1. Consult the bibliography for further reading on the subject.
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه بیشتر در مورد این موضوع با کتابشناسی مشورت کنید
[ترجمه گوگل]برای خواندن بیشتر در مورد این موضوع به کتابشناسی مراجعه کنید
2. The book includes a selective bibliography of works on French art.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل کتابشناسی انتخابی آثار هنری فرانسوی است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل یک کتابشناسی انتخابی از آثار هنری فرانسوی است
3. There is a useful bibliography at the end of each chapter.
[ترجمه ترگمان]در پایان هر فصل یک کتابشناسی مفید وجود دارد
[ترجمه گوگل]در پایان هر فصل کتابشناسی مفیدی وجود دارد
4. Readers are referred to the bibliography for further information.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان برای اطلاعات بیشتر به کتابشناسی مراجعه می کنند
[ترجمه گوگل]خوانندگان به اطلاعات کتابشناختی مراجعه می کنند
5. Other sources of information are found in the bibliography at the end of this article.
[ترجمه ترگمان]منابع دیگر اطلاعات در کتابشناسی در پایان این مقاله یافت می شوند
[ترجمه گوگل]منابع دیگر اطلاعات در کتابشناسی در پایان این مقاله یافت می شوند
6. You'll find the professor's book in the bibliography.
[ترجمه ترگمان]تو کتاب پروفسور رو توی the پیدا می کنی
[ترجمه گوگل]شما کتاب استاد را در کتابشناسی پیدا خواهید کرد
7. A scholastic work is to have a useful bibliography at the end of each chapter or the whole book.
[ترجمه ترگمان]یک کار آموزشی در پایان هر فصل یا کل کتاب کتابشناسی مفید خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک کار علمی، کتابشناسی مفید در پایان هر فصل یا کل کتاب است
8. This was relatively easy in the published bibliography, but made for many tiresome expansions online.
[ترجمه ترگمان]این در کتابشناسی منتشر شده نسبتا آسان بود، اما برای بسیاری از توسعه خسته کننده به صورت آنلاین انجام شد
[ترجمه گوگل]این در کتابشناسی منتشر شده نسبتا آسان بود اما برای بسیاری از توسعه های خسته کننده به صورت آنلاین ساخته شد
9. The value of different kinds of bibliography for stock revision purposes is discussed in Chapter
[ترجمه ترگمان]ارزش انواع مختلف کتابشناسی برای اهداف بازبینی سهام در فصل ۹ مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ارزش انواع مختلف کتابشناسی برای اهداف بازنگری در بورس در فصل مورد بحث قرار می گیرد
10. I started compiling an annotated bibliography of the philosophy of mind when I was a graduate student learning the ropes.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دانش آموزان فارغ التحصیل رشته طناب را یاد گرفتند، شروع به تدوین یک کتابشناسی مفصل در فلسفه ذهن کردم
[ترجمه گوگل]من شروع به جمع آوری یک کتابشناسی حاشیهای از فلسفه ذهن کردم وقتی که دانشجوی کارشناسی بودم که طناب را آموختم
11. National bibliographies A national bibliography normally serves several purposes.
[ترجمه ترگمان]bibliographies ملی یک کتابشناسی ملی معمولا به چندین هدف خدمت می کند
[ترجمه گوگل]کتابشناسی ملی کتابشناسی ملی به طور معمول چندین هدف دارد
12. Readers are referred to the bibliography for further sources of information on this subject.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان به کتابشناسی برای منابع بیشتر اطلاعات در مورد این موضوع ارجاع داده می شوند
[ترجمه گوگل]خوانندگان به منابع بیشتری از اطلاعات در این موضوع به کتابشناسی مراجعه می کنند
13. There is an extensive bibliography and fascinating biographical sketches of the often eccentric scholars who anticipated fractals.
[ترجمه ترگمان]در اینجا کتابشناسی مفصل و طرح های زندگی نامه ای و شرح حال نویسی زیادی وجود دارد که اغلب آن ها را مورد توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کتابشناسی گسترده و طرح های بی نظیر جذاب از محققان غالبا غیر عادی است که فرکتال ها را پیش بینی می کنند
14. She gives, where available, a detailed and comprehensive bibliography for each entry.
[ترجمه ترگمان]او به هر جا که در دسترس است، یک کتابشناسی مفصل و جامع برای هر ورودی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]او در هر کجا موجود است، یک کتابشناسی دقیق و جامع برای هر ورودی