1. exuberant zeal
اشتیاق افراط آمیز
2. religious zeal
تعصب مذهبی
3. he performed his duties with zeal
او وظایف خود را با شوق و ذوق انجام می داد.
4. he was afire with religious zeal
شور مذهب در درونش شعله می زد.
5. i hope some of his brother's zeal will rub off on him too
امیدوارم قدری از اشتیاق برادرش به او هم سرایت کند.
6. Zeal without knowledge is fire without light. Thomas Fuller
[ترجمه ترگمان]شور و شوق، آتش بدون نور است توماس فولر
[ترجمه گوگل]زنا بدون دانش آتش بدون نور است توماس فولر
7. There is a holy, mistaken zeal in politics, as well as religion, by per-suading others we convince.
[ترجمه ترگمان]در سیاست، تعصب اشتباه در سیاست، و همچنین مذهب، به ازای هر فرد دیگری که ما را متقاعد می کنیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حقیقت سیاست و مذهب مقدس و اشتباه اشتباه است که ما را متقاعد می کنیم
8. Zeal without knowledge is a runaway horse.
[ترجمه ترگمان]شور و شوق، اسب فراری است
[ترجمه گوگل]زنا بدون دانش اسب فراری است
9. He burned with a reforming zeal.
[ترجمه ترگمان]با شور و شوق reforming می سوخت
[ترجمه گوگل]او با اشتیاق اصلاحطلب سوخته بود
10. In their zeal to catch drug dealers, police have ignored citizens' basic civil rights.
[ترجمه ترگمان]پلیس در اشتیاق خود برای گرفتن فروشندگان مواد مخدر، حقوق مدنی شهروندان را نادیده گرفته است
[ترجمه گوگل]پلیس از اشتیاق خود برای گرفتن نمایندگی مواد مخدر، از حقوق شهروندی اولیه شهروندان نادیده گرفته است
11. She went about the task with the zeal of an enthusiast.
[ترجمه ترگمان]اون با شور و شوق یه آدم مشتاق کار رو انجام داد
[ترجمه گوگل]او با مشغولیت علاقه مندان به این کار رفت
12. He shows great zeal for knowledge.
[ترجمه ترگمان]او شور و شوق زیادی برای دانش نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او مشتاق حقیقت برای دانش است
13. They worked with great zeal to finish the project.
[ترجمه ترگمان]آن ها با اشتیاق زیادی برای پایان دادن به این پروژه تلاش کردند
[ترجمه گوگل]آنها برای خاتمه دادن به پروژه با اشتیاق زیاد کار کردند
14. She had a true zeal for journalism.
[ترجمه ترگمان] اون یه zeal واقعی برای روزنامه نگاری داشت
[ترجمه گوگل]او برای خبرنگاری مستحکم واقعی داشت