کلمه جو
صفحه اصلی

c


مخفف : (هواپیما) باری، باربر، (آموزش) نمره ی جیم، نمره ی متوسط، (در شمارگان رومی) نشان عدد صد، (موسیقی) اولین نت در کلید سی ماژور، تار یا کلید پیانو و غیره که این صدا را تولید کند، (داروسازی - مخفف لاتین: cum) با، همراه با، سانتی ـ، (فیزیک) سرعت نور، شمع، (برق) ظرفیت الکتریکی، اندازه ی برقی، (جغرافی) دماغه، سنگ پوز، قیراط، (شیمی) کربن، (بیس بال) گیرنده ی گوی، کاتود، کاتولیک، سانتی گراد، سنت (یک صدم دلار)، سنتاو (واحد پولی برخی کشورهای امریکای لاتین)، (ورزش) سنتر، سانتر، بازیکن وسط، سانتی متر، سانترال، مرکزی، قرن، سده، فصل (کتاب)، کودک، حدود (سال)، (علامت روی شیرآب) سرد، مدرسه ی عالی، دانشکده، دانشگاه، (امریکا) کنگره (مجلس نمایندگان و سنا)، محافظه کار، (ریاضی) ثابت، پایا، فنجان، (فیزیک و مکانیک) سیکل، دور، سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی، هرچیزی درمرتبه سوم

انگلیسی به فارسی

وابسته به این حرف


سومین حرف الفبای انگلیسی


صدای این حرف (برابر با صدای "س" و یا صدای "ک")


هرچیز به این شکل :C


(در فهرست‌ها و رده‌ها و غیره) سومین، سوم


سی، هر چیزی درمرتبه سوم


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "cape," a point of land jutting into a large body of water (used in a proper name).
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Celsius," or "Centigrade," of, pertaining to, or designating a temperature scale on which zero degrees is the freezing point and one hundred degrees is the boiling point of water.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element carbon.
اسم ( noun )
• : تعریف: in Roman numeral notation, 100.

• high-level programming language (computers)
third letter of the english alphabet; musical note

دیکشنری تخصصی

[شیمی] کربن - عنصر غیر فلزى که در تمام ترکیبات آلی و برخی ترکیبات معدنی یافت می شود و عامل اصلی زغال سنگ و دوده وغیره است
[کامپیوتر] رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متناظر با عدد 12 در سیستم دهدهی است ؛ نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است - یک زبان برنامه نویسی که در دهه 70 میلادی در آزمایشگاههای Bell ساخته شد و بر مبنای دو زبان قدیمی (197 )Bو ( 1967) BCPL است . کامپیلر سی بخشی از سیستم عامل یونیکس بوده و بیشتر یونیکس توسط زبان سی نوشته شده است . زبان سی همچنین به عنوان جانشینی برای زبان اسمبلی در حال همگانی شدن است . زیرا بیشتر برنامه های موثر ریزکامپیوترها به این زبان نوشته شده اند بنابر نظرات گسترده ای ( و اغلب اشتباه ) برنامه های نوشته شده در زبان سی کارآمدتر از برنامه هایی هستند که به زبانهای دیگر نوشته شده اند . زبان سی مانند زبان پاسکال و algol یک زبان همه منظوره است اما بر خلاف سایر زبانهای همه منظوره به برنامه نویس امکان می دهد تا به بیتهای داده ها نیز دسترسی داشته باشد . و این موجب شود که بسیاری از عملیات سطح ماشین را که توسط زبان اسمبلی نوشته می شود - با زبان سی بنویسیم . در زبان سی هر عملکردیی که برای cpu آسان باشد برای برنامه نویس نیز ساده است و بر عکس مثلا" دستکاری رشته کارکترها به گونه ای دشوار است cpu فقط می تواند آن را از طریق احضار رویه ها ( زیر برنامه ) انجام دهد . با این حال . محاسبه اعداد صحیح برای برنامه نویس بسیار ساده است زیرا اجرای آن توسط cpu آسان است . نوشتن برنامه های کارا توسط زبان سی برای اکثر برنامه نویسها آسان است .
[دندانپزشکی] سومین حرف الفبای انگلیسی، دندان نیش شیری را با حرف C نمایش می دهند.
[برق و الکترونیک] BORS HT-بورشت سر واژه ای برای باتری، اضافه ولتاژ، زنگ، نظارت، آمیخته ( کدک)، آزمایش ؛ مجموعه عملیاتی هستند که در یک مرکز تلفن توسط خط مشترک انجام می گیرد. - Celsius temperature scale-مقیاس دمای سیلیوس [سی] استاندارد بین المللی سیستم متریک برای اندازه گیری دما. فاصله بین نقطه انجماد، که در 0/01 درجه ی سلسیوس تنظیم شده است، و نقطه ی جوش ،که در 100 درجه ی سلسیوس تنظیم شده است، برابر با 99/9 درجه است . صفر مطلق نیز برابر با 273/16- درجه ی سلسیوس است. استاندارد بین المللی قبلی مقیاس دمای سانتیگراد بود که در سال 1948 به استاندارد جدید تغییر یافت . این دو مقیاس اندکی با هم اختلاف دارند زیرا نقطه ی انجماد در مقیاس سانتیگراد 0 درجه سانتیگراد است حال آنکه نقطه مرجع 0/01 درجه در مقیاس سلسیوس برای انجام محاسبات مناسبتر است . برای تبدیل درجه سلسیوس ( یا سانتیگراد ) به درجه فارنهایت باید آن را در 1/8 ضرب و نتیجه را با 32درجه جمع کرد. دو مقیاس فارنهایت و سلسیوس در نقطه ی 40- اف = 40- درجه سلسیوس مشابه هستند. - capacitor-خازن سی عنصری متشکل از دو صفحه ی رسانا که توسط یک ماده ی دی الکتریک نظیر هوا، کاغذ، میکا، سرامیک، شیشه، یا پلی استر از هم جدا شده اند. خازن انرژی الکتریکی را ذخیره می کند، و جریان متناوب را بسته به مقدار ظرفیت خود و بسامد جریان عبور می دهد. قبلاُ condenser نامیده می شد. - carbon-کربن عنصری غیر فلزی با عدد اتمی 6 و وزن اتمی 12 که در ساخت جاروبکهای موتور ( دی سی ) و الکترودهای باتریها و پیلها به کار می رود . مخلوط پودرکربن و خاک رس ماده ی اصلی مقاومتهای مجزای کربنی است . از کربن دانه ای نیز به عنوان عنصر مقاومت - متغیر در میکروفونهای زغالی استفاده می شود . گرافیت و الماس شکلهای مختلف کربن هستند . - character-نویسه نمادی که یک حرف، عدد، یا علایم تقطه گذاری را مشخص می کند. ترکیب نویسه ها اطلاعات یا خطوط یک برنامه کامپیوتری را تعریف می کند. در سیستمهای دهدهی به رمز دودویی ( بی سی دی) هر گروه از نویسه ها نماسنده یک نویسه دیگر است. نویسه ها به صورت یک بایت یا هشت بیت در حافظه ذخیره می شوند. - coulomb-کولن ( سی ) واحد بار الکتریکی در دستگاه SI که مقدار بار الکتریکی گذرنده از سطح مقطع معینی از رسانا را به ازای جریان ثابت 1A نشان می دهد . - نام یک زبان برنامه نویسی همه منظوره . سیستم عامل یونیکس ( Unix) به زبان سی نوشته شده است. نسخه جدید تری از آن به نام سی+ + نیز وجود دارد.
[نساجی] سومین حرف لاتین
[ریاضیات] حرف سوم الفبای انگلیسی، رقم 12 در مبنای 16
[خاک شناسی] افق c
[آمار] سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی
[آب و خاک] شاخص اندوده بستن (شاخص سله نرم)
[مهندسی گاز] سانتیگراد، گرماسنج صددرجه ای

جملات نمونه

1. Mrs Steele was head of Didcot's C of E primary school.
[ترجمه ترگمان]خانم استیل مدیر مدرسه ابتدایی Didcot بود
[ترجمه گوگل]خانم استیل رئیس دانشکده دبیرستان D بود

2. The temple was built about 206 B. C.
[ترجمه ترگمان]معبد در حدود ۲۰۶ B ساخته شد ج
[ترجمه گوگل]معبد حدود 206 ب سی ساخته شده است

3. It was as easy as A,B,C.
[ترجمه ترگمان]به سادگی A، B، C
[ترجمه گوگل]این آسان به عنوان A، B، C بود

4. The first safety razor was invented by company founder King C. Gillette in 190
[ترجمه ترگمان]اولین تیغ امنیتی توسط بنیانگذار شرکت شاه C اختراع شد Gillette در ۱۹۰
[ترجمه گوگل]اولین تیغه ایمنی توسط بنیانگذار شرکت King C Gillette در سال 190 اختراع شد

5. In the winter I take vitamin C to ward off colds.
[ترجمه ترگمان]در زمستان من ویتامین C می گیرم تا سرماخوردگی را دفع کنم
[ترجمه گوگل]در زمستان من ویتامین C را برای از بین بردن سرماخوردگی مصرف می کنم

6. I always take my daily dose of vitamin C.
[ترجمه ترگمان]من همیشه دوز روزانه ویتامین سی را می گیرم
[ترجمه گوگل]من همیشه دوز روزانه ویتامین C را مصرف میکنم

7. Preheat the oven to 200 degrees C.
[ترجمه ترگمان]گاز را به دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]کوره را به درجه حرارت 200 درجه سانتیگراد هدایت کنید

8. Heat the oven to a temperature of 200?C .
[ترجمه ترگمان]فر را تا دمای ۲۰۰ گرم نگه دارید؟ ج
[ترجمه گوگل]حرارت را به دمای 200 درجه سانتیگراد گرم کنید

9. Vitamin C helps maintain healthy connective tissue.
[ترجمه ترگمان]ویتامین C به حفظ بافت ارتباطی سالم کمک می کند
[ترجمه گوگل]ویتامین C به حفظ بافت همبند سالم کمک می کند

10. If A equals B and B equals C,the A equals C.
[ترجمه ترگمان]اگر A برابر با B و B برابر C باشد، A برابر C است
[ترجمه گوگل]اگر A برابر با B و B برابر با C باشد، A برابر C است

11. The temperature can reach 40?C in the shade.
[ترجمه ترگمان]دما می تواند به ۴۰ درجه برسد؟ ج در سایه
[ترجمه گوگل]دمای آن می تواند در سایه 40 درجه سانتیگراد باشد

12. Most domestic freezers operate at below -18 ?C.
[ترجمه ترگمان]بیشتر domestic داخلی در زیر -۱۸ کار می کنند؟ ج
[ترجمه گوگل]بیشتر فریزر های داخلی در زیر 18 درجه سانتیگراد کار می کنند

13. "How do you spell 'receive'?" "R E C E I V E".
[ترجمه ترگمان]\" شما چطور دریافت خواهید کرد؟ E E E E
[ترجمه گوگل]'چگونه شما طلسم دریافت'؟ ' 'دریافت کردن'

14. Vitamin C is supposed to prevent colds.
[ترجمه ترگمان]قرار است ویتامین C از سرماخوردگی جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]ویتامین C باید از سرماخوردگی جلوگیری کند

15. Oranges are a good source of vitamin C.
[ترجمه ترگمان]نارنجی منبع خوبی از ویتامین C است
[ترجمه گوگل]پرتقال یک منبع خوب ویتامین C هستند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Centigrade,Celsius
موضوع: پزشکی
سانتی گراد

پیشنهاد کاربران

For example برای مثال

یه حرف در الفبای پارسی

در عربی نویسی، الفبای یکم: چ
در لاتین نویسی، الفبای دوم: Cc

Third letter of English English alphabet

C یک زبان برنامه نویسی همه منظوره، همگردان، سطح میانی، شیءگرا و چندرگه است که از برنامه نویسی رویه ای، تجرید داده ها و برنامه نویسی شیءگرا پشتیبانی می کند.

Third letter of English alphabet

C ( علوم نظامی )
واژه مصوب: فون
تعریف: ← فرماندهی و نظارت

زبان برنامه نویسی سی پلاس پلاس


کلمات دیگر: