کلمه جو
صفحه اصلی

clone


موجودی که از این راه به وجود آمده باشد (clon هم می نویسند)، تاگ کردن، بافتزاد کردن، کلون کردن، (زیست شناسی - جاندار یا گیاهی که از طریق غیر لقاحی به وجود آمده باشد مثلا از راه بکرزایی یا کاشت پیاز یا تکثیر سلول ها و غیره) بافتزاد، زیست شناسی تولید مثل یا ابستنی غیر جنسی چه ازراه شکفتن وچه از راه تقسیم سلولی

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) تولید مثل یا آبستنی غیرجنسی (چه از راه شکفتن و چه از راه تقسیم سلولی)


شبیه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an organism or group of organisms produced asexually from a single ancestor and genetically replicating it.

(2) تعریف: an exact duplicate or reproduction; copy.
مشابه: duplicate, image, replicate
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: clones, cloning, cloned
(1) تعریف: to duplicate (an organism) exactly, by asexual reproduction.

- Geneticists have cloned this cell.
[ترجمه ترگمان] geneticists این سلول را تقسیم سلولی کرده
[ترجمه گوگل] ژنتیک این سلول را کلون کرده است

(2) تعریف: to produce (duplicate organisms) by asexual reproduction.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: clonal (adj.), clonally (adv.), cloner (n.)
• : تعریف: to become, or be the ancestor of, an exact genetic duplicate.

• offspring which is produced by asexual reproduction; program or hardware which simulates an original product (computers)
create offspring through asexual reproduction
a clone is an animal or plant that has been produced artificially from the cells of another animal or plant, and is identical to the original one.
to clone an animal or plant means to produce it as a clone.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] همنوع . هم مدل . مانند - کامپیوتری که تقلید دقیقی از کامپیوتر دیگر است یا محصول نرم افزاری که دقیقا" از نرم افزار دیگری تقلید می کند . در بیولوژی یک یا عبارت است از ارگانیزمی که دقیقا" دارای مواد مشابه با ارگانیزم دیگر است . - کپی، ابزار همزاد، ابزار مشابه، ابزار همگن .
[برق و الکترونیک] همتا، مقلد دستگاهی الکترونیکی، معمولاً یک کامپیوتر شخصی، که به دلیل بر خورداری از سیستم عامل مشابه ( oS ) و بنابر این اجرای نرم افزارهای مشابه می تواند کار مدل کامپیوتر دیگری را انجام دهد .

مترادف و متضاد

exact duplicate


Synonyms: act-alike, copy, double, duplicate, look-alike computer, reproduction, twin


copy exactly


Synonyms: copy, duplicate, repeat, replicate, reproduce


جملات نمونه

1. a clone has only one parent and is exactly like it in every respect
بافتزاد فقط یک والد دارد و از هر حیث عینا مانند اوست.

2. She's an exact clone of her sister!
[ترجمه ترگمان]اون یه کپی دقیق از خواهرش - ه
[ترجمه گوگل]او یک کلون دقیق از خواهرش است!

3. Meanwhile, philosophers debate whether it's right to clone an individual.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، فلاسفه بحث می کنند که آیا این حق است که فرد را همانندسازی کند
[ترجمه گوگل]در همین حال، فیلسوفان بحث می کنند که آیا حق داشتن یک فرد است

4. Experiments to try to clone human embryos have met with hostility from some sections of the public.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها برای شبیه سازی جنین انسان با دشمنی از برخی بخش های جامعه آشنا شده است
[ترجمه گوگل]آزمایش هایی که سعی در بستن جنین انسان دارند از برخی بخش های عمومی با خصومت است

5. Each of our body cells, then, is a clone of all the other cells, and of the original zygote.
[ترجمه ترگمان]سپس هر یک از سلول های بدن ما یک کلون از همه سلول های دیگر و تخم اصلی است
[ترجمه گوگل]پس از آن هر یک از سلول های بدن ما کلون های دیگر سلول ها و zygote های اصلی است

6. If the ends of such non-dividing clone are held while it grows, then unexpectedly a double helix appears.
[ترجمه ترگمان]اگر انتهای چنین clone بدون تقسیم در حالی که رشد می کند نگه دارید، آنگاه به طور غیر منتظره ای یک مارپیچ مضاعف ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]اگر انتهای این کلون بدون تقسیم در حالی که رشد می کند برگزار می شود، سپس به طور غیر منتظره یک اسپلیک دوگانه ظاهر می شود

7. Because Apple refused to license its technology to clone makers, it could enforce hardware and software standards.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اپل اجازه صدور مجوز برای clone را نپذیرفت، می توانست استانداردهای سخت افزار و نرم افزار را اجرا کند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اپل مجوز استفاده از فناوری خود را برای سازندگان کلون نداشت، می توانست استانداردهای سخت افزاری و نرم افزاری را اجرا کند

8. If that is acceptable, why not create a clone of a child who was lost in a tragic accident?
[ترجمه ترگمان]اگر این کار قابل قبول است، چرا یک کپی از کودکی که در حادثه غم انگیز گم شده است را ایجاد نکنیم؟
[ترجمه گوگل]اگر این قابل قبول باشد، چرا یک کلون از یک کودک که در یک تصادف غم انگیز از دست داده است، ایجاد نمی شود؟

9. But another clone wannabe bowed out of the game Tuesday.
[ترجمه ترگمان]اما یک کپی دیگر از آن روز سه شنبه از بازی بیرون آمد
[ترجمه گوگل]اما یکی دیگر از کلاهبردارها از بازی سه شنبه از بازی خارج شد

10. A clone of these organisms looks a bit like a string of sausages.
[ترجمه ترگمان]یک کلون از این ارگانیسم ها کمی شبیه یک رشته سوسیس به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]یک کلون از این ارگانیسم به نظر می رسد کمی شبیه یک رشته سوسیس

11. Quite distinct phenotypic modifications were elicited from the clone by the different ryegrass strains.
[ترجمه ترگمان]مقادیر بسیار متمایز phenotypic از the با نژاده ای مختلف متفاوت استخراج شدند
[ترجمه گوگل]کاملا متفاوت از فنوتیپ های اصلاح شده از کلون توسط سویه های ریدرهای مختلف کشف شد

12. Two out of 160 G418-resistant D3 clones were found to have the targeted mutation and clone 515 gave rise to germ-line chimaeras.
[ترجمه ترگمان]دو مورد از ۱۶۰ کلون، که در برابر ۱۶۰ G۴۱۸ مقاوم در برابر G۴۱۸ مقاوم بودند، یافته شدند تا جهش هدفمند و clone ۵۱۵ مربوط به chimaeras مقاوم در برابر میکروب بوجود آید
[ترجمه گوگل]دو مورد از 160 کلینین D3 مقاوم در برابر G418 موتاسیون هدف قرار گرفتند و کلون 515 باعث ایجاد کیمرهای ژرمپلاسم شد

13. Thus elm trees clone themselves to form entire copses, and we cloned Dolly from cultured mammary gland cells.
[ترجمه ترگمان]این درختان نارون، خود را به شکل ظاهری آراسته ساخته بودند، و ما دالی را از gland پستان جدا کردیم
[ترجمه گوگل]بنابراین درختان درختان خود را کلوپس تشکیل می دهند و ما دالی را از سلول های غدد پستان کشت می کنیم

14. A line was established from clone 59 and clean stocks derived by caesarean section.
[ترجمه ترگمان]یک خط از کلون ۵۹ و سهام تمیز به دست آمده از سزارین ایجاد شد
[ترجمه گوگل]یک خط از کلون 59 و ذخایر پاک شده از طریق سزارین ایجاد شده است

A clone has only one parent and is exactly like it in every respect.

بافت‌زاد فقط یک والد دارد و از هر حیث عیناً مانند اوست.


Scientists have succeded in cloning a number of plants.

دانشمندان توانسته‌اند شماری از گیاهان را بافت‌زاد کنند.


پیشنهاد کاربران

حذف برنامه مرورگرگوگل اندرویدآمریکا وارد شده دربرنانه اندروید ایرا درحساب گوگل من وامنیت دربرنامه دستگاه

شبیه سازی کردن

همسان، موجودی که از روش همانند سازی بوجود آمده است. همانند سازی شده

1. سلول های مشابه که از یک سلول اولیه ایجاد شده است
2. همانند سازی شده

همانند ، همسانه

1 ) کپی کردن شماره موبایل یک نفر بر روی یک دستگاه دیگر و استفاده از آن روی یک تلفن دیگر، به نحوی که صورتحساب تلفن برای شخص مالک تلفن منظور گردد ( گونه ای از کلاهبرداری )
2 ) کپی کردن اطلاعات کارت بانکی یا کردیت کارت یک نفر با هدف ساختن یک کارت جدید دیگر بطور غیر قانونی

تولید مثل رویان

مثل فیلم دوگانه

تکثیر

- کسی که از یک نفر دیگر تقلید می کند تا شبیه او باشد
- عینا مثل کسی بودن

همتایه ، همسانه

clone
گویا واژه ی قُلو در : دوقُلو ، سه قُلو . . . با clone همریشه است : قُلو ، qolu = clo ( n ) e
هر چَند گفته شده که دوقُلو در اسل : دُق لو به تُرکی بوده است ، باید در این زمینه بیشتر پژوهیده شود.

همزاد
همتا

شبیه سازی شده

clone ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: همسانه 1
تعریف: 1. مجموعه ای از مولکول ها و یاخته ها و موجودات همسان که از نیای واحد سرچشمه گرفته باشند 2. زادگان یک فرد در نتیجۀ تکثیر رویشی یا بکرزایی 3. نسخه ای از یک توالی دِنا، مانند ژن، که ازطریق مهندسی ژن ساختی ایجاد می شود


کلمات دیگر: