کلمه جو
صفحه اصلی

work hard

انگلیسی به انگلیسی

• work with great effort, labor, toil

پیشنهاد کاربران

تمرین سخت، سعی و تلاش، کوشش

کارکرن سخت

سخت کار کردن
به شدت کار کردن

سخت کار کردن

سخت کار کردن.
زیاد کار کردن.

زیاد تلاش کردن ( مثلا زیاد درس خوندن )

سخت کتر کردن


زحمت کشیدن

نَستوهیدَن.

سخت کوش


کلمات دیگر: