حرف معرفه، حرف تعریف (با a و an فرق دارد)، تا اینکه، مگر اینکه، برای اینکه، هر چه، حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی
the
حرف معرفه، حرف تعریف (با a و an فرق دارد)، تا اینکه، مگر اینکه، برای اینکه، هر چه، حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی
انگلیسی به فارسی
حرف تعریف برای چیز یا شخص معینی
این
انگلیسی به انگلیسی
[ترجمه گوگل] کتاب (که من فقط آن را ذکر کردم) یک کلاسیک است
[ترجمه گوگل] نخست وزیر
[ترجمه گوگل] رستوران در شهر
[ترجمه گوگل] آب و هوا
[ترجمه گوگل] خورشید
[ترجمه گوگل] انگلیسی
[ترجمه گوگل] رودخانه می سی سی پی
[ترجمه گوگل] دهه شصت
[ترجمه گوگل] آیا باید قرمز یا سبز (لباس) را بپوشم؟
[ترجمه گوگل] حیوانات
[ترجمه گوگل] گیاهان
[ترجمه گوگل] او قدرت خستگی نداشت تا پایان یابد
[ترجمه گوگل] آن را برای شصت سنت بوشل فروخته است
[ترجمه گوگل] آنها ساعت را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل] هرچه قدیمی تر فراموش می کنم، تبدیل می شوم
[ترجمه گوگل] او رفت و در رژیم غذایی به نظر می رسد بهتر است برای آن
[ترجمه گوگل] او باهوش ترین کودک در کلاس است
(grammar) word used to modify adjectives and adverbs and show relation between two conditions (i.e. the more i study, the more i learn)
جملات نمونه
where did you put the book?
کتاب رو کجا گذاشتی؟
The man who is standing under the tree is my brother.
مردی که زیر درخت ایستاده است برادر من است.
I bought the book.
کتاب را خریدم.
She took the money.
پولها را ورداشت.
The story ended.
داستان پایان یافت.
the Prime Minister of Ireland
نخستوزیر ایرلند
the Mississippi (river)
(رود) میسیسیپی
She took me by the hand.
دستم را گرفت.
the Middle Ages
قرون وسطی
the front door
درب جلو
the man who knew too much
مردی که زیاد میدانست
the right of free speech
حق آزادی سخن
The cow is a domestic animal.
گاو حیوانی اهلی است.
the ugly and the beautiful
زشت و زیبا
The better to see you with.
برای اینکه با آن تو را بهتر ببینم.
The later you do it, the more you'll regret it.
هر چه دیرتر آن کار را بکنی بیشتر پشیمان خواهی شد.
اصطلاحات
the seventies
سالهای هفتاد
the sooner the better
هرچه زودتر بهتر
پیشنهاد کاربران
برای همه
برای همه
The men are watching TV
The squirrel has a cell phone
The man in the meadow
اگه دوست داشتید لایک فراموش نشه
مثلا :
ثروتمندترین، بلندترین، باهوش ترین و. .
the richest
the tallest
the smartest
برای معرفی گروهی از افراد هم از the استفاده میشه
مثل :
the American امریکایی ها
the rich ثروتمندان
یا برای معرفی کشور های ایالتی مثل
the USA
the UAE
2 گاهی لازم است "آن" ترجمه شود و بعد از کلمه قرار گیرد
Economists appreciate cities as a locus for understanding economic growth. The result was the new economic geography :
اقتصاددانان شهر را مکانی برای شناخت رشد اقتصادی ارزیابی کردند. نتیجه ی آن جغرافیای اقتصادی جدید بود.
I have only told part of the globalization story, the western version :
من فقط بخشی از روایت جهانی شدن، نسخه غربی آن را گفته ام.
Why not? The answer is to be found in the nature of Normal History :
چرا نه؟ پاسخ آن باید در ماهیت تاریخ طبیعی یافت شود.
The: حرف معرفه است وبرای تعریف شخصی ، مکانی ، چیزی ، یا. . . . . بکار میرود.
بعضیاً بعنوان حروف استثناء بکار میرود: مانند الا ، مگر
یعنی آن اسم معرفه است
و برای مخاطب شناخته شده است
برای مثال a man یک مرد، برای مخاطب شناخته شده نیست
ولی the man یعنی مخاطب میشناسد آن مرد را
و اینکه تاثیری در ترجمه ندارد
شمارش گر هستند . و قبل اسم هایه مفرد میایند.
you are *a boy
it is *an apple
اما رمانی از theاستفاده میکنیم که در باره یه یک چیز مشخص صحبت میکنیم که شنونده در جریان هست مثلا در it is a panدر اینجا شنونده فهمید که در باره یه یک خود کار حرف میزنیم پس باقیه جمله را از the استفاده میکنیم
it is a pen. *the pen is amazing .
Aوanنیز شمارش گر هستند اما زمانی از anاستفاده میکنیم که کلمه قبل ان حرف اولش حروف صدا دار باشد
موفق باشید.
گویم ال کتاب=الکتاب . . . ال همان the
برای صفت ها هم هست.
و برای چیزی که از آن مطلع هستیم. مثال👇
من به هتل لیزون رفتم
I, went to the hotel luzon
اگر دوست داشتید لایک کنید 🌺🇬🇧
کتاب
The book
کتابه
یک حرف برای ارتباط اسم ها ( nouns )
همیشه اول اون اسمی که به اسم دیگر ربط پیدا میکنه باید بیاد
قبل جنگل ، کوه، کتاب های اسمانی، دریا ، مناطق جغرافیایی ، کتابخانه، هتل و. . .
نکته:
حرف the تنها قبل زمان هایی مثل afternoon, mornig . . . . . . بکار میره و نباید قبل زمان های اصلی مثل noon, night از at استفاده میکنیم
مثلا flower ( گل ) وقتی بهش The اضافه میشه معنی
گلِ . . . . رو میده
ولی مثلا وقتی میگیم At school یعنی در مدرسه، مدرسه ای که شنونده نمیدونه چیه کجاس و. . .
ولی At the school یعنی در مدرسه ای که هم گوینده هم شنونده میدونن کجاست، چیه، مال کیه و ازش خبر دارن