(به جرات) می توانم بگویم
i dare say
(به جرات) می توانم بگویم
انگلیسی به انگلیسی
• i would say that -
جملات نمونه
1. God is Love, I dare say, but what a mischievous devil Love is.
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم: خدا عشق است، اما این عشق شیطانی شیطانی است
[ترجمه گوگل]خدا عشق است، به جرات می گویم، اما شیطان عصبانی عشق است
[ترجمه گوگل]خدا عشق است، به جرات می گویم، اما شیطان عصبانی عشق است
2. I dare say you are right.
[ترجمه ترگمان]حق با شماست
[ترجمه گوگل]جرات می گویم حق با شماست
[ترجمه گوگل]جرات می گویم حق با شماست
3. I dare say that he was holding something back from us.
[ترجمه ترگمان]جرات می کنم بگویم که او چیزی را از ما گرفته بود
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم بفهمم که چیزی از ما عقب بود
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم بفهمم که چیزی از ما عقب بود
4. You are tired, I dare say.
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم: تو خسته ای
[ترجمه گوگل]تو خسته هستی، جرات می گویم
[ترجمه گوگل]تو خسته هستی، جرات می گویم
5. I dare say things will improve.
[ترجمه ترگمان]می توانم بگویم که اوضاع بهتر می شود
[ترجمه گوگل]من جرات می گویم همه چیز بهبود خواهد یافت
[ترجمه گوگل]من جرات می گویم همه چیز بهبود خواهد یافت
6. I dare say you know about it already.
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم که شما از این موضوع اطلاع دارید
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم بگم شما در مورد آن در حال حاضر می دانید
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم بگم شما در مورد آن در حال حاضر می دانید
7. It's a good story but I dare say it's apocryphal.
[ترجمه ترگمان]داستان خوبی است، اما به نظرم ساختگی است
[ترجمه گوگل]این یک داستان خوب است، اما من جرات می گویم این رویا است
[ترجمه گوگل]این یک داستان خوب است، اما من جرات می گویم این رویا است
8. There is something wrong with the TV set, I dare say.
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم: یک مشکلی در مورد تلویزیون وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر من جالب است که تلویزیون با آن مواجه است
[ترجمه گوگل]به نظر من جالب است که تلویزیون با آن مواجه است
9. Were it not fur her, I dare say Edward Plantagenet would long since have succumbed to ennui and despair.
[ترجمه ترگمان]اگر به او خز نبود، به جرات می گویم که از مدت ها پیش از این که دچار ملال و یاس شده باشد، از پا در خواهد آمد
[ترجمه گوگل]آیا آن را خزدار نکردم؟ من جرات می گویم ادوارد پلانتگنت مدتهاست که از آننویی و ناامیدی رنج می برد
[ترجمه گوگل]آیا آن را خزدار نکردم؟ من جرات می گویم ادوارد پلانتگنت مدتهاست که از آننویی و ناامیدی رنج می برد
10. Although it was correct, I dare say, and he no doubt intended it as a mark of respect.
[ترجمه ترگمان]با این که درست بود، به جرات می گویم، و او شک نداشت که این نشانه احترام است
[ترجمه گوگل]اگر چه درست بود، به جرات می گفتم، و بدون شک آن را به عنوان علامت احترام در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]اگر چه درست بود، به جرات می گفتم، و بدون شک آن را به عنوان علامت احترام در نظر می گیرد
11. I dare say you can get far better versions out there!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم می گویم می توانید نسخه های خیلی بهتر از آن را دریافت کنید!
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم می گویم می توانید نسخه های خیلی بهتر از آن را دریافت کنید!
12. It sounds rather pompous, I dare say, but I think it was the beginning of understanding without knowing.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، خیلی پر طمطراق است، اما فکر می کنم بدون این که بدانم، شروع به فهم و فهم بود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد به اندازه کافی پرمعنی، به جرات می گویند، اما من فکر می کنم آن را آغاز از درک بدون دانستن است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد به اندازه کافی پرمعنی، به جرات می گویند، اما من فکر می کنم آن را آغاز از درک بدون دانستن است
13. I dare say that mine, under the cover of my beard, twitches faintly back.
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم که مال من، زیر پوشش ریش من، کمی لرزید
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم بگویم که من زیر پوشش ریش من، کمی به عقب می کشد
[ترجمه گوگل]جرأت می کنم بگویم که من زیر پوشش ریش من، کمی به عقب می کشد
14. There's lots of things that ought, I dare say.
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم: خیلی چیزها هست که باید باشد
[ترجمه گوگل]چیزهای زیادی وجود دارد که باید بگویم
[ترجمه گوگل]چیزهای زیادی وجود دارد که باید بگویم
پیشنهاد کاربران
به جرات میتوانم بگویم
I can say it strongly
I can say it strongly
کلمات دیگر: