1. a distortion of the car chassis resulting from collision
کج و کوله شدگی (واپیچش) شاسی اتومبیل در اثر تصادم
2. The car's lightweight chassis is made from aluminium sheets.
[ترجمه ترگمان]شاسی سبک خودرو از ورقه های آلومینیومی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شاسی سبک وزن خودرو از ورق آلومینیوم ساخته شده است
3. He would attach a cable around the chassis of the car and winch it up on to the canal bank.
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون کابلی را به روی بدنه ماشین وصل می کرد و به سمت ساحل نهر هدایت می کرد
[ترجمه گوگل]او یک کابل را در اطراف شاسی خودرو پیوست و آن را به سمت کانال کانچر می برد
4. Faqir is chin-deep in water, horizontal below the chassis of his aged aid lorry.
[ترجمه ترگمان]فقیر چانه دارد - عمیق در آب، که زیر شاسی آن کامیون aid قرار دارد
[ترجمه گوگل]فقیه در آب چشمه ای است، به طور افقی زیر شاسی کامیون سالم او
5. The company is currently designing a new chassis to provide full mechanical functionality, expecting it to ship in June.
[ترجمه ترگمان]شرکت در حال حاضر در حال طراحی یک شاسی جدید است تا عملکرد مکانیکی کامل داشته باشد و انتظار دارد که این شرکت در ماه ژوئن وارد کشتی شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر شرکت در حال طراحی یک شاسی جدید برای ارائه قابلیت های مکانیکی کامل، انتظار می رود که آن را در ماه ژوئن عرضه کند
6. It got a new chassis, smoother styling, larger windows and a reworked interior.
[ترجمه ترگمان]یک بدنه جدید، سبک smoother، پنجره های بزرگ تر و یک فضای باز بازسازی شده داشت
[ترجمه گوگل]این یک شاسی جدید، یک ظاهر شیشه ای صاف، پنجره های بزرگتر و یک مجتمع بازسازی شده است
7. Slightly less willing to react is a chassis afflicted by over-light steering that lacks feel.
[ترجمه ترگمان]کمی کم تر تمایل به واکنش نشان می دهد، یک بدنه آسیب دیده از فرمان نور است که فاقد حس است
[ترجمه گوگل]اندکی مایل به واکنش نشان دادن یک شاسی است که توسط فرمان نور بیش از حد آسیب دیده است که فاقد احساس است
8. The bomb attached beneath the chassis of the Skoda detonated as the signal triggered it off.
[ترجمه ترگمان]بمب متصل شده در زیر بدنه خودرو ون منفجر شد و این علامت آن را منفجر کرد
[ترجمه گوگل]بمبی که زیر شاسی Skoda به آن متصل شد، به صورت سیگنال منفجر شد
9. The system is arranged in a rack-mounted chassis with universal backplane.
[ترجمه ترگمان]سیستم در یک شاسی سوار شده با پلن جهانی قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]این سیستم در یک شاسی رکورد با پشتبانی جهانی طراحی شده است
10. Certainly both the chassis and V6 engine have known more competitive days.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که هر دو موتور chassis و chassis روزه ای رقابتی بیشتری را می شناسند
[ترجمه گوگل]مطمئنا هر دو شاسی و موتور V6 بیشتر روزهای رقابتی را شناخته اند
11. The 205's chassis has achieved almost legendary status.
[ترجمه ترگمان]شاسی ۲۰۵ به طور تقریبا افسانه ای به دست آمده است
[ترجمه گوگل]شاسی 205 به وضعیت تقریبا افسانه ای دست یافته است
12. Restoration work on the chassis and coach body will commence soon and replacement bogies are now being sought.
[ترجمه ترگمان]کار بازسازی بر روی بدنه و بدنه مربی به زودی آغاز خواهد شد و واگن جایگزین در حال حاضر جستجو خواهد شد
[ترجمه گوگل]کارهای بازسازی بر روی شاسی و بدن مربی به زودی شروع می شود و در حال حاضر به دنبال جایگزینی چرخ دستی ها می باشد
13. The chassis lurched forward and then back sharply, knocking the four passengers off balance.
[ترجمه ترگمان]The به جلو خم شد و بعد به سرعت برگشت و چهار مسافر را در حال تعادل در بر گرفت
[ترجمه گوگل]شاسی به جلو و سپس به شدت لرزش، ضربه چهار مسافر از تعادل
14. The chassis is a steel cradle frame with an aluminium subframe.
[ترجمه ترگمان]شاسی یک قاب فولادی است که از جنس آلومینیوم ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شاسی یک قاب مهار فولادی با زیر فریم آلومینیومی است