کلمه جو
صفحه اصلی

b cell


(کالبد شناسی) سلول b (هر یک از لنفوسیت های غیرناشی از تیموس که در مغز استخوان به کمال می رسند و در ساختن پادتن ها نقش دارند)

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) سلول B (هر یک از لنفوسیت‌های غیرناشی از تیموس که در مغز استخوان به کمال می‌رسند و در ساختن پادتن‌ها نقش دارند)


سلول B


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a type of white blood cell, produced in the bone marrow, that makes antibodies that fight off disease.

• beta cell, cell in the pancreatic islets which produces and secretes insulin (physiology); type of lymphocyte produced in the bone marrow, precursor of antibody-producing plasma cells (immunology)

جملات نمونه

1. Their solution was to isolate specific clones of B cells and fuse them with cancer cells.
[ترجمه ترگمان]راه حل آن ها مجزا کردن کلون های خاص سلول های بی بود و آن ها را با سلول های سرطانی ترکیب کرد
[ترجمه گوگل]راه حل آنها انسداد کلون های خاصی از سلول های B بود و آنها را با سلول های سرطانی ترکیب می کرد

2. Most gastric lymphomas are large cell lymphomas of B cell lineage.
[ترجمه ترگمان]بیشتر lymphomas (lymphomas gastric)سلول بزرگ lymphomas از دودمان B هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر لنفوم های معده لنفوم سلول بزرگ سلول B سلولی هستند

3. These antibodies are produced by the B cells in our lymph glands.
[ترجمه ترگمان]این پادتن در غدد لنفاوی ما تولید می شه
[ترجمه گوگل]این آنتی بادی ها توسط سلول های B در غدد لنفاوی تولید می شود

4. Because the disorder is specific to B cells, it may be a candidate for somatic gene therapy.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این اختلال مختص سلول های بی است، ممکن است کاندیدای درمان ژن جسمی باشد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این اختلال به سلول های بنیادی اختصاص دارد، ممکن است یک نامزد برای درمان ژنتیک جسمی باشد

5. Furthermore, numbers of peripheral activated B cells may vary among individuals.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تعداد سلول های B فعال محیطی ممکن است در بین افراد متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تعداد سلولهای B فعال فعال محیطی ممکن است بین افراد متفاوت باشد

6. It is the T-cells which stimulate the B cells to produce the necessary antibodies to protect the body against an invading pathogen.
[ترجمه ترگمان]این سلول های T - سلول هایی هستند که سلول های B را تحریک می کنند تا آنتی بادی لازم را برای محافظت از بدن در برابر پاتوژن مهاجم تولید کنند
[ترجمه گوگل]این سلول های T است که سلول های B را تحریک می کنند تا آنتی بادی های لازم را برای محافظت از بدن در برابر یک پاتوژن مهاجم تولید کنند

7. be used as a germinal center B cell ( GCB ) DLBCL marker was also discussed.
[ترجمه ترگمان]همچنین برای این منظور از شاخص germinal B (GCB)نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان یک سلول ژرمینال B (GCB) DLBCL مورد استفاده قرار گرفت

8. Objective To develop multiple B cell epitope antigens of Schistosoma japonicum and evaluate their antigenicity.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد سلول های بی ام گروه B از آنتی ژن Schistosoma japonicum و ارزیابی antigenicity آن ها
[ترجمه گوگل]هدف: برای تولید چندین آنتی ژن اپیتوپروتئین سلولی Schistosoma japonicum و ارزیابی آنتی ژنیکیته آنها

9. This can lead to B cell hyperplasia and cancer.
[ترجمه ترگمان]این می تواند منجر به سرطان و سرطان سلول بی شود
[ترجمه گوگل]این می تواند به هیپرپلازی سلول B و سرطان منجر شود

10. With separation into T and B cell areas, non - lymphoid cell populations develop at characteristic sites.
[ترجمه ترگمان]با جدایی به مناطق سلول T و B، جمعیت های سلول غیر lymphoid در محل های اختصاصی توسعه می یابند
[ترجمه گوگل]با جدا شدن در سلول های T و B سلول، سلول های غیر لنفوئیدی سلولی در مکان های مشخص توسعه می یابند

11. The tumors were predominate B cell lymphoma (5/7 cases)and less common in T cell(1/7 cases)and histiocyte lymphoma(1/7 cases).
[ترجمه ترگمان]تومورها در lymphoma سلول B (۵ \/ ۷ مورد)و کم تر در سلول های T (۱ \/ ۷ مورد)و histiocyte lymphoma (۱ \/ ۷ مورد)شیوع پیدا کردند
[ترجمه گوگل]تومورها بیشتر از لنفوم سلول B بودند (7/5 مورد) و کمتر در سلول T (7/1 مورد) و لنفوم هیستوسیت (7/1 مورد) کمتر بود

12. The nearly all stimulation island of langerhans B cell secretion thrusts out the island element to be able to stimulate the island of langerhans D cell growth chalone secretion.
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمامی جزیره تحریک ترشح سلول بی langerhans B باعث بیرون آمدن عنصر جزیره می شود تا قادر به تحریک جزیره ترشح سلول D درونی langerhans باشد
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام جزیره تحریک لانگرهانس ترشح سلول B سلول عصبی جزیره را قادر می سازد که ترشح چالون رشد سلول D سلول های لانگرهانس را تحریک کند

13. CD 72 is a B cell specific receptor that exists in multiple alternative splicing forms.
[ترجمه ترگمان]سی دی ۷۲ یک گیرنده ویژه سلول بی است که در اشکال مختلف پیرایش متناوب وجود دارد
[ترجمه گوگل]سی دی 72 یک گیرنده اختصاصی سلول B است که در فرم های متعدد جایگزینی جایگزین وجود دارد

14. B cell: A type of lymphocyte that a major role in the body's humoral immune response.
[ترجمه ترگمان]سلول بی: نوعی از lymphocyte که نقش عمده ای در واکنش ایمنی بدن انسان ایفا می کند
[ترجمه گوگل]سلول B: یک نوع لنفوسیت است که نقش مهمی در پاسخ ایمنی بدن انسان دارد


کلمات دیگر: