کلمه جو
صفحه اصلی

ultraconservative


معنی : خیلی محتاط، بیش از حد محافظه کار
معانی دیگر : محافظه کار دو آتشه، باسپاد افراطی

انگلیسی به فارسی

بیش از حد محافظه کار، خیلی محتاط


ultraconservative، خیلی محتاط، بیش از حد محافظه کار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having very conservative beliefs, esp. political beliefs.
مشابه: reactionary
اسم ( noun )
• : تعریف: someone who has extremely conservative views.
مشابه: reactionary

• one who is radically conservative; person who is very resistant to change

مترادف و متضاد

خیلی محتاط (صفت)
ultraconservative, very cautious

بیش از حد محافظه کار (صفت)
ultraconservative

جملات نمونه

1. The Profitboss will provide the opportunity by easing out Maureen Stilgoe, the ultra-conservative and inefficient corporate personnel manager.
[ترجمه ترگمان]The این فرصت را با تسهیل Maureen Stilgoe، مدیر ارشد کارکنان شرکت های ناکارآمد و ناکارآمد، فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]Profitboss این فرصت را با کم کردن موئین Stilgoe، مدیر پرسنل شرکت فوق محافظه کار و ناکارآمد ارائه می دهد

2. But with the presidential election looming, the cries for protectionism from the ultra-conservative Buchanan are angering many business people.
[ترجمه ترگمان]اما با در نظر گرفتن انتخابات ریاست جمهوری، فریاد حمایت از تولیدات داخلی از سوی بیوکنن های فوق محافظه کار بسیاری از مردم را عصبانی می کند
[ترجمه گوگل]اما با انتخابات ریاست جمهوری، گریه برای حمایت از محافظه کار Buchanan از بسیاری از مردم کسب و کار عصبانی است

3. The big surprise was the strong showing of ultraconservative Islamists, called Salafis, many of whom reject women's participation in voting or public life.
[ترجمه ترگمان]شگفتی بزرگ نشان دهنده تعداد زیادی از اسلام گرایان اسلامی به نام سلفی گری است که بسیاری از آن ها مشارکت زنان در رای دادن یا زندگی عمومی را رد می کنند
[ترجمه گوگل]تعجب بزرگ این بود که نشانۀ قوی اسلام گرایان فراگیر محافظه کار، به نام سلفی ها، که بسیاری از آنها مشارکت زنان در رأی دادن یا زندگی عمومی را رد می کنند

4. He's a feisty ultraconservative who has managed, seemingly on purpose, to make enemies of all the other casino owners, a pretty friendly group.
[ترجمه ترگمان]او مردی فعال و سرزنده است که ظاهرا هدف خود را از دست دادن همه مالکان کازینوها، یعنی یک گروه کاملا دوستانه، اداره کرده است
[ترجمه گوگل]او یک Ultraconcervative Feisty است که به ظاهر به منظور موفق به ساخت دشمنان از همه دیگر صاحبان کازینو، گروه بسیار دوستانه

5. A politically ultraconservative or reactionary person.
[ترجمه ترگمان]یک فرد سیاسی یا استبدادی است
[ترجمه گوگل]فردی که از لحاظ سیاسی و اخلاقی محافظت می کند

6. Or did it do the best it could from an ultraconservative group of selections given by the full membership?
[ترجمه ترگمان]یا آیا این کار را به بهترین نحو ممکن از یک گروه ultraconservative از انتخاب هایی که توسط عضویت کامل انجام می شود، انجام می دهد؟
[ترجمه گوگل]یا بهترین کار ممکن را از یک گروه فوق العاده محافظه کارانه که توسط عضویت کامل انجام می شود، انجام دهید؟

7. The harsh sentence marked the first time a legal punishment had been handed down since female activists began their campaign in June to break the taboo in this ultraconservative Muslim nation.
[ترجمه ترگمان]محکومیت شدید اولین بار بود که یک مجازات قانونی از زمانی که فعالان زن کمپین خود را در ماه ژوئن آغاز کردند تا این تابو را در این ملت مسلمان احیا کنند، به دست آمد
[ترجمه گوگل]حکم سختگیرانه برای نخستین بار مجازات قانونی مجرم شناخته شد که از آنجاییکه فعالان زن در ماه ژوئن برای مبارزه با تابو در این کشور مسلمان فوق العاده محافظه کار اقدامات خود را آغاز کردند،

8. He frames his account with personal reflections on how his study of the Greek manuscripts made him abandon his once ultraconservative views of the Bible.
[ترجمه ترگمان]او حساب خود را با تفکرات شخصی در مورد این که چگونه مطالعه نسخه های خطی یونانی او را وادار به رها کردن دیدگاه خود از کتاب مقدس کرده است، در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]او با بازتاب شخصی درباره نحوه مطالعه نوشته های یونانی او، او را حساب می آورد و او را از دیدگاه های مکرر خود از کتاب مقدس رها می کند

9. Williamson was consecrated a bishop by the pope's Society of Saint Pius X (SSPX), an ultraconservative splinter group.
[ترجمه ترگمان]ویلیامسون یک اسقف توسط انجمن پاپ سن پیوس دهم (SSPX)، یک گروه انشعابی ultraconservative بود
[ترجمه گوگل]ویلیامسون توسط پاپ انجمن سنت پویا X (SSPX)، یک گروه فشرده ultraconservative، یک اسقف بود


کلمات دیگر: