کلمه جو
صفحه اصلی

nacreous


وابسته به یا ساخته شده از صدف مروارید، کجی، صدفی، تولید کننده ی صدف مروارید

انگلیسی به فارسی

صدفی


براق


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of nacre.

(2) تعریف: resembling nacre; iridescent; lustrous.

• of pearl, of mother-of-pearl; shiny, iridescent

جملات نمونه

1. The structure and toughened mechanisms of nacreous layer were introduced to design the laminated composites.
[ترجمه ترگمان]ساختار و مکانیزم های سخت تر لایه nacreous برای طراحی کامپوزیت laminated ارایه شده است
[ترجمه گوگل]ساختار و مکانیزم های سخت افزاری لایه های براق برای طراحی کامپوزیت های چند لایه معرفی شد

2. The preparing condition of TiO mica nacreous pigments with Fe O 3 was studied.
[ترجمه ترگمان]شرایط تهیه مواد رنگی میکا کوارتز با Fe [ ۳ ] مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شرایط آماده سازی رنگدانه های TiO mica براق کننده با Fe O 3 مورد مطالعه قرار گرفت

3. Nacreous clouds - also known as polar stratospheric clouds - contribute to the formation of the polar ozone holes.
[ترجمه ترگمان]ابره ای Nacreous - که به عنوان ابره ای polar قطبی شناخته می شوند - به شکل گیری حفره ازن قطبی کمک می کنند
[ترجمه گوگل]ابرهای براق - همچنین به عنوان ابرهای استراتوسفر قطبی شناخته می شود - کمک به تشکیل سوراخ های اوزن قطبی

4. Nacreous aspiration ended up as a unstoppable flaw.
[ترجمه ترگمان] آرزوی Nacreous به عنوان یه ایراد غیرقابل توقف تموم شد
[ترجمه گوگل]آسپیراسیون پوستی به عنوان یک نقص غیر قابل توقف است

5. Microstructured biomaterials such as nacreous layer from mollusk shells receive much attention at present.
[ترجمه ترگمان]مواد زیستی Microstructured مانند لایه nacreous از پوسته mollusk در حال حاضر توجه زیادی را به خود جلب می کنند
[ترجمه گوگل]مواد زیستی میکروارساز مانند لاک لاک الکل از پوسته های مولکول توجه زیادی را در حال حاضر مورد توجه قرار می دهند


کلمات دیگر: