1. bean soup
آبگوشت لوبیا
2. bean feast
(انگلیس - خودمانی) مهمانی پرسرور،جشن مسرت بخش
3. castor bean
دانه ی کرچک
4. coffee bean
دانه ی قهوه
5. the bean sack fell with a crunching sound
کیسه ی لوبیا قرچ کرد و افتاد.
6. spill the bean
(عامیانه) افشا کردن،بروز دادن
7. i don't have a bean
(خودمانی) یک شاهی ندارم،یک غاز ندارم
8. it isn't worth a bean
(خودمانی) یک شاهی نمی ارزد،یک غاز هم نمی ارزد
9. every foolish idea which enters his bean
هر فکر احمقانه ای که به مغزش خطور می کند
10. 'Jeez I feel tired,' said Bean.
[ترجمه ترگمان]بین گلی گفت: خدایا احساس خستگی می کنم
[ترجمه گوگل]جین گفت: 'من احساس خستگی می کنم
11. The rose and the bean families belong to the same order.
[ترجمه ترگمان]رز و خانواده لوبیا هم به همین ترتیب تعلق دارند
[ترجمه گوگل]خانواده گل رز و لوبیا متعلق به همان نظم هستند
12. Coffee beans are the bean - like seeds of the coffee tree.
[ترجمه ترگمان]دانه های قهوه دانه های سویا مانند دانه های قهوه هستند
[ترجمه گوگل]دانه های قهوه دانه های قهوه ای درخت قهوه هستند
13. Bean sprouts are also sold in cans.
[ترجمه ترگمان]جوانه های لوبیا نیز در قوطی ها فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]جوانه های لوبیا نیز در قوطی ها فروخته می شوند
14. As her scythe moved mechanically through the bean field, a sandy-colored hare was startled out of its hiding place.
[ترجمه ترگمان]همان طور که داس او به سرعت از میان مزارع لوبیا می گذشت، خرگوش رنگی رنگی از مخفیگاهش بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که اسکیت خود را از طریق میدان لانه مکانیکی حرکت کرد، یک شاخ شش رنگی از محل مخفی شدنش از بین رفت
15. He doesn't have a bean, other than what we lend him.
[ترجمه ترگمان]او یک لوبیا ندارد، به جز آنچه ما به او وام می دهیم
[ترجمه گوگل]او لوبیا ندارد، به غیر از چیزی که ما او را قرض می دهیم
16. Fill the shells with the shredded lettuce, bean mix and tuna.
[ترجمه ترگمان]صدف ها را با کاهو خرد شده، مخلوط لوبیا و ماهی تن پر کنید
[ترجمه گوگل]پوسته را با کاهو خرد شده، لوبیا مخلوط و تنه پر کنید
17. Serve with a red kidney bean salad.
[ترجمه ترگمان] با یه سالاد سیب زمینی سرخ خدمت کن
[ترجمه گوگل]سالاد لوبیا قرمز را خدمت کنید
18. Those may be the rules in baked bean retailing, squealed the suppliers, but books are different.
[ترجمه ترگمان]تامین کنندگان ممکن است قوانین خرده فروشی لوبیای پخته باشند، اما کتاب ها متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]اینها ممکن است قوانینی در مورد خردهفروشی پخته شده باشند، عرضه کنندگان را به دام انداختن، اما کتاب ها متفاوت هستند
19. While whole bean prices more than doubled, gourmet coffee bars pushed up their prices by a far lower percentage.
[ترجمه ترگمان]در حالی که قیمت شکر بیش از دو برابر شده و قیمت قهوه قیمت آن ها را با درصد بسیار پایین افزایش داده است
[ترجمه گوگل]در حالی که قیمت های کل دانه بیش از دو برابر می شود، قهوه های قهوه لذیذ قیمت های آنها را به میزان قابل توجهی کاهش می دهند