1. drum cathode
کاتد گردنده
2. Cathode rays are attracted by a positive charge.
[ترجمه ترگمان]اشعه های خورشید توسط بار مثبت جذب می شوند
[ترجمه گوگل]پرتوهای کاتدی با یک بار مثبت جذب می شوند
3. On average, the electrons travel from the cathode to the anode.
[ترجمه ترگمان]به طور متوسط، الکترون ها از کاتد به سمت آند حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]به طور متوسط، الکترونها از کاتد به آند منتقل می شوند
4. Thus, reduction takes place at the cathode.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کاهش در کاتد رخ می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، کاهش در کاتد اتفاق می افتد
5. The palladium cathode was charged with dissolved hydrogen.
[ترجمه ترگمان]کاتد پالادیوم به هیدروژن حل شده متهم شد
[ترجمه گوگل]کاتد پالادیوم با هیدروژن حل شده متهم شد
6. Indeed, much development work is required before cathode ray tube performance can be attained.
[ترجمه ترگمان]در واقع، کار توسعه زیادی قبل از رسیدن به عملکرد لامپ اشعه کاتدی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، قبل از انجام کارایی لامپ های کادو، نیاز به توسعه بسیار زیاد است
7. The negative terminal is called the cathode and the positive is the anode.
[ترجمه ترگمان]این پایانه منفی کاتد نامیده می شود و آند مثبت آند است
[ترجمه گوگل]ترمینال منفی کاتد نامیده می شود و مثبت آند است
8. But it was Jen's cathode fame which burst into every restaurant, flashed into every club.
[ترجمه ترگمان]اما این غرور cathode بود که در هر رستوران منفجر می شد، به هر کلوپ خطور می کرد
[ترجمه گوگل]اما این شهر شهرت کاتد هرج و مرج بود که به هر رستوران سرازیر شد و به هر باشگاهی خیره شد
9. Moreover, cathode emission is quite sensitive to structure parameters such as dielectric layer' thickness, anode voltage and gate aperture; therefore, it is hard to guarantee the emission uniformity.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، انتشار کاتد به پارامترهای ساختاری مانند ضخامت لایه دی الکتریک، ولتاژ آند و دیافراگم گیت بسیار حساس است؛ بنابراین تضمین یکنواختی انتشار آن دشوار است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، انتشار کاتد بسیار حساس به پارامترهای ساختاری مانند ضخامت لایه دی الکتریک، ولتاژ آنود و دیافراگم می باشد بنابراین، تضمین یکنواختی انتشار، سخت است
10. Companies are hydride battery cathode material of spherical nickel hydroxide Asia, one of the main suppliers.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها به عنوان تامین کننده اصلی باتری های نیکل، یکی از تامین کنندگان اصلی، باتری هیدرید (Asia)هستند
[ترجمه گوگل]شرکت ها مواد هیدرید باتری کاتدی از کروی هیدروکسید نیکل آسیا، یکی از تامین کنندگان اصلی است
11. Cold cathode sensing tubes are more rugged than the glass, hot - filament tubes.
[ترجمه ترگمان]لوله های sensing سرد از جنس شیشه، لوله های دارای رشته داغ، rugged هستند
[ترجمه گوگل]لوله های سنجش کاتدی خنک تر از لوله های شیشه ای داغ است
12. An electron tube having a cathode and an anode.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ الکترونی که کاتد و آند است
[ترجمه گوگل]یک لوله الکترون با یک کاتد و یک آند دارد
13. A new multiple hollow cathode sputtering target which has a simple structure and a high sputtering rate, was put forward.
[ترجمه ترگمان]شکل جدیدی از کاتد که شامل یک ساختار ساده است و نرخ sputtering بالایی دارد، به جلو گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]یک هدف جدید از چندتایی کاتد پر شده که یک ساختار ساده و یک نرخ پاشش بالا دارد، مطرح شد
14. Male speaker Joe was more interested in wires and cathode ray tubes.
[ترجمه ترگمان]جو مرد بیشتر به سیم ها و لوله های پرتو کاتدی علاقه مند بود
[ترجمه گوگل]سخنران نر جو بیشتر علاقه مند به سیم و لوله های پرتو کاتدی بود