1. one can boast of pearl-like words
لاف از سخن چو در توان زد
2. it is his boast that he read the shahnameh in a single evening
مباهات او این است که یک شبه شاهنامه را خوانده است.
3. nobody believed his boast
هیچکس چاخان او را باور نکرد.
4. he is impatient of people who boast
او نمی توانست آدم های خودستا را تحمل کند.
5. try your utmost to gladden others' hearts, breaking hearts is nothing to boast about
تا توانی دلی به دست آوردل شکستن هنر نمی باشد
6. The boast of arrogance soon turns to shame.
[ترجمه ترگمان]غرور و تکبر خیلی زود باعث شرمساری می شود
[ترجمه گوگل]افتخار بزرگی به زودی به شرم تبدیل می شود
7. Speak little of your ill luck and boast not of your good luck.
[ترجمه ترگمان]کمی از بخت بد و اقبال خودتان حرف بزنید و به بخت و اقبال خودتان افتخار کنید
[ترجمه گوگل]کمی از بدبختی خود سخن بگوئید و از موفقیت شان نگذرید
8. Great boast, small roast.
[ترجمه ترگمان] boast بزرگ، کباب کوچولو
[ترجمه گوگل]افتخار بزرگ، کباب کوچک
9. I don't want to boast, but I can actually speak six languages.
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم لاف بزنم، اما در واقع می توانم شش زبان حرف بزنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم افتخار کنم، اما من واقعا می توانم شش زبان صحبت کنم
10. It was his proud boast that he had never missed a day's work because of illness.
[ترجمه ترگمان]این لاف و گزاف او بود که هرگز اثر یک روز را به خاطر بیماری از دست نداده بود
[ترجمه گوگل]او افتخار می کرد که او هرگز از کار روزانه به خاطر بیماری نگذشته بود
11. The company is inclined to boast of its success.
[ترجمه ترگمان]این شرکت تمایل دارد به موفقیت خود مباهات کند
[ترجمه گوگل]این شرکت تمایل دارد تا موفقیت خود را به رخ بکشد
12. His boast is that he's the best.
[ترجمه ترگمان]مباهات او این است که او بهترین است
[ترجمه گوگل]افتخار او این است که او بهترین است
13. Philip's boast is that he started out without any outside financial backing.
[ترجمه ترگمان]مباهات فیلیپ این است که او بدون پشتیبانی مالی بیرون رفت
[ترجمه گوگل]افتخار فیلیپه این است که او بدون هیچ گونه حمایت مالی خارجی به سر می برد
14. We remember our mother's stern instructions not to boast.
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگ مادر ما را به خاطر داریم که نباید لاف بزنند
[ترجمه گوگل]ما دستورالعمل های مادرانه ما را به خاطر نمی آوریم به یاد می آوریم
15. Nobody should boast of his learning.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نباید درباره یادگیری او لاف بزند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید از یادگیری اش شکایت کند