کلمه جو
صفحه اصلی

kafkaesque


به سبک کافکا (پیچیده و کابوس مانند)

انگلیسی به فارسی

به سبک کافکا (پیچیده و کابوسمانند)


کافکا


انگلیسی به انگلیسی

• absurd, lacking meaning, depressing (as in the themes in kafka's stories); helpless condition of the "little guy" (citizen) against bureaucratic power; similar to or reminiscent of the works of franz kafka

جملات نمونه

1. Working there was like being trapped in a Kafkaesque nightmare.
[ترجمه ترگمان]کار کردن در آنجا مثل اینکه در یک کابوس شبانه گیر افتاده باشد
[ترجمه گوگل]کار کردن در آنجا مانند یک کابوس کافکا در دام افتاده بود

2. "All this is stupid and Kafkaesque, and the sisters are very upset about it, " said Etgar.
[ترجمه ترگمان]Etgar می گوید: \" همه این کارها احمقانه و احمقانه است و خواهران در این مورد خیلی ناراحت هستند \"
[ترجمه گوگل]اگگار گفت: «این همه احمق و کافکا است و خواهران در مورد آن بسیار ناراحت هستند

3. This is exactly the Kafkaesque world that the pro-democracy protesters were trying to abolish.
[ترجمه ترگمان]این دقیقا همان دنیایی است که معترضان طرفدار دموکراسی در تلاش برای لغو آن بودند
[ترجمه گوگل]این دقیقا همان جهان کافکا است که معترضین طرفدار دموکراسی سعی داشتند آن را لغو کنند

4. There is something almost Orwellian . . . it's almost Kafkaesque.
[ترجمه ترگمان] یه چیزی تقریبا \"Orwellian\" - ه تقریبا \"Kafkaesque\" - ه
[ترجمه گوگل]چیزی حدود Orwellian وجود دارد تقریبا Kafkaesque است

5. Meantime, the present situation is Kafkaesque, said Rhodes. "You have people finally calling for help and getting an answering machine. "
[ترجمه ترگمان]در این ضمن، وضعیت کنونی Kafkaesque است و گفت: \" شما در نهایت برای کمک و گرفتن یک دستگاه پاسخ درخواست کمک می کنید \"
[ترجمه گوگل]در همین حال، رودس گفت که وضعیت کنونی کافکا است 'شما مردم را در نهایت برای کمک و دریافت یک دستگاه پاسخگو تماس می گیرید '

6. The characteristics of kafkaesque s personality mechanism was fear and self - abasement.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های مکانیزم شخصیت kafkaesque ترس و self بود
[ترجمه گوگل]ویژگی های مکانیسم شخصیت کافکاکس ترس و غرق شدن خود بود

7. Such comics tend to portray a noirish and Kafkaesque version of the modern world.
[ترجمه ترگمان]چنین comics تمایل دارند نسخه noirish و Kafkaesque از دنیای مدرن را به تصویر بکشند
[ترجمه گوگل]چنین کمیک ها تمایل به نمایش نسخه یونانی و کافکا از دنیای مدرن دارند

8. Kafkaesque is a famous contemporary novelist of Austria and one of the originators of modernist school of literature.
[ترجمه ترگمان]Kafkaesque یکی از نویسندگان مشهور معاصر اتریش و یکی از the مکتب ادبیات مدرن است
[ترجمه گوگل]Kafkaesque معروف رمان نویس معاصر اتریش و یکی از مؤلفان مدرسه مدرن ادبیات است

9. "Petition" is an anthology of Kafkaesque anecdotes, most of them fragmentary, but what gives it shape and almost unbearable dramatic weight are the handful of stories the director pursues in detail.
[ترجمه ترگمان]\"دادخواست\" گلچینی ادبی از داستان های Kafkaesque است که بیش ترشان پراکنده هستند، اما چیزی که به آن شکل می دهد و تقریبا غیرقابل تحمل است، مشتی داستان هایی است که کارگردان به تفصیل به دنبال آن است
[ترجمه گوگل]'تقاضا' مجموعه ای از داستان های کافکا است که اکثر آنها قطعی است، اما آنچه که آن را شکل می دهد و وزن قابل توجه آن تقریبا غیرقابل تحمل است، تعدادی از داستان هایی است که کارگردان جزئیات آن را دنبال می کند

10. A colony of ants on the move from one nest site to another exhibits the Kafkaesque underside of emergent control.
[ترجمه ترگمان]کلنی مورچه های روی حرکت از یک لانه به مکان دیگری، قسمت زیرین control را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک مستعمره مورچه ها در حال حرکت از یک مکان لانه به دیگری، قسمت پایین کافکاکس را کنترل می کند

11. Judgement is the representative work of Kafka during his second writing climax, which indicates the formation of Kafkaesque novel .
[ترجمه ترگمان]داوری کار کافکا در دومین نقطه اوج نویسندگی او است که نشان دهنده تشکیل رمان Kafkaesque است
[ترجمه گوگل]قضاوت کارگر نمایندگی کافکا در طول اوج نوشتن دوم خود است، که نشان دهنده تشکیل رمان کافکا است

12. At times the trials of Mikhail K have been almost Kafkaesque.
[ترجمه ترگمان]در بعضی مواقع، محاکمه میخائیل K تقریبا Kafkaesque بوده است
[ترجمه گوگل]بارها مطالعات میهمان K تقریبا کافکا بوده است

13. Figure 25-2: This is how most users perceive error message dialog boxes. They see them as Kafkaesque interrogations with each successive choice leading to a yet blacker pit of retribution and regret.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ - ۲۵: این نشان می دهد که بسیاری از کاربران جعبه های محاوره خطای پیغام را دریافت می کنند آن ها آن ها را با هر انتخاب متوالی که منجر به یک گودال سیاه تر از کیفر و پشیمانی می شود، می بینند
[ترجمه گوگل]شکل 25-2: این است که چگونه بسیاری از کاربران درک جعبه محاوره پیام خطا آنها آنها را به عنوان بازجویی های کافکا با هر انتخاب پی در پی می بینند که منجر به گناه مجدد و تاسف می شود

14. But not if you take the train at 5 or 6 o'clock. It can be a Kafkaesque commute.
[ترجمه ترگمان]اما اگر شما قطار را در ساعت ۵ یا ۶ بگیرید این می تواند محل رفت و آمد Kafkaesque باشد
[ترجمه گوگل]اما نه اگر قطار را در ساعت 5 یا 6 ببرید این می تواند رفت و آمد Kafkaesque

پیشنهاد کاربران

یادآورِ سبک پیچیده، ستمگرانه و کابوس مانند دنیای خیالی کافکا. به فضاهای داستانی که موقعیت های پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقعیت گرایانه توصیف می کنند ( که در داستان های فرانتس کافکا زیاد پیش می آید ) .


کلمات دیگر: