کلمه جو
صفحه اصلی

bibliography


معنی : کتاب شناسی، فهرست کتب، فهرست کتب مربوطه، تاریخچه یا توضیح کتب
معانی دیگر : (شناخت ویرایش ها و تاریخ انتشار و نویسندگان کتب و نوشته ها) کتاب شناسی، (کتاب حاوی اطلاعات درباره ی کتاب های مختلف) کتابنامه، (فهرست کتاب ها و مقالات درباره ی موضوع یا نویسنده ی به خصوصی) کتاب فهرست

انگلیسی به فارسی

تاریخچه یاتوضیح کتب، فهرست کتب، کتاب شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bibliographies
مشتقات: bibliographic (adj.), bibliographical (adj.), bibliographically (adv.)
(1) تعریف: a list of writings about a certain subject.

(2) تعریف: a list of the works of one author.

(3) تعریف: a descriptive list of source materials used in preparing a written work, often referred to in the body of the text.

(4) تعریف: the formal study of the history of books.

• list of books by a particular author or on a particular subject; list of source materials used in the preparation of a scholarly work
a bibliography is a list of books on a particular subject.
a bibliography is also a list of the books and articles referred to in a particular book.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کتابشناسی

مترادف و متضاد

کتاب شناسی (اسم)
bibliography

فهرست کتب (اسم)
bibliography, list of books

فهرست کتب مربوطه (اسم)
bibliography

تاریخچه یا توضیح کتب (اسم)
bibliography

جملات نمونه

1. Consult the bibliography for further reading on the subject.
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه بیشتر در مورد این موضوع با کتابشناسی مشورت کنید
[ترجمه گوگل]برای خواندن بیشتر در مورد این موضوع به کتابشناسی مراجعه کنید

2. The book includes a selective bibliography of works on French art.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل کتابشناسی انتخابی آثار هنری فرانسوی است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل یک کتابشناسی انتخابی از آثار هنری فرانسوی است

3. There is a useful bibliography at the end of each chapter.
[ترجمه ترگمان]در پایان هر فصل یک کتابشناسی مفید وجود دارد
[ترجمه گوگل]در پایان هر فصل کتابشناسی مفیدی وجود دارد

4. Readers are referred to the bibliography for further information.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان برای اطلاعات بیشتر به کتابشناسی مراجعه می کنند
[ترجمه گوگل]خوانندگان به اطلاعات کتابشناختی مراجعه می کنند

5. Other sources of information are found in the bibliography at the end of this article.
[ترجمه ترگمان]منابع دیگر اطلاعات در کتابشناسی در پایان این مقاله یافت می شوند
[ترجمه گوگل]منابع دیگر اطلاعات در کتابشناسی در پایان این مقاله یافت می شوند

6. You'll find the professor's book in the bibliography.
[ترجمه ترگمان]تو کتاب پروفسور رو توی the پیدا می کنی
[ترجمه گوگل]شما کتاب استاد را در کتابشناسی پیدا خواهید کرد

7. A scholastic work is to have a useful bibliography at the end of each chapter or the whole book.
[ترجمه ترگمان]یک کار آموزشی در پایان هر فصل یا کل کتاب کتابشناسی مفید خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک کار علمی، کتابشناسی مفید در پایان هر فصل یا کل کتاب است

8. This was relatively easy in the published bibliography, but made for many tiresome expansions online.
[ترجمه ترگمان]این در کتابشناسی منتشر شده نسبتا آسان بود، اما برای بسیاری از توسعه خسته کننده به صورت آنلاین انجام شد
[ترجمه گوگل]این در کتابشناسی منتشر شده نسبتا آسان بود اما برای بسیاری از توسعه های خسته کننده به صورت آنلاین ساخته شد

9. The value of different kinds of bibliography for stock revision purposes is discussed in Chapter
[ترجمه ترگمان]ارزش انواع مختلف کتابشناسی برای اهداف بازبینی سهام در فصل ۹ مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ارزش انواع مختلف کتابشناسی برای اهداف بازنگری در بورس در فصل مورد بحث قرار می گیرد

10. I started compiling an annotated bibliography of the philosophy of mind when I was a graduate student learning the ropes.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دانش آموزان فارغ التحصیل رشته طناب را یاد گرفتند، شروع به تدوین یک کتابشناسی مفصل در فلسفه ذهن کردم
[ترجمه گوگل]من شروع به جمع آوری یک کتابشناسی حاشیهای از فلسفه ذهن کردم وقتی که دانشجوی کارشناسی بودم که طناب را آموختم

11. National bibliographies A national bibliography normally serves several purposes.
[ترجمه ترگمان]bibliographies ملی یک کتابشناسی ملی معمولا به چندین هدف خدمت می کند
[ترجمه گوگل]کتابشناسی ملی کتابشناسی ملی به طور معمول چندین هدف دارد

12. Readers are referred to the bibliography for further sources of information on this subject.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان به کتابشناسی برای منابع بیشتر اطلاعات در مورد این موضوع ارجاع داده می شوند
[ترجمه گوگل]خوانندگان به منابع بیشتری از اطلاعات در این موضوع به کتابشناسی مراجعه می کنند

13. There is an extensive bibliography and fascinating biographical sketches of the often eccentric scholars who anticipated fractals.
[ترجمه ترگمان]در اینجا کتابشناسی مفصل و طرح های زندگی نامه ای و شرح حال نویسی زیادی وجود دارد که اغلب آن ها را مورد توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کتابشناسی گسترده و طرح های بی نظیر جذاب از محققان غالبا غیر عادی است که فرکتال ها را پیش بینی می کنند

14. She gives, where available, a detailed and comprehensive bibliography for each entry.
[ترجمه ترگمان]او به هر جا که در دسترس است، یک کتابشناسی مفصل و جامع برای هر ورودی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]او در هر کجا موجود است، یک کتابشناسی دقیق و جامع برای هر ورودی

پیشنهاد کاربران

فهرست کتابها

منابع

فهرست منابع


فهرست مراجع و منابع استفاده شده

bibliography ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: کتاب‏نگاری
تعریف: فرایند توصیف کتاب ها و سایر منابع با توجه خاص به وضعیت تألیف و نشر و ساختار مادی آنها

کتاب نامه


کلمات دیگر: