1. The artistic zealot devoted his life to the completion of a great masterpiece.
[ترجمه ترگمان]این آدم متعصبی هنرمندانه زندگی خود را وقف تکمیل یک شاهکار بزرگ کرد
[ترجمه گوگل]پرستار هنری زندگی خود را به اتمام شاهکار بزرگ اختصاص داده است
2. He was forceful, but by no means a zealot.
[ترجمه ترگمان]او قوی بود، اما به هیچ وجه a نبود
[ترجمه گوگل]او نیرومند بود، اما به هیچ وجه شایسته نیست
3. Simon Zelotes is quite patently Simon the Zealot.
[ترجمه ترگمان](سیمون Zelotes)کاملا به نام سایمون the است
[ترجمه گوگل]سیمون زولوتس کاملا صریح سیمون زئولوت است
4. This allows Zealot to close quickly with his enemies.
[ترجمه ترگمان]این کار به zealot این امکان را می دهد که با دشمنان خود به سرعت نزدیک شوند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد Zealot به سرعت با دشمنان خود را ببندد
5. Would Zealot class be some sort of Death Knight equivalent with healing and curse abilities?
[ترجمه ترگمان]ایا این کلاس به عنوان شوالیه مرگ معادل با شفا دادن و قدرت های جادویی خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]آیا کلاس Zealot معادل با معیارهای مرگ و میر و معیشت است؟
6. Simon Zelotes (or Simon the Zealot) was one of the twelve disciples.
[ترجمه ترگمان]سیمون Zelotes (یا سیمون the)یکی از دوازده حواری است
[ترجمه گوگل]سیمون زولوتس (یا سیمون زئولوت) یکی از دوازده شاگرد بود
7. This allows the zealot to close quickly with his enemies.
[ترجمه ترگمان]این به این آدم متعصبی اجازه می دهد که با دشمنان خود به سرعت نزدیک شود
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا احمقانه به سرعت با دشمنان خود را بست
8. Simon the Zealot not to be confused with Simon Peter.
[ترجمه ترگمان](سیمون)zealot (سیمون)را نباید با سایمون پیتر اشتباه گرفت
[ترجمه گوگل]سیمون Zealot نباید با سیمون پیتر اشتباه بگیرد
9. I've been a web zealot for about seven years.
[ترجمه ترگمان]حدود هفت سال است که من یک تار zealot zealot هستم
[ترجمه گوگل]من حدود هفت سال است که یک وبسایت اینترنتی هستم
10. Yet a zealot is far more than the technology they bear.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این آدم متعصبی بسیار بیشتر از آن فن آوری است که آن ها تحمل می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، مزدور بسیار بیشتر از فن آوری است که آنها تحمل می کنند
11. Each zealot is trained for decades in hand - to - hand combat, tactics, pain tolerance and martial discipline.
[ترجمه ترگمان]هر فرد متعصبی برای دهه ها در مبارزه با دست، تاکتیک، تحمل درد و انضباط نظامی آموزش دیده است
[ترجمه گوگل]هر مبارزه برای دهه ها در مبارزه با دست، دست زدن به تاکتیک ها، تحمل درد و رشته های رزمی آموزش دیده است
12. The zealot was greatly angered by the Master's words.
[ترجمه ترگمان]The از شنیدن سخنان ارباب سخت خشمگین شد
[ترجمه گوگل]این سخنان استاد به شدت خشمگین بود
13. Upon hearing this, the zealot was enlightened.
[ترجمه ترگمان]با شنیدن این خبر، این آدم متعصبی روشنفکر بود
[ترجمه گوگل]پس از شنیدن این، پرستار روشن شد
14. Walsh was accused of everything from being a partisan zealot to an incompetent spendthrift.
[ترجمه ترگمان]والش به همه چیز متهم شده بود که این آدم متعصبی متعصب تا یک آدم spendthrift نالایق است
[ترجمه گوگل]والش به همه چیز متهم شده بود که یک عادت متعصب به خرج ناقص است