کلمه جو
صفحه اصلی

xanthic


معنی : صفراوی، مایل به زردی، گزانتیک
معانی دیگر : زرد رنگ

انگلیسی به فارسی

مایل به زردی، گزانتیک، صفراوی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a yellow or yellowish color.
مشابه: golden

(2) تعریف: pertaining to or derived from xanthine or xanthic acid.

• yellow, yellowish in color

مترادف و متضاد

صفراوی (صفت)
biliary, bilious, xanthic

مایل به زردی (صفت)
xanthic

گزانتیک (صفت)
xanthic

جملات نمونه

1. A traditional xanthic disulfide (XD) modified CR was improved greatly and a new trend combining CR with speciality elastomer emerged .
[ترجمه ترگمان]یک CR سنتی (XD)اصلاح شده (XD)به شدت بهبود یافته و یک گرایش جدید متشکل از CR با الاستومر speciality مشخص شد
[ترجمه گوگل]اصلاح شده CRC سنتز دی سولفید سنتی (XD) به شدت بهبود یافته و روند جدید ترکیب CR با الاستومر مخصوص ظاهر شد

2. The other day, two person of having sexual intercourse period, some people absorb using the camera record the entire process, middle imitates the Japanese xanthic film many obscene movement.
[ترجمه ترگمان]یک روز دیگر، دو فرد مبتلا به رابطه جنسی، برخی از مردم با استفاده از دوربین کل فرآیند را به خود جذب می کنند، که به تقلید از فیلم xanthic ژاپنی بسیاری از جنبش های شنیع است
[ترجمه گوگل]روز دیگر، دو نفر از داشتن دوره مقاربت جنسی، بعضی از مردم با استفاده از دوربین ضبط کل روند، میانه فیلم جعلی ژاپن تقلید بسیاری از جنبش ناخوشایند

3. The ore sample was dissolved in nitric acid. After enrichment and separation with Xanthic ester cotton, the silver was determined by thiocyanometry.
[ترجمه ترگمان]نمونه سنگ معدن در نیتریک اسید حل شد پس از غنی سازی و جدایی با Xanthic استر، نقره توسط thiocyanometry تعیین شد
[ترجمه گوگل]نمونه سنگ در اسید نیتریک حل شده است پس از غنی سازی و جداسازی با پنبه سس کاسنی، نقره توسط تیوسینومتری تعیین شد

4. After the sample had been acidulated and dissolved by soda. P-Mo-V xanthic acid spectrophotometry was used to determine the content of P2O
[ترجمه ترگمان]بعد از این که نمونه به وسیله سودا حل و حل شد P - Mo - V xanthic acid برای تعیین مقدار of مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پس از نمونه گیری، محلول اسید شده و محلول محلول در آب حل شده است برای تعیین محتوای پتاسیم P-Mo-V به روش اسپکتروفتومتری زانتیک استفاده شد

5. Based on an experiment for the adsorption of trace silver by xanthic ester cotton under different conditions, the most suitable condition for such adsorption has been determined.
[ترجمه ترگمان]براساس یک آزمایش برای جذب نقره ردیابی شده توسط xanthic استر تحت شرایط مختلف، مناسب ترین وضعیت برای چنین جذب مشخص شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس یک آزمایش برای جذب نقره رسیده توسط پنبه استرین xanthic در شرایط مختلف، مناسب ترین شرایط برای چنین جذب تعیین شده است

6. Xanthic ester is a kind of catcher in the floatation of minerals. Though only a very little amount of xanthic ester is discharged into water, it smells wondrously bad.
[ترجمه ترگمان]Xanthic استر یک نوع شکارچی در شناوری مواد معدنی است هر چند که فقط مقدار کمی از xanthic راچستر به درون آب می رود، به طرز عجیبی بوی بد می دهد
[ترجمه گوگل]استریت Xanthic نوعی کشنده در شناور از مواد معدنی است اگرچه تنها مقدار کمی از استر استرانسیم در آب تخلیه می شود، این بوی بدی دارد


کلمات دیگر: