1. Consultation is traditional in the consensual Belgian system of labour relations.
[ترجمه ترگمان]مشاوره در سیستم بلژیک با رضایت طرفین در روابط کاری مرسوم است
[ترجمه گوگل]مشاغل سنتی در نظام هماهنگی بلژیکی روابط کار است
2. The essence of consultation is to listen to, and take account of, the views of those consulted.
[ترجمه ترگمان]اساس مشاوره دادن به این است که به آن ها گوش دهید و نظرات افراد مورد نظر را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]ماهیت مشاوره این است که به نظرات و دیدگاه کسانی که مشورت کرده اند، گوش دهند و مورد توجه قرار گیرند
3. The decision was reached after consultation with parents and teachers.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم پس از مشورت با والدین و معلمان گرفته شد
[ترجمه گوگل]این تصمیم پس از مشورت با والدین و معلمان به تصویب رسید
4. David gives the first consultation gratis.
[ترجمه ترگمان]دیوید به رایگان مشاوره رایگان می دهد
[ترجمه گوگل]دیوید نخستین مشورت را رایگان می دهد
5. There will be a period of public consultation before a decision is reached.
[ترجمه ترگمان]قبل از رسیدن به این تصمیم، یک دوره مشاوره عمومی برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]قبل از تصمیم گیری، یک دوره مشاوره عمومی وجود خواهد داشت
6. The scheme was developed in close consultation with the local community.
[ترجمه ترگمان]این طرح با مشورت نزدیک با جامعه محلی گسترش یافت
[ترجمه گوگل]این طرح با مشورت دقیق با جامعه محلی توسعه یافت
7. The plans were drawn up in consultation with engineers.
[ترجمه ترگمان]طرح ها با مشورت با مهندسین انجام شد
[ترجمه گوگل]این برنامه ها با مشورت با مهندسین تهیه شده است
8. Take notes during the consultation as the final written report is very concise.
[ترجمه ترگمان]در طول مشاوره یادداشت برداری کنید چون گزارش نهایی بسیار دقیق است
[ترجمه گوگل]یادداشت ها را در طول مشاوره یادداشت کنید زیرا گزارش نهایی کتبی بسیار مختصر است
9. The prime minister will hold a consultation with all the relevant groups.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر با همه گروهه ای مربوطه مشورت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر با تمام گروه های مربوطه مشورت خواهد کرد
10. The company has promised wide consultation on its expansion plans.
[ترجمه ترگمان]این شرکت وعده مشاوره گسترده در مورد برنامه های توسعه خود را داده است
[ترجمه گوگل]این شرکت مشاوره گسترده ای در مورد برنامه های گسترش آن داده است
11. Leaflets were regularly displayed for consultation by students.
[ترجمه ترگمان]بروشورها به طور منظم برای مشورت با دانشجویان نمایش داده می شدند
[ترجمه گوگل]برگه ها به طور منظم برای مشورت با دانش آموزان نمایش داده می شود
12. Trained parenting experts are available for consultation by telephone.
[ترجمه ترگمان]متخصصان والدینی که آموزش دیده اند برای مشورت با تلفن در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]برای مشاوره از طریق تلفن، کارشناسان آموزش والدین آموزش دیده اند
13. We need more consultation with trade unions.
[ترجمه ترگمان]ما به مشورت بیشتر با اتحادیه های کارگری نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما نیاز به مشاوره بیشتر با اتحادیه های کارگری داریم
14. A consultation paper has been posted on the Internet inviting input from Net users.
[ترجمه ترگمان]یک مقاله مشاوره بر روی اینترنت ارسال شده است که ورودی را از کاربران خالص دعوت می کند
[ترجمه گوگل]یک مقاله مشاوره ای در اینترنت ارائه شده است که از کاربران خالص دعوت شده است
15. He chose his study course in consultation with his parents and teachers.
[ترجمه ترگمان]او درس مطالعه خود را با مشورت با والدین و معلمان خود انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او دوره تحصیل خود را با مشورت با والدین و معلمان خود انتخاب کرد