کلمه جو
صفحه اصلی

habeas corpus


(حقوق) حکم احضار به دادگاه (به ویژه به منظور اطمینان از قانونی بودن بازداشت و زندانی شخص متهم) (نام کامل آن: corpus ad subjiciendum habeas)، حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف، حکم ازادی متهمی که دلیلی برای اتهامش نیست صادر کردن

انگلیسی به فارسی

حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف، حکم آزادی (متهمی که دلیلی برای اتهامش نیست) صادر کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in law, a writ calling for a detained person to be brought before a court, designed to insure against unlawful detention or imprisonment.

• (latin) writ requiring that a prisoner be brought before a court to decide the legality of his detention; writ requiring that a person be brought into court for questioning (law)
habeas corpus is a law that exists in many countries. it states that a person cannot be kept in prison unless he or she has been brought before a judge or a magistrate, who must decide whether it is lawful for that person to be kept in prison.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] قرار احضار زندانی (به منظور رسیدگی به اینکه بازداشت وی طبق قانون صورت گرفته یا خیر)

جملات نمونه

1. I keep my right to sue out my habeas corpus at common law,if you still want to search my bag.
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز بخواهی کیفم را بگردی، من حق دارم شکایت کنم
[ترجمه گوگل]من همچنان حق خودم را در قبال قوانین متعصبانه به قصاص habeas من دادم، اگر هنوز میخواهید کیف من را جستجو کنید

2. Kennedy and other opponents of habeas corpus reform made a last-minute appeal to have the provision stripped from the bill.
[ترجمه ترگمان]کندی و دیگر مخالفان حکم احضار به دادگاه درخواست یک دقیقه آخر را کردند تا این لایحه را از لایحه حذف کنند
[ترجمه گوگل]کندی و سایر مخالفان اصلاحات habeas corpus درخواست تجدید نظر در آخرین لحظه را برای تأمین امنیت از این لایحه انجام دادند

3. His petition for a writ of habeas corpus was denied by the circuit court.
[ترجمه ترگمان]درخواست او برای حکم احضار به دادگاه توسط دادگاه مدار رد شد
[ترجمه گوگل]دادگاه مدارک خود را برای دادخواهی از دادسرای habeas corpus رد کرد

4. The first effectively eliminated the filing of successive habeas corpus claims.
[ترجمه ترگمان]اولین بار به طور موثر پرونده احضار به دادگاه احضار به دادگاه را حذف کرد
[ترجمه گوگل]اولین بار به طور موثر حذف ادعاهای پی در پی habeas corpus را حذف کرد

5. The Senate added restrictions on habeas corpus, or the right of prisoners to appeal against death sentences.
[ترجمه ترگمان]سنا محدودیت هایی را در مورد احضار به دادگاه، یا حق زندانیان برای اعتراض به حکم اعدام اضافه کرد
[ترجمه گوگل]مجلس سنا محدودیت هایی را برای حبیب السلطنه یا حق زندانیان برای اعتراض به احکام اعدام اضافه کرد

6. Had he seen a challenge to the controversial habeas corpus situation as a means to garner attention?
[ترجمه ترگمان]آیا او به عنوان وسیله ای برای جلب توجه، چالشی را در مورد موقعیت احضار به دادگاه به عنوان وسیله ای برای جلب توجه دیده بود؟
[ترجمه گوگل]آیا او شاهد یک چالش برای وضعیت جسمانی بحث برانگیز به عنوان وسیله ای برای جلب توجه بود؟

7. But habeas corpus is in fact a federal civil proceeding, where much broader rules apply.
[ترجمه ترگمان]اما دادگاه احضار به دادگاه در حقیقت یک اقدام مدنی فدرال است که در آن قوانین بسیار بیشتری اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]اما habeas corpus در حقیقت یک روند مدنی فدرال است، در حالیکه قوانین بسیار گسترده تر اعمال می شود

8. Clause 2:The Privilege of the Writ of Habeas Corpus shall not be suspended, unless when in Cases of Rebellion or Invasion the public Safety may require it.
[ترجمه ترگمان]بند ۲: Privilege کتاب مقدس of نباید معلق بماند، مگر آن که در موارد شورش یا هجوم به امنیت عمومی به آن نیاز داشته باشد
[ترجمه گوگل]ماده 2: مجازات نوشته Habeas Corpus به تعلیق نخواهد افتاد، مگر اینکه در موارد شورش یا تهاجم، ایمنی عمومی به آن نیاز داشته باشد

9. Trial by jury and the law of habeas corpus were practically suspended.
[ترجمه ترگمان]محاکمه توسط هیات منصفه و قانون حکم احضار به دادگاه عملا به حالت تعلیق درآمده بود
[ترجمه گوگل]محاکمه توسط هیئت منصفه و قانون habeas corpus عملا به حالت تعلیق درآمد

10. They also developed prerogative orders and Habeas Corpus.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین سفارش حق امتیاز و Habeas Corpus را دادند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین دستورات حقوقی و Habeas Corpus را توسعه دادند

11. The applicants, the people receiving the writ of habeas corpus and the admissible agencies form its basic framework .
[ترجمه ترگمان]داوطلبان، افرادی که حکم احضار به دادگاه را دریافت می کنند و نهاده ای قابل پذیرش چارچوب اساسی خود را شکل می دهند
[ترجمه گوگل]متقاضیان، افرادی که می گویند نامه habeas corpus و آژانس های قابل قبول چارچوب اساسی خود را تشکیل می دهند

12. The writ of habeas corpus is called "the Great writ" in the common law countries.
[ترجمه ترگمان]حکم احضار به دادگاه \"حکم بزرگ\" در کشورهای مشترک قانون نامیده می شود
[ترجمه گوگل]نوشتۀ habeas corpus در 'قوانین بزرگ' در کشورهای مشترک قانون نامیده می شود

13. The privilege of the writ of habeas corpus shall not be suspended, unless when in cases of rebellion or invasion the public safety may require it.
[ترجمه ترگمان]حق حکم احضار به دادگاه به تعویق نخواهد افتاد مگر آنکه در مواردی که در موارد شورش یا هجوم به امنیت عمومی به آن نیاز داشته باشد
[ترجمه گوگل]امتیازات مجلس هبایس ها مجاز نیست، مگر اینکه در موارد شورش یا تهاجم، امنیت عمومی به آن نیاز داشته باشد

14. System of writ of habeas corpus is a useful remedys system for personal rights of citizens.
[ترجمه ترگمان]سیستم حکم احضار به دادگاه یک سیستم remedys مفید برای حقوق شخصی شهروندان است
[ترجمه گوگل]سیستم حکم habeas corpus یک سیستم درمان مناسب برای حقوق شخصی شهروندان است

15. System writ of habeas corpus is a useful remedys system for personal rights of citizens.
[ترجمه ترگمان]حکم \"حکم احضار به دادگاه\" یک سیستم remedys مفید برای حقوق شخصی شهروندان است
[ترجمه گوگل]سیستم سیستم habeas corpus یک سیستم درمان مناسب برای حقوق شخصی شهروندان است

پیشنهاد کاربران

آزادی مشروط

حکم آزادی

قرار احضارِ زندانی


کلمات دیگر: