کلمه جو
صفحه اصلی

taffy


معنی : تافی، نوعی اب نبات
معانی دیگر : آبنبات

انگلیسی به فارسی

تافی، نوعی آب نبات


تافی، نوعی اب نبات


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: taffies
• : تعریف: a chewy candy made of molasses or sugar that is boiled and then pulled until it holds its shape.

• soft chewy candy

مترادف و متضاد

تافی (اسم)
butterscotch, toffee, taffy, caramel, toffy

نوعی اب نبات (اسم)
taffy

جملات نمونه

1. Good taffy doesn't break; it strings.
[ترجمه ترگمان]تافی خوب پاره نمی شود؛ طناب است
[ترجمه گوگل]طفره خوب نمی شکند آن رشته ها

2. To make taffy, to advertise taffy, to provide employment, to earn a profit, to inspire Otto Rossler?
[ترجمه ترگمان]برای ساختن taffy، تبلیغ taffy، فراهم آوردن شغل، الهام بخشیدن به اوتو Rossler؟
[ترجمه گوگل]برای ایجاد طفیه، برای تبلیغ تفتو، برای استخدام، برای کسب سود، الهام بخش اتو روسللر؟

3. Taffy always wags her tail when I come home.
[ترجمه ترگمان]تافی همیشه وقتی میام خونه یه تافی می خورم
[ترجمه گوگل]وقتی که من به خانه می روم، تافی همیشه دم خود را می کشد

4. Lucky thing there was Old Chaostretching on like taffy, but in an effort to save her, it seemed.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه به نظر می رسید که تافی پیر مثل تافی است، اما در تلاش برای نجات دادنش به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]چیز خوش شانس بود که قدری خجالت زده بود، مثل طفی، اما در تلاش برای نجات او، به نظر می رسید

5. Tara takes two teaspoons of taffy in her tea.
[ترجمه فرید رستمی] تارا دو قاشق چای خوری تافی با چاییش می خوره
[ترجمه ترگمان] تارا \"دوتا قاشق چای\" taffy \"تو چایش میخواد\"
[ترجمه گوگل]تارا دو قاشق چای خوری طفیلی را در چای خود می گیرد

6. The rod is then heated and pulled like taffy into a fiber.
[ترجمه ترگمان]سپس چوب گرم می شود و مانند taffy در فیبر بالا می رود
[ترجمه گوگل]میله پس از آن گرم می شود و کشیده مانند تفت به یک فیبر

7. They were just giving him taffy but he did not know.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط تافی را به او می دادند، اما نمی دانست
[ترجمه گوگل]آنها فقط به او غذا می دادند اما او نمی دانست

8. To stretch ( taffy, for example ) repeatedly.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، تکرار (taffy، برای مثال)
[ترجمه گوگل]برای کشش (به عنوان مثال، برای مثال) بارها و بارها

9. Multicolored volcanic ash flows, long since hardened to jagged rock, reach into the sea like fantastic taffy mountains.
[ترجمه ترگمان]فوران آتش فشانی منجمد، از زمان سخت شدن به سنگ ناهموار، مانند کوهه ای taffy fantastic به دریا می رسد
[ترجمه گوگل]خاکستر آتشفشانی چند رنگی، از مدتها پیش از سنگ به سنگ متخلخل، به دریا مانند کوه های طفلی فوق العاده منتهی می شود

10. Deterministic dynamical systems of three or more dimensions can exhibit behaviors of the type generated by the rotating taffy machine.
[ترجمه ترگمان]سیستم های دینامیکی قطعی سه یا چند بعد می توانند رفتارهایی از نوع تولید شده توسط ماشین چرخان گردان را نشان دهند
[ترجمه گوگل]سیستم های دینامیکی تعیین کننده از سه یا بیشتر ابعاد می تواند رفتارهایی را که از طریق دستگاه چرخش چرخشی ایجاد می شود، نشان می دهد

11. After fasting for three days, the fever abated and he felt as limp as taffy.
[ترجمه ترگمان]بعد از سه روز روزه، تب فروکش کرد و او هم مثل تافی سست شد
[ترجمه گوگل]پس از سه روز روزه گرفتن، تب کاهش می یابد و او احساس می کند که به اندازه کثیف است

12. Mr. Judd, merging and liquefying light and matter, pulls the world, as if malleable, to-and-fro like taffy.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]آقای جاد، با هم ادغام و مایع سازی نور و ماده، جهان را به نظر می رسد، به طوری که فلزی، و به مانند طافی

13. Sugar-coated haws is a traditional Chinese food, it is the string of wild fruit clusters with the bamboo stick dipped after the maltose thin, taffy case of wind quickly harden.
[ترجمه ترگمان]haws که پوشیده از قند است یک غذای سنتی چینی است، که رشته ای از خوشه های میوه وحشی با عصای خیزران است که پس از نازک maltose در dipped فرو می رود
[ترجمه گوگل]Haws coated با شکر یک غذای سنتی چینی است؛ رشته خوشه های میوه ای وحشی با چوب بامبو پوشیده شده پس از ملاتون نازک، مورد باله از باد به سرعت سخت است


کلمات دیگر: