کلمه جو
صفحه اصلی

umbra


معنی : شبح، روح، سایه، نقطه تاریک
معانی دیگر : (سایه ی مخروط شکل هر سیاره که در جهت مخالف خورشید افکنده می شود) اختر سایه، سایه ی سیاره، (لکه های خورشید) سیاه میان، سایه ی مرکزی

انگلیسی به فارسی

سایه، شبح، روح، نقطه تاریک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: umbrae
مشتقات: umbral (adj.)
(1) تعریف: a shadow or darkened area.
مشابه: shade

(2) تعریف: the darkest part of the shadow, from which all light is blocked, cast by one heavenly body on another, as in an eclipse or in the center of a sunspot. (Cf. penumbra.)

• shade, shadow; area of the shadow of an eclipse, dark center of a sunspot; spectral image

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سایه ناحیه سایه کامل پشت جسمی که در تابش باریکه قرار دارد . خط مستقیمی که از هر نقطه در این ناحیه به هر نقطه از منبع کشیده شود از جسم می گذرد .

مترادف و متضاد

شبح (اسم)
apparition, target, phantom, ghost, silhouette, specter, sprite, spook, caddy, simulacrum, eidolon, spectrum, fantom, phantasm, phantasma, umbra, wraith

روح (اسم)
nature, spirit, esprit, apparition, breeze, calmness, phantom, ghost, specter, sprite, psyche, spook, zing, placidity, numen, fantom, phantasm, phantasma, spunkie, umbra, wraith

سایه (اسم)
shadow, protection, patronage, auspices, shade, shading, umbrage, hatching, shadiness, umbra

نقطه تاریک (اسم)
umbra

جملات نمونه

1. This is a lighter area between the umbra and the edge of a shadow.
[ترجمه ترگمان]این یک منطقه روشن تر میان the و لبه یک سایه است
[ترجمه گوگل]این یک ناحیه سبک تر از تنگه و لبه سایه است

2. Even in the umbra of sunspots, the strongest region in the solar atmosphere, the magnetic field strength is only about 2000 Gauss.
[ترجمه ترگمان]حتی در the شدن sunspots، قوی ترین منطقه در اتمسفر خورشیدی، نیروی میدان مغناطیسی تنها حدود ۲۰۰۰ گاوس است
[ترجمه گوگل]حتی در تنگه لکه های خورشیدی، قوی ترین منطقه در فضای خورشید، قدرت میدان مغناطیسی تنها حدود 2000 گاوس است

3. This includes the continuous survey of umbra and penumbra of the sunspot.
[ترجمه ترگمان]این شامل بررسی مستمر of و penumbra از the است
[ترجمه گوگل]این شامل بررسی پیوسته تنگ و سایه لکه لکه های قرمز است

4. Passing closer to the center of the umbra, the Moon's southern hemisphere (left) appears darker in this eclipse image, recorded from Deerlick Astronomy Village, Georgia, USA.
[ترجمه ترگمان]از نزدیک تر به مرکز of، نیم کره جنوبی ماه (چپ)در این تصویر کسوف تیره تر به نظر می رسد، که از Deerlick Astronomy، جورجیا، ایالات متحده آمریکا ثبت شده است
[ترجمه گوگل]در نزدیکی مرکز تنگه، نیمکره جنوبی ماه (چپ) در این تصویر گرفتگی، که از Deerlick Astronomy Village، جورجیا، ایالات متحده آمریکا، ثبت شده، تیره تر می شود

5. Umbra - You need Samples values equal to or greater than 2 to see any influence of this button.
[ترجمه ترگمان]Umbra - شما به مقادیر نمونه ها برابر یا بزرگ تر از ۲ نیاز دارید تا هر گونه تاثیر این دکمه را ببینید
[ترجمه گوگل]Umbra - شما نیاز به نمونه های ارزش برابر یا بیشتر از 2 برای دیدن هر گونه تاثیر این دکمه

6. The center of the umbra is much darker than its edges, " it says.
[ترجمه ترگمان]مرکز of بسیار تیره تر از لبه آن است \"
[ترجمه گوگل]مرکز تنگه از لبه های آن بسیار تیره تر است 'می گوید

7. Shaped like a cone extending into space, the umbra has a circular cross section that can be most easily seen during a lunar eclipse.
[ترجمه ترگمان]به شکل یک مخروط که به سمت فضا حرکت می کند، umbra دارای مقطع عرضی گردی است که به راحتی می تواند در طول ماه گرفتگی قابل مشاهده باشد
[ترجمه گوگل]توده ای مانند یک مخروطی که به فضا گسترش می یابد، دارای یک مقطع دایره ای است که می تواند به راحتی در یک گرفتگی ماه دیده شود

8. When this happens, the umbra cannot reach Earth and an antumbra shadow is created over the planet's surface.
[ترجمه ترگمان]وقتی این اتفاق می افتد، umbra نمی توانند به زمین برسند و سایه antumbra بر روی سطح کره زمین ایجاد شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که این اتفاق می افتد، تنگا نمی تواند به زمین برسد و یک سایه موموبار روی سطح سیاره ایجاد شده است

9. Only moon umbra totally puts on earth, the shadow area can watch the eclipse.
[ترجمه ترگمان]فقط ماه تاریکی را روی زمین قرار می دهد، منطقه سایه می تواند خورشید را ببیند
[ترجمه گوگل]تنها ماه تنگا به طور کامل بر روی زمین قرار می گیرد، منطقه سایه می تواند گرفتگی را تماشا کند

10. Partial Eclipse - When only part of the moon enters the Earth's umbra, this is called a partial eclipse.
[ترجمه ترگمان]کسوف جزیی: زمانی که تنها بخشی از ماه وارد the زمین می شود کسوف جزیی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]Eclipse Partial - هنگامی که تنها بخشی از ماه وارد تنگ زمین می شود، این یک تضاد جزئی است

11. It was found that an anormal light bridge formed in the old main spot when the two umbrae merged into one instead of the opposite case, i. e., one umbra split into two.
[ترجمه ترگمان]پیدا بود که پلی روشن در نقطه اصلی اصلی که در آن واحد دو umbrae به جای آن در یکی از موارد مخالف به یکی تبدیل شده است، تشکیل شده است E تاریکی به دو قسمت تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]مشخص شد که یک پل نور غیر طبیعی در نقطه اصلی قدیمی تشکیل شده است، زمانی که دو تنه به جای مورد مخالف ادغام شدند، من الف, یک توبره به دو قسمت تقسیم شده است

12. This will only be experienced at a specific point on Earth where a shadow cast by the Moon, called an umbra, reaches our planet.
[ترجمه ترگمان]این تنها در یک نقطه مشخص روی زمین تجربه خواهد شد که در آن سایه ای از ماه به نام an، به سیاره ما می رسد
[ترجمه گوگل]این تنها در یک نقطه خاص در زمین تجربه می شود که در آن یک سایه که توسط ماه ساخته شده است، به نام تنگ، به سیاره ما می رسد

13. The first is simply how deeply the moon goes into the umbra.
[ترجمه ترگمان]اولی به سادگی این است که ماه تا چه حد به the می رود
[ترجمه گوگل]اول این است که عمیقا ماه را به توده تبدیل می کند

14. It was unmistakable: Baker's face is surrounded by an umbra of curls that organize themselves into unpredictable spirals—not unlike the complex protein molecules he studies.
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که چهره بی کر با حلقه ای از جعد احاطه شده که خود را به spirals غیرقابل پیش بینی تبدیل می کند - نه برخلاف مولکول های پروتئینی پیچیده که او مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]چهره ی بیکررکنان نامش فاش نشده توسط یک چوپان فرفری است که خود را به مارپیچ های غیر قابل پیش بینی متصل می کنند-نه بر خلاف مولکول های پروتئینی پیچیده که او مطالعه می کند

پیشنهاد کاربران

۱. سایه
۲. نقطه تاریک
۳. روح
۴. شبه


کلمات دیگر: