کلمه جو
صفحه اصلی

breakpoint


نقطه انفصال

انگلیسی به فارسی

نقطه انفصال


نقطه توقف، نقطه انفصال


انگلیسی به انگلیسی

• decisive point; point at which a program stops during the debugging process (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] نقطه انفصال - نقطه توقف - مکانهایی در برنامه که در آنجا اجرای عادی برنامه متوقف می شود و پس از دخالت دستی مجددا" می تواند ادامه یابد . معمولا" این نقاط برای اشکال زدایی برنامه به کار می روند مثلا" در بسیاری از نسخه های بیسیک فرمان STCP نقطه توقف را در برنامه معرفی می کند .
[برق و الکترونیک] نقطه ی وقفه نقطه ای در برنامه س رایانه ای که در آن وقفه س مشروط به منظور بزرسی چشمی، چاپ و سایر عملیات خاص روی می دهد.
[کامپیوتر] نقطه توقف
[پلیمر] نقطه شکست

جملات نمونه

1. If you need to set breakpoint, use the Disassembly Window instead.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید breakpoint را تنظیم کنید، به جای آن از پنجره disassembly استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما نیاز به تنظیم نقطه توقف، به جای آن از پنجره بازشو استفاده کنید

2. It has a breakpoint, continued carving off function. Back to the origin with automatic correction function effectively ensure long-studio precision.
[ترجمه ترگمان]آن یک breakpoint دارد و به طور مداوم به حکاکی بر روی عملکرد ادامه می دهد بازگشت به مبدا با عملکرد تصحیح خودکار به طور موثر دقت استودیو را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این یک نقطه پایانی است، عملکرد تمیزکاری ادامه دارد بازگشت به مبدا با استفاده از تابع تصحیح خودکار به طور موثر دقت طولانی استودیو را تضمین می کند

3. You can also clear all breakpoints and modify breakpoint properties.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید تمام breakpoints را تمیز کنید و ویژگی های breakpoint را اصلاح کنید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید تمام نقطه های شکست را پاک کنید و ویژگی های نقطه شکست را تغییر دهید

4. Method:Chromosome fragile sites and breakpoint expression by reducing folacin in TC199 medium were determined in 80 autistic children and 80 normal children.
[ترجمه ترگمان]روش: Chromosome مناطق آسیب پذیر و بیان breakpoint از طریق کاهش folacin در محیط کشت TC۱۹۹ در ۸۰ کودک اوتیسمی و ۸۰ کودک معمولی تعیین شدند
[ترجمه گوگل]روش محل های شکننده کروموزوم و بیان نقطه شکست با کاهش فولاسین در محیط TC199 در 80 کودک مبتلا به اوتیسم و ​​80 کودک نرمال تعیین شد

5. Press the spacebar again, and the breakpoint once again is enabled.
[ترجمه ترگمان]دوباره فشار را فشار دهید، و the دوباره فعال می شود
[ترجمه گوگل]دوباره فاصله ای را فشار داده و نقطه توقف یکبار دیگر فعال می شود

6. If desired, set breakpoints in your data flow by right-clicking on a connection between operators in your data flow and clicking Toggle Breakpoint.
[ترجمه ترگمان]در صورت تمایل، breakpoints را در جریان داده های شما با کلیک راست بر روی یک اتصال بین اپراتورها در جریان داده های شما و کلیک کردن ضامن breakpoint تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل، با کلیک راست بر روی ارتباط بین اپراتورها در جریان داده ها و کلیک روی Toggle Breakpoint، در نقطه داده های خود، نقطه های توقف را تعیین کنید

7. Notice that the blue breakpoint symbol is highlighted with yellow to indicate that it has popped.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که نماد breakpoint آبی بارنگ زرد پررنگ می شود تا نشان دهد که این نماد از بین رفته است
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که نماد نقطه پایانی آبی با زرد مشخص شده و نشان دهنده آن است که ظاهر شده است

8. If you want to set a breakpoint at a particular line, the table gives you the memory address to store the breakpoint instruction.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید یک breakpoint را در یک خط ویژه تنظیم کنید، جدول آدرس حافظه برای ذخیره دستورالعمل breakpoint را به شما می دهد
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید یک نقطه پایانی را در یک خط خاص تنظیم کنید، جدول به شما آدرس حافظه می دهد تا دستورات نقطه پایانی را ذخیره کنید

9. A breakpoint symbol appears in the left margin next to the function call name.
[ترجمه ترگمان]نماد breakpoint در حاشیه چپ در کنار نام فراخوانی تابع ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]یک نماد نقطه توقف در حاشیه سمت چپ در کنار نام تماس تابع ظاهر می شود

10. In the Breakpoint Condition dialog box, enter a valid expression in the Condition box.
[ترجمه ترگمان]در دیالوگ باکس breakpoint Condition، یک حالت معتبر در جعبه شرایط وارد کنید
[ترجمه گوگل]در کادر محاوره ای وضعیت شکستن، یک عبارت معتبر در کادر وضعیت وارد کنید

11. If you set a breakpoint condition with invalid syntax, a warning message appears immediately.
[ترجمه ترگمان]اگر یک شرط breakpoint با نحو نامعتبر تنظیم کنید، یک پیغام هشدار فوری ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک وضعیت نقطه پایانی را با نحو نامعتبر تنظیم کنید، یک پیام هشدار بلافاصله نمایش داده می شود

12. If desired, set breakpoints in your data flow by right-clicking a connection between operators in your data flow and selecting Toggle Breakpoint.
[ترجمه ترگمان]در صورت تمایل، breakpoints را در جریان داده های شما با کلیک مستقیم بر روی یک اتصال بین اپراتورها در جریان داده های شما و انتخاب زدن ضامن breakpoint تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]در صورت دلخواه، با کلیک راست بر روی اتصال بین اپراتورها در جریان داده ها و انتخاب Toggle Breakpoint، جریانهای داده ای را در جریان داده ها قرار دهید

13. No location specified for new breakpoint. Supply a function name, file location, data expression, or address.
[ترجمه ترگمان]هیچ مکانی برای breakpoint جدید مشخص نشده است تهیه یک نام تابع، مکان پرونده، بیان داده ها، یا آدرس
[ترجمه گوگل]هیچ مکان مشخصی برای نقطه توقف جدید وجود ندارد ارائه یک نام تابع، محل فایل، بیان داده یا آدرس

14. to show that it has set breakpoint 1 at the line we requested.
[ترجمه ترگمان]تا نشان دهد که در خطی که ما درخواست کردیم، breakpoint ۱ را تنظیم کرده است
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن آن نقطه نقطه 1 را در خط ما درخواست کرده ایم

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
نقطه بحرانی ( مرزهای حساسیت و عدم حساسیت به دارو )

نقطه سر به سر

حداقل تعداد مسافر ثبت نامی برای اجرای تور

breakpoint ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: نقطۀ گسست
تعریف: محلی در برنامه که در آن برای آزمایش و اشکال زدایی، پردازش موقتاً متوقف می شود


کلمات دیگر: