کیه و ازش خبر دارن


کلمات دیگر: