کلمه جو
صفحه اصلی

spelling bee


(آمریکا) مسابقه ی املا

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) مسابقهی املا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling competition, esp. one in which any contestant who misspells a word is eliminated.

• writing and/or spelling competition

مترادف و متضاد

spelling competition


Synonyms: spelldown, spelling contest, spelling game, spelling test


جملات نمونه

1. That year I won first prize in the spelling bee.
[ترجمه ترگمان]در آن سال من اولین جایزه را در زنبور املا به دست آوردم
[ترجمه گوگل]در آن سال من جایزه اول در زنبور عسل را دریافت کردم

2. A spelling bee is a competition in which people try to correctly spell words.
[ترجمه ترگمان]زنبور تلفظ، رقابتی است که در آن مردم سعی می کنند کلمات را به درستی هجی کنند
[ترجمه گوگل]زنبور عسل یک رقابت است که در آن مردم سعی می کنند کلمات را درست تلفظ کنند

3. He even remembered the gruesome details of the spelling bee he lost in front of the entire seventh grade.
[ترجمه ترگمان]او حتی جزئیات وحشتناک زنبور غلط های املایی را که در مقابل کلاس هفتم از دست داده بود به یاد آورد
[ترجمه گوگل]او حتی جزئیات جنجالی مژه املایی را که در برابر کلاس هفتم از دست داده بود، به یاد می آورد

4. He announced the winners of the spelling bee.
[ترجمه ترگمان]او برندگان زنبور spelling را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]او برندگان این ملکه امضا را اعلام کرد

5. There's a big spelling bee coming up with all the other school.
[ترجمه ترگمان]یه زنبور درست و حسابی داره با همه بچه های مدرسه میاد
[ترجمه گوگل]یک زنبور عسل حقیقی با تمام مدرسه دیگر وجود دارد

6. He was first in the spelling bee.
[ترجمه ترگمان]او ابتدا در زنبور spelling بود
[ترجمه گوگل]او اولین زنبور عسل بود

7. You won an adult Thanksgiving day spelling bee.
[ترجمه ترگمان] تو روز شکرگزاری روز شکرگذاری رو برنده شدی
[ترجمه گوگل]شما یک زنبور عسل روز شکرگزاری روز را به دست آوردید

8. Betty : I bet you settle for the spelling bee. At least they don't hurt your ears.
[ترجمه ترگمان] شرط می بندم برای مسابقه هجی کردن settle حداقل به گوشات درد نمی کنن
[ترجمه گوگل]بتی من شرط می بندم که شما برای ملکه نامه امضا می کنید حداقل آنها گوش شما را آسیب نبینند

9. She was the first place contestant in the spelling bee.
[ترجمه ترگمان]او اولین شرکت کننده در مسابقه هجی کردن بود
[ترجمه گوگل]او اولین مسابقه زنبور عسل بود

10. Courage is a spelling bee and your word is superciliousness .
[ترجمه ترگمان]شجاعت، یک زنبور تلفظ است و کلمه شما، فیس و افاده است
[ترجمه گوگل]شجاعت یک زنبور عسل است و کلمه شما خلوص است

11. She won the spelling bee through hard work and determination.
[ترجمه ترگمان]او از طریق کار سخت و عزم راسخ، زنبور زبان را برنده شد
[ترجمه گوگل]او زنبور عسل را از طریق کار سخت و عزم به دست آورد

12. Winning the spelling bee has really gone to Brian's head.
[ترجمه ترگمان]برنده شدن زنبور هجی کردن واقعا به سر برایان رفته
[ترجمه گوگل]زنبور عسل حقیقتا به سر بری رسیده است

13. Katie Ward was one of 33 spellers making their second appearance at the National Spelling Bee.
[ترجمه ترگمان]کتی وارد یکی از ۳۳ spellers بود که دومین حضور خود را در Bee ملی املا به دست آورد
[ترجمه گوگل]Katie Ward یکی از 33 spellers ظاهر دوم خود را در ملکه املای ملی بود

14. Precontest administrative duties were shared by several county superintendents in pre tion for the state spelling bee.
[ترجمه ترگمان]وظایف اجرایی Precontest توسط چندین سرپرست بخش در قبل از آموزش زنبور زبان به اشتراک گذاشته شد
[ترجمه گوگل]مقدماتی از وظایف اداری توسط چندین سرپرست اداره شهرستان برای پیشگیری از امتداد زنبور عسل به اشتراک گذاشته شد


کلمات دیگر: