کلمه جو
صفحه اصلی

esprit


معنی : ذکاوت، نشاط، روح، هوش
معانی دیگر : سرزندگی

انگلیسی به فارسی

روح، نشاط، سرزندگی، هوش، ذکاوت


اسرار، روح، نشاط، هوش، ذکاوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: liveliness of mind or spirit; wit and good cheer.

• lively wit, sprightliness

مترادف و متضاد

ذکاوت (اسم)
intelligence, sagacity, acuteness, brain, esprit, witting

نشاط (اسم)
alacrity, esprit, vivacity, exhilaration, mirth, merriment, spree, hilarity, jazz, splore

روح (اسم)
nature, spirit, esprit, apparition, breeze, calmness, phantom, ghost, specter, sprite, psyche, spook, zing, placidity, numen, fantom, phantasm, phantasma, spunkie, umbra, wraith

هوش (اسم)
sense, understanding, intelligence, sagacity, brain, esprit, witting, ingenuity, headpiece, intellect, wit, mother wit

جملات نمونه

1. that esprit de corps which makes us put the common good above the individual good
آن روح همبستگی که ما را وادار می کند سود همگان را بر سود فردی ترجیح بدهیم

2. His leadership kept the team's esprit de corps intact during difficult periods.
[ترجمه ترگمان]رهبری او صمیمیت تیم را در طول دوره های دشوار حفظ کرد
[ترجمه گوگل]رهبری او در طول دوره های سختی، تیم را تحت تاثیر قرار داد

3. He was the guy who developed an esprit de corps among the committee members.
[ترجمه ترگمان]او فردی بود که روحیه صمیمیت در میان اعضای کمیته را ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او مردی بود که در میان اعضای کمیته، گروهی از افراطیان را توسعه داد

4. But there was enough esprit de corps among our group to overcome this discomfort with a minimum amount of grumbling.
[ترجمه ترگمان]اما صمیمیت de بین گروه ما برای غلبه بر این ناراحتی با حداقل غرولند کافی وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما در میان گروه ما به اندازه کافی بزرگ بود، تا بتوانیم بر این ناراحتی با کمترین میزان رنجش غلبه کنیم

5. These estimators include the signal subspace methods, ESPRIT and WSF. They possess good statistical performance.
[ترجمه ترگمان]این برآوردگرهای شامل روش های زیرفضای سیگنال، esprit و WSF می شوند آن ها عملکرد آماری خوبی دارند
[ترجمه گوگل]این برآوردها عبارتند از روش زیر فضای سیگنال، ESPRIT و WSF آنها عملکرد خوب آماری دارند

6. The regiment had a strong esprit de corps.
[ترجمه ترگمان]هنگ نیروی محرک نیرومندی داشت
[ترجمه گوگل]این هنگ دارای شورشی قوی بود

7. As a bel esprit he despised pedantry whether in a man or in a bluestocking.
[ترجمه ترگمان]او نیز به عنوان یک زن ادیب و ادیب، از فضل فروشی خوشش می آمد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد عاشق، او ستیزه می زند یا اینکه در یک مرد یا در یک خون آشام

8. Orgone, esprit, loosh, prana, elan vital, and bio - electricity are some of these names.
[ترجمه ترگمان]orgone، esprit، loosh، prana، elan، elan حیاتی و bio برخی از این نام ها هستند
[ترجمه گوگل]Orgone، esprit، loosh، prana، elan vital و bio-electricity بعضی از این نام ها هستند

9. Had a strong esprit de corps and work enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک نیرومندی داشت و شور و شوق کار می کرد
[ترجمه گوگل]آیا شورشی قوی و شور و شوق کار داشتید؟

10. Esprit de corps. Promoting team spirit will build harmony and unity within the organization.
[ترجمه ترگمان]Esprit دو سپاه بود ارتقای روحیه تیمی هماهنگی و اتحاد در سازمان ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Esprit de corps ترویج روحیه تیمی هماهنگی و هماهنگی درون سازمان را ایجاد خواهد کرد

11. Medoc was born from this sacred union. . . Esprit d'Estuaire is a honor to the Estuary of the Gironde. Its viticulture and its wine-making respect the traditions of the Medoc.
[ترجمه ترگمان]Medoc از این اتحادیه مقدس زاده شده بود که اسپری Estuaire اسپری نام دهانه خلیج است viticulture و شراب آن برای سنت of احترام قائل می شوند
[ترجمه گوگل]Medoc از این اتحاد مقدس متولد شد Esprit d'Estuaire افتخار است به رودخانه Gironde باغداری و شراب سازی آن احترام به سنت های مدوک است

12. The results indicate that ESPRIT algorithm based on vector sensor can obtain higher resolution frequency estimation than that based on pressure hydrophone.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهند که الگوریتم esprit مبتنی بر حسگر برداری می تواند برآورد فرکانس بالاتر را نسبت به hydrophone فشار بدست آورد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که الگوریتم ESPRIT مبتنی بر سنسور بردار می تواند ارزیابی فرکانس با وضوح بالاتر را به دست آورد که بر اساس هیدروفون فشار است

13. The esprit de corps of a footBall team.
[ترجمه ترگمان]روحیه رفاقت و روحیه یک تیم football
[ترجمه گوگل]جادوگری یک تیم پایاب

14. The Lotus Esprit might be an exception!
[ترجمه ترگمان]ذهن لوتوس ممکن است یک استثنا باشد!
[ترجمه گوگل]لوتوس Esprit ممکن است یک استثنا باشد!

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
سرزندگی
شاداب
روحیه
نشاط


کلمات دیگر: