کلمه جو
صفحه اصلی

kabbalah

انگلیسی به انگلیسی

• jewish mystical doctrine, collection of jewish teachings (includes the zohar, the sepher yetzira and the sepher habahir)

جملات نمونه

1. As for kabbalah, I found it utterly incomprehensible.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، کاراته به کلی نامفهوم بود
[ترجمه گوگل]با توجه به کابالا، این کاملا غیر قابل درک است

2. Even in Jewish kabbalah, the different Sephiroth are sometimes associated with parts of the body.
[ترجمه ترگمان]حتی در kabbalah یهودی، Sephiroth مختلف گاهی اوقات با بخش هایی از بدن مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]حتی در کابالاهای یهودی، Sephiroth مختلف گاهی اوقات با بخش هایی از بدن ارتباط دارد

3. Often reprinted, this popular book of practical kabbalah includes incantations and magical formulae.
[ترجمه ترگمان]اغلب تجدید چاپ مجدد، این کتاب مشهور kabbalah عملی شامل افسون و فرمول جادویی است
[ترجمه گوگل]اغلب تجدید چاپ، این کتاب محبوب از کابالما عملی شامل حقه و فرمول جادویی است

4. Kabbalah can be spelled several different ways - each seemingly correct.
[ترجمه ترگمان]Kabbalah را می توان چندین روش مختلف هجی کرد - هر یک به ظاهر درست
[ترجمه گوگل]کابالا را می توان به روش های مختلفی تلفظ کرد - هر کدام به ظاهر درست است

5. The information in the Kabbalah follows the patterns of the sacred geometry that forms our reality.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در the، الگوهای هندسی مقدس را دنبال می کند که واقعیت ما را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]اطلاعات در کابالا به دنبال الگوهای هندسی مقدس است که واقعیت ما را تشکیل می دهد

6. Jacob, the little Rabbi, was created because of my fascination and curiosity about the Jewish religion and the Kabbalah, a philosophy about which I recommend reading.
[ترجمه ترگمان]جیکوب، ربی کوچک، به خاطر شیفتگی و کنجکاوی من در مورد مذهب یهودی و the، فلسفه ای که من توصیه می کنم مطالعه کنم، ایجاد شد
[ترجمه گوگل]یعقوب، روح کوچک، به سبب شگفتی و کنجکاوی من در مورد دین یهودی و کابالا، فلسفی که من توصیه می کنم خواندن آن، ایجاد شد

7. Girl: (As an attempt to release the tension, she qualifies to me) I'm very open minded. I just got into Zen Buddhism and Kabbalah.
[ترجمه ترگمان]دختر: (به عنوان تلاشی برای رهایی از تنش، او به من راه یافت)من بسیار open من فقط به بودایی ذن و Kabbalah رسیدم
[ترجمه گوگل]دختر: (به عنوان تلاش برای آزادی تنش، او به من واگذار می شود) من بسیار باز فکر است من فقط به بودیسم زین و کابالا آمدم

8. The Dalai Lama also has critics in the west who say his talk of "the oneness of humanity" or "inward disarmament" is a Hollywood fad, alongside Kabbalah and macrobiotic diets.
[ترجمه ترگمان]دالایی لاما همچنین منتقدان در غرب دارد که می گویند صحبت او از \"یگانگی بشریت\" یا \"خلع سلاح درونی\" یک مد هالیوودی است که در کنار رژیم های Kabbalah و macrobiotic قرار دارد
[ترجمه گوگل]دالایی لاما در غرب نیز منتقدان می گوید که سخنان او در مورد 'همبستگی بشریت' یا 'خلع سلاح درونی' یک فاجعه هالیوود است، در کنار کابالا و رژیم های ماکروبیوتیک

9. The inspiration for the five Books came from her study of Kabbalah.
[ترجمه ترگمان]الهامی برای این پنج کتاب از مطالعه او در مورد Kabbalah بود
[ترجمه گوگل]الهام گرفتن این پنج کتاب از مطالعه او درباره کابالا بود


کلمات دیگر: